در راستای شناخت بیشتر این دو شخصیت میگوییم:
أجلح بن عبد الله: ابن معین از او به ثقة و صالح تعبیر میکند، عجلی او را توثیق میکند، ابن عدی مستقیم الحدیث میشمرد و عمرو بن أبی عاصم او را شیعی صدوق میداند ۱.
حبة بن جوین: او را صحابی نیز گفتهاند.۲ و هیثمی سند حدیث او را حسن میداند اگرچه حملات زیادی به او شده است. او در سال 76 ﻫ در گذشته است ۳.
آیا واقعاً سیوطی در صدد پیرایش و پالایش کتاب الموضوعات است یا آنکه به نوعی در مقام دفاع از ابن جوزی به تقویت اندیشههای او برخواسته است.
ابن جوزی در نقد این حدیث میگوید:
این حدیث بر علی علیه السلام وضع شده است. حبه به اندازه یک حبه نمیارزد چرا که کذاب است. یحیی میگوید: حدیث او ارزشی ندارد. سعدی میگوید: او غیر ثقه است و ابن حبان می-گوید: او غالی در تشیع بود و در حدیث واهی است.
اما در مورد اجلح: احمد میگوید: او احادیث منکر متعددی نقل کرده است. ابو حاتم رازی میگوید: به حدیث او احتجاج نمیشود. و ابن حبان گفته: نمیداند چه میگوید.
او سپس به نقد محتوایی حدیث میپردازد و میگوید:
از جمله اموری که این احادیث را باطل میکند آنکه در تقدیم اسلام خدیجه و زید و ابوبکر اختلاف است و عمر در سال ششم بعثت و پس از چهل نفر ایمان آورده است، پس چگونه این حدیث صحیح است ۴.
پس انصاف آن است که بگوییم شیوه برخی محدثان بر آن است که حدیث ضعیف (به استناد گفتههای خود مؤلف) را به چالش وضع نسبت میدهند تا باورهای غیر قابل بازگشت خویش را در میدان مطالعه و واکاوی نیندازند. او نمیتواند عبادت علی علیه السلام را حتی قبل از عبادت عمر تصور کند، پس این گونه راه انکار را پیش میگیرد.
2. مینا مولی عبد الرحمن بن عوف
او حدیثی نقل میکند که بهشت را جزاء اطاعت علی علیه السلام میداند، و در حدیثی پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمایند که اگر همه مردم از علی علیه السلام اطاعت میکردند همگی وارد بهشت میشدند
1.الجرح والتعدیل، ج۲، ص۳۴۵، ش۱۳۱۷؛ تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۷۵، ش۲۸۲
2.. ابن حجر می گوید: قال الطبراني: يقال أنه رأى النبي صلی الله علیه و آله قلت: إن صح احتمل أن يكون حبة رآه اتفاقاً. الاصابة فی معرفة الصحابة: ج۱، ص۲۵۵.
3.میزان الاعتدال، ج۱، ص۴۵۰، رقم ۱۶۸۸
4.الموضوعات، ج۱، ص۳۴۲