جايگاه صحابه در تبيين قرآن : بررسى ده حديث‏ - صفحه 59

نقد

بر اين سخن اشكال‏هايى وارد است:
5-1- وى در اينجا به استدلالى سُست چنگ زده و به روايتى استناد كرده است كه نه دلالت بر مطلب دارد و نه از نظر سند چيزى را اثبات مى‏كند، با اين استدلال نمى‏توان سخن محكم و استوار كتاب خدا و سنّت اهل بيت را رها كرد.
حوادثى كه پس از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله اتفاق افتاد، عمده برپاكنندگان اين حوادث از صحابه بوده‏اند، چگونه مى‏توان درباره آنها قضاوت كرد. حوادثى مانند سوزاندن درب منزل فاطمه زهرا عليها السلام و هجوم به منزل آن حضرت و شكستن پهلوى ايشان و سقط فرزند آن حضرت (محسن) و يا جنگ جمل، جنگ صفين و حتّى ماجراى كربلا. درباره رفتاره و سيره شيخين آيا على عليه السلام در روز شورا، در پاسخ به عبدالرحمان‏بن عوف، سيره شيخين را باطل ندانست؟ و پرسش‏هاى فراوان ديگر كه پيرامون اين حديث وجود دارد.
5-2- روايت، مرسل است (سند ندارد).
5-3- مُحدّث نورى اين روايت را از تفسير ابوالفتوح رازى نقل كرده، در حالى كه اين جمله كه «درباره اصحاب پيامبر بهترين قول را بگويند» در آن نيست. ۱
5-4- اين روايت در كتب عامّه آمده، ازجمله در كتاب تاريخ دمشق با اين سند و با اين متن: «ابوالفضل محمّدبن عمربن يوسف از طريق اجازه خبرداد كه ابوالغنائم عبدالصمدبن مأمون ما را آگاه كرد. از سوى ديگر ابوعبداللَّه مقرى از ابوالفضل‏بن كريدى از ابوالحسن عتيقى آگاه كرد ما را كه آن دو (ابوالحسن و ابوالغنائم) گفتند: ابوالحسن دارقطنى از احمدبن محمدبن عتبه از ابراهيم‏بن حبيب از عمرو از جابر از محمّدبن على (امام باقر عليه السلام) به ما خبر داد كه گفت: بنى‏فاطمه قبول كردند كه در حق ابوبكر و عمر بهترين سخنى را كه ممكن است بگويند. ۲

1.مستدرك الوسايل،ج ۴، ص ۱۸۹

2.تاريخ دمشق، ج ۵۴، ص ۲۸۴ ؛ به نقل از او: سير اعلام النبلاء، ج ۴، ص ۴۰۶، به صورت مرسل‏

صفحه از 72