امضاء و قبول و بعضى ديگر در مقام ردّ آن. ولى اين حديث در چاپهاى امروز از كتاب ترمذى موجود نيست و حذف شده است. ۱
نويسنده كتاب «دراسات فى منهاج السنّه» در صفحه 219، تصحيح سند آن را از يحيىبن معين، ابنجرير طبرى، حاكم نيشابورى، صلاح الدين علائى، ابنالجزرى، سخاوى، سيوطى، ابنروزبهان و متّقى هندى نقل نموده است. همچنين از عدّهاى ديگر، حَسَن شمردن سند را آورده و سپس افزوده است: «ابنمعين چون پيشوا و امام در جرح و تعديل به حساب مىآيد، تصحيح او پايه و اساس تصحيح ديگران قرار گرفته است.» ۲
همچنين ابنحجر عسقلانى در تهذيب التهذيب ۳تعدادى از احاديث وارده درباره حضرت امير عليه السلام و از جمله اين حديث شريف را از صاحب استيعاب نقل كرده است.۴
ذهبى در برخوردى چنين با احاديث فضائل امير مؤمنان عليه السلام و روات آن احاديث، متأثّر از روش ابنتيميّه است و چه بسا كه ابنتيميّه هم تحت تأثير ابنحزم باشد. ابنحزم حديث «من كنت مولاه فعليّ مولاه» و حديث «أنا مدينة العلم» و امثال اين احاديث شريف را رد كرده و بر نفى اسلام از شيعيان اميرالمومنين عليه السلام۵ پاى فشرده است.
1.ميلانى، نفحات الازهار، ج ۱۱، ص ۱۱۲-۱۱۷
2.ميلانى، دراسات فى منهاج السنه، ص ۲۱۹-۲۲۰
3.عسقلانى، ج ۷، ص ۳۳۶-۳۳۸
4.صاحب استيعاب اين حديث را درمقام قبول نوشته و عسقلانى هم بر همين منوال نقل نموده است. وى ضمناً نوشته است كه احمدبن حنبل مىگويد: «درباره هيچكدام از صحابه آن همه فضائل كه درباره على عليه السلام وارد شده، نيامده است.» عين اين مطلب را ابنحجر هيتمى در صفحه ۳۵ تطهيرالجنان، از ائمّه حفّاظ نقل كرده است.
5.امينى، ج ۳، ص ۹۲-۹۵. و نيز در اصرار بر انكار اعلميّت حضرت اميرالمومنين عليه السلام همو، ج ۳، ۹۵-۹۸.