رساله‏ اى در بررسى اصالت «خطبه‏ البيان» - صفحه 159

ساير ائمّه عليهم ‏السلام دادند ـ پس آن هم به يكى از چند راه مى‏تواند بود.
اوّل: اينكه چون علوم جناب اميرالمؤمنين و اولاد طاهرين [وى] عليهم ‏السلام در غزارت و كثرت به سر حدّى است كه فوق آن متصوّر نيست، إلّا از جناب خاتم النبيّين ـ صلّى‏اللّه‏ عليه‏وآله‏أجمعين ـ كه در هر وقت و در هر حال كه از ايشان كسى سؤال مى‏كرد معطّلى نداشتند؛ بلكه بعض ايشان مى‏فرمود: سلوني ما دون العرش ۱ و امثال آن، مثل آنچه از ايشان رسيده است كه جماعت جن مكرر تردّد داشتند در نزد ايشان و مسائل تحقيق مى‏كردند؛ چنان كه احاديث بسيار در اين باب هست.
همچنين ملائكه در خانه ايشان مانند اطفال ايشان بود[ ند] و در متّكاى ايشان قرار مى‏گرفتند و آنچه از ايشان در كيفيّت انعقاد نطفه و ايّام حمل و وقت ولادت و وقت طفوليّت به ظهور مى‏رسيد. چنان كه احاديث بسيار در هر يك از اين مطالب در محل خود مذكور است؛ خصوصا آنچه از جانب اميرالمؤمنين عليه ‏السلام به ظهور پيوست از علوم و حل مشكلات و عبادات و جنگ‏هاى نمايان كه فوق طاقت بنى‏نوع انسان بود.
و همچنين آنچه از احاديث بسيار رسيده كه در وقت مردنِ دوست و دشمن، همه حاضر مى‏شوند در آن واحد در امكنه متعدده. (نك: 26: ج 6، ص 173)
به ملاحظه اين امور و اضعاف مضاعف اينها ـ كه اينجا محل بيان آنها نيست ـ و همچنين كرامات و معجزات و صفات حميده و ملكات پسنديده ايشان كه به ظهور رسيد از غرائب و عجائب، فوق حد طاقت بشر بود و مرجع همه علماى زمان بودند و دوست و دشمن معترف به فضل ايشان و هرچند خواستند كه نقصى بر ايشان وارد بياورند، نتوانستند؛ خصوصا خلفاى جور كه به جهت مرمّت امر باطل خود كمال جدّ و جهد كردند و ملتجى شدند به علماى مذاهب و اديان مختلفه بلكه راه عجزى از براى ايشان پيدا كنند نتوانستند؛ كه در آخر، ناچار شدند به زهر دادن ايشان؛ فرومايگان قليل البضاعة و ابلهان كم‏معرفت كه جناب اقدس الاهى را به حقِّ

1.عين اين جمله در منابع روايى ما نقل نشده است و عبارت «سلوني عمّا دون العرش» از مقاتل‏بن سليمان آمده كه گفته شده است بعد از بيان آن، وى مفتضح شد. (۳: ج ۱۳، ص ۱۶۵ و ۱۶۷)

صفحه از 177