معناى آيه مىفرمايد: يعنى «لأفدناهم علماً كثيراً يتعلمونه من الأئمة.»
در سه مورد اخير (5، 6 و 7) مراد از «ماء»، علم، آگاهى و شعور است.
علامه مجلسى مىنويسد: استعاره آب از علم شايع است؛ زيرا علم سبب حيات روح بوده همانطور كه آب مايه حيات بدن مىباشد ۱. معبّران و خوابگزاران نيز آب را به علم تعبير مىكنند. ۲ از منظر شيعه، اهل بيت عليهم السلام درياى علم و معرفتند و لبتشنگان دانش و بينش، از آب دانش ايشان سيراب مىگردند. بر همين اساس در روايات شيعى، على عليه السلام را ساقى حوض كوثر شمردهاند. ۳ در بحار الانوار نيز بابى با عنوان «انهم عليهم السلام الماء المعين» آمده است. ۴ شايد بتوان گفت كه حديث «مثل اهل بيتى كسفينة نوح من ركبها نجا و من تخلّف عنه غرق» نيز اشارهاى لطيف به اين معنا دارد.
8. ماء عنصر حياتى در آفرينش و موجب استمرار حيات هر موجود
در آيه 30 سوره انبياء «ماء» را پايه و عنصر حياتى در آفرينش موجودات معرّفى مىكند: «وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ» «و هر چيز زندهاى را از ماء آفريديم». در آيه ديگر مىفرمايد: «وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ»۵«و خدا هر جنبندهاى را از ماء آفريد.»
مفسران در خصوص اينكه آب، مايه اصلى حيات موجودات زنده اعمّ از نباتات، حيوانات و انسان است، فراوان سخن گفتهاند و استنادهاى نقلى، عقلى و علمى متعدد ارائه نمودهاند كه بعضاً برخوردار از صحت نيز هست. ليكن نگارنده بر اين باور است كه چنين بياناتى تنها بخشى از واقعيت است. در آيه نخست موصوف حىّ، شىء است كه مىتواند اعمّ از گياهان و جانواران بوده و جمادات، جنّ و حتّى ملائك را نيز در برگيرد. بىشكّ حيات در سرتاسر هستى جريان و سيلان دارد. به عبارت ديگر خداوند متعال بر اندام تمام موجودات عالم لباس هستى پوشانده است؛ لذا از اين منظر، همه مخلوقات الاهى ذى حياتند. آيا مىتوان گفت آب
1.سفينة البحار، ج ۲، ص ۵۶۲ و بحارالانوار، ج ۲۴، ص ۳۰
2.سفينة البحار، ج ۲، ص ۶۳۰
3.سفينة البحار، ج ۱، ص ۳۵۹
4.ج ۲۴، ص ۱۰۰، باب ۳۷
5.نور (۲۴) / ۴۵