خطیب و ابن عدی: ذاهب الحدیث ۱.
ابن عدی: ابن لهیعة لا یوثق به و یدلس علی الکذابین ضعفاء ۲.
آنچه با ملاحظه مطالب فوق چیزی جز آشفتگی و عدم دقت مؤلف در برخورد با راویان و احادیث ایشان نیست. نظر او و خطیب و ابن عدی راجع به ابن لهیعة در همین کتاب مطرح شده است و لا أقل سیوطی نمیتواند نسبت وضع به احادیث او دهد؛ و با این رویه کلام سخاوی در ذهن تداعی و تقویت میشود.
نتیجه نهایی
اگر چه سیوطی را حدیث شناسی متعصب نمیخوانیم ولی حذف برخی عبارات مهم و کلیدی موجود در الموضوعات۳ و دفاع از احادیث ذم یزید و معاویه ۴ و موضوع دانستن فضائل ائمه علیهم السلام حکایت از جهت گیری خاص او دارد. هدف او تنقیح و تلخیص کتاب و نقد او تا حدود زیادی تحقق یافته و حدود یک سوم کتاب ابن جوزی را کم کرده است.
سیوطی نتوانسته است کتاب الموضوعات ابن جوزی را از احادیث ضعیف و حسن عاری کند و حتی گاهی به آن افزوده است، اما تلاش فراوان او در این راستا غیر قابل انکار است.
بر خلاف ابن جوزی نمیتوان سیوطی را دارای اغراض خاص در مواجهه با شیعه دانست، لکن نوعی سعه مشرب در دفاع از اصحاب و خلفاء چهارگانه در رویه او مشاهده میشود.
استناد زیاد و اعتماد بر ذهبی و ابن حجر و دیگر رجالیون اهل سنت این فکر را در ذهن تقویت میکند که شایستگی اصلی سیوطی در نقد متن و تجمیع شواهد و طرق است و کمتر در نقد اسناد تبحر دارد و همین باعث تناقضاتی در موضعگیری او شده است.
1.همان، ص۲۷۸
2.همان، ص۱۵۹
3.. باب فی فضل أبی بکر الصدیق: قد تعصب قوم لا خلاق لهم یدعون التمسک بالسنة فوضعوا لأبی بکر فضائل... الموضوعات: ج۱، ص۳۰۳.
4.همان، صص ۳۸۸ و ۳۸۹ و ۴۱۴