شش نكته درباره قرآن - صفحه 25

گفتيم كه هر آيه، مانند دُرّ منثور، گوهرهاى پراكنده را جمع كرده و حول قطب الخطاب، گِرد آورده است. اين فرق الفرق قرآن، مندمج در جمع الجمع است؛ يعنى در هر سوره‏اى، كلّ ظهورات علميّه قرآن مندمج است: در ظاهرش، يا باطنش، به نحو اجمال يا تفصيل. با يك مثال مى‏توان تا حدّى مطلب را روشن كرد. اگر يك شمع روشن كنيد و پيرامون آن، آينه‏هايى رو به روى هم بگذاريد، تصوير شمع در آينه‏هاى مختلف، منعكس مى‏شود. در نتيجه، تا جايى كه چشم كار مى‏كند، نور شمع انعكاس مى‏يابد. اين مثال را - گر چه ناقص و نارساست - براى قرآن به كار مى‏گيريم: شمع، شمع جمال احمدى و شعله جمال محمّدى است. كمالات، مرآت صافى‏اند. سوره‏ها، آينه‏هاى متحاذى‏اند. قطب الخطاب كتاب، چون شمعى درخشان در انجمن حضرت حق مى‏سوزد كه خداوند آن را مشتعل و ملتهب كرده و عالم به اين شعله، نورانى و روشن است. اين نور در سوره‏ها و آيات مختلف منعكس مى‏شود.
عظمت قرآن بالاتر از اينهاست. بسا شعله‏هايى كه در اين آينه‏هاى فرق الفرق آمده؛ يعنى سوره‏ها و آياتى كه در طول بيست و سه سال زمان، در مكانهاى مختلف، در حالات گوناگون، در فراز و نشيب رويدادها نازل شده؛ ولى آن قطب‏الخطاب - كه شمع روشن در ميان آينه‏هاست - به همه جنبه وحدت داده؛ به گونه‏اى كه قرآن در عين فرق الفرق، جمع الجمع است. لذا به ما گفته‏اند زياد قرآن بخوانيد و در قرآن تدبّر كنيد و حرمت قارى قرآن را نگاه داريد.

6. قرآن را بايد پيروى كرد؛ چون كلام حقّ است.

قرآن براى هر كسى كه به وجود خدا عقيده دارد، واجب‏العمل و لازم‏الاتبّاع است. زيرا كلمات قرآن، دعوت به حقّ است؛ پس خود آن دعوت، حقّ است و لذا بايد آن را پذيرفت؛ مستقلّ از آنكه آورنده، در ادّعاى نبوّت خود، (به عقيده ما) صادق باشد يا (به عقيده برخى از مردم) صادق نباشد.
تو سخن را نگر كه جانش چيست‏بر گزارنده سخن منگر
دعوت به سوى خدا، از خداست و چون از خداست، پس بايد پذيرفت. در قرآن آمده است: تلك آيات الكتاب و الّذي أنزل إليك من ربّك الحقّ. (رعد (۱۳) / ۱)
اين قرآن، تماماً دعوت به حقّ است. به عنوان نمونه، به اين آيات بنگريد:
1. زمام تمام امور، به دست او و به قبضه اوست:
و الأرض جميعاً قبضته يوم القيامة و السماوات مطويّات بيمينه. (زمر (۳۹) / ۶۷)
2. مى‏خنداند و مى‏گرياند، زنده مى‏كند و مى‏ميراند.
و أنّه هو أضحك و أبكى و أنّه هو أمات و أحيا. (نجم (۵۳) / ۴۳ - ۴۴)
3. آفتاب و ماه و ستاره‏ها و دريا و زمين و آسمان را مسخّر شما كرده است:
و سخّرلكم الشمس و القمر دائبين و سخّرلكم اللّيل و النهار. (ابراهيم (۱۴) / ۳۳)
4. در ظلمتهاى خشكى و دريا، نجاتتان مى‏دهد:
قل مَن ينجّيكم مِن ظلمات البرّ و البحر تدعونه تضرّعاً و خفية. (انعام (۶) / ۶۳)
5. بر تمام كارهاى شما احاطه دارد:
و اللَّه من ورائهم محيط. (بروج (۸۵) / ۲۰)
6. همه چيز را مى‏بيند؛ گر چه خودش را نمى‏توان ديد:
لاتدركه الأبصار و هو يدرك الأبصار و هو اللّطيف الخبير. (انعام (۶) / ۱۰۳)
7. به تمام اندرونها آگاه است و حساب همه را خواهد كشيد:
إن تبدوا ما في انفسكم أو تخفوه يحاسبكم به اللَّه. (بقره (۲) / ۲۸۴)
8. همه كارهاى مردم را مى‏بيند:
اعملوا ما شئتم إنّه بما تعلمون بصير. (فصّلت (۴۱) / ۴۰)
9. مرجع و ملجأ مردم اوست:
إنّا للَّه و إنّا إليه راجعون. (بقره (۲) / ۱۵۶)ألا إلى اللَّه تصير الأمور. (شورى (۴۲) / ۵۳)

صفحه از 28