پاسخهاى كلّى
لزوم توجّه به معناى صحيح تأويل
قبل از پرداختن به پاسخهاى جزئى، ابتدا به چند نكته كلّى در خصوص سخنان اين نويسنده يهودى در مورد اين آيه و روايت ذيل آن اشاره مىكنيم.
نخست آنكه در مورد اين قبيل روايات كه مصاديقى را براى آيات قرآن برشمردهاند، بايد توجّه داشت كه: مفاهيم كلّى كه در قرآن وارد شده، بر دو نوعاند. گاهى مصاديق روشن و گاهى مصاديق مخفى و پنهان دارند. تطبيق آيه بر مصاديق روشن، «تنزيل» است و تطبيق آن بر مصاديق مخفى - بالاخصّ مصاديقى كه در طول زمان پديد مىآيند و در زمان نزول آيه وجود نداشتهاند - «تأويل» آن است. به ديگر سخن، تطبيق مفهوم كلّى آيه بر مصاديق موجود در زمان نزول آن، «تنزيل» است و تطبيق آن بر مصاديقى كه به مرور زمان پديد مىآيند «تأويل» آن مىباشد. ۱
تأويل آيات قرآن و تطبيق آن بر صغرويات و تبيين حقايق نوظهور آن، از اهمّيّت برخوردار است و موجب تجديد حيات اسلامى و تداوم فيض بخشى قرآن مىباشد، ولى خالى از خطر نيست و چه بسا افراد نااهل، روى اغراض فاسد دست به چنين تأويلهايى زده و مايه انحراف شدهاند. ۲ چه بسا اين افراد براى حق جلوه دادن مطلب خود، آن را بصورت روايتى جعلى بدل كرده و به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله يا امامان معصوم عليهم السلام نسبت دهند. ۳
لزوم توجّه به سند روايت
يكى از نكاتى كه نويسنده مذكور از آن غفلت داشته، امكان نادرست بودن روايتى است كه وى در تفسير عياشى يافته است. علماى شيعه هيچگاه بر اين باور
1.سبحانى، ج۱۴، ص ۴۰۹
2.همان، ۴۱۶
3.براى آگاهى بيشتر در اين خصوص، بنگريد: حسينى، زهرا؛ شاكر، محمدكاظم؛ نكونام، جعفر؛ جمعآورى روايات تطبيق در تفاسير روايى شيعه و تحليلى پيرامون آنها، پاياننامه، دانشگاه قم، ۱۳۷۸.