معيار توثيق و تضعيف نزد رجاليون عامّه‏ - صفحه 17

بررسى جرح و تعديلهاى ابن‏حجر عسقلانى‏

الف) چنان كه پيشتر ذكر شد، ابن‏حجر در كتاب تهذيب التهذيب، در ترجمه تليدبن سليمان، قاعده‏اى كلّى ذكر مى‏كند كه اگر فردى يكى از صحابه را شتم و نسبت به او بدگويى كند، دجّال و ملعون است و لعنت خدا و ملائكه و لعنت مردم بر او باد و نقل حديث از او درست نيست.
او در همان كتاب در ترجمه عكرمه‏۱ از رجالى بزرگشان، ابن‏معين، نقل مى‏كند كه: «حتّى اگر كسى درباره عكرمه يا حمّادبن سلمه اعتراض كند، دين و اسلامش زير سؤال مى‏رود.» عسقلانى، ۲
مسلم در صحيح خود ۳ مى‏نويسد: «على‏بن شفيق مى‏گفت: از عبداللَّه‏بن مبارك شنيدم كه در بين مردم مى‏گفت: حديث عمروبن ثابت را ترك كنيد؛ چه او بر سلف (گذشتگان) بد مى‏گفت و آنان را سب مى‏كرد.»
رجاليون عامّه بالاتّفاق اين قانون را پذيرفته‏اند. امّا سؤال اين است كه چرا هنگامى كه نوبت به سبّ‏كنندگان و شتم‏كنندگان اميرالمومنين عليه السلام مى‏رسد، همگى اين قانون مسلّم را فراموش مى‏كنند؟!
ابن‏حجر عسقلانى كه درباره تليدبن سليمان حكم عمومى صادر كرده، در تهذيب التهذيب در ترجمه حريزبن عثمان مى‏نويسد: «از احمدبن حنبل درباره او سؤال شد، او جواب داد كه: «ثقة ثقة. ليس في الشاميّين أثبت منه: او موثّق موثّق است و در بين روات و محدّثان شام معتبرتر از او وجود ندارد.»
حال در شناخت اين معتبرترين راوى - كه پنج نفر از نويسندگان صحاح ششگانه (بخارى، ابوداوود، ترمذى، نسائى و ابن‏ماجه) از او حديث نقل كرده‏اند - به همان تهذيب التهذيب مراجعه كنيم.

1.جهت اطّلاع بيشتر از حالات او بنگريد: مجلّه تراثنا، شماره سيزدهم، مقاله سيّد على حسينى ميلانى؛فاطمة الزهراء عليها السلام، علامه امينى، تعليقه سوم از محمّد امينى نجفى.

2.ج ۷، ص ۲۷۰

3.مسلم، باب أنّ الاسناد من الدين، ص ۱۲

صفحه از 28