همین بس که «قلب، عالِم به خدا، عامل برای خدا، کوشا به سوی خدا و نزدیکیجوینده به خداست و اعضا و جوارح دیگر خدمتگزاران و ابزاری هستند که قلب آنها را استخدام میکند و خطاب، سؤال، ثواب و عقاب خدا با قلب است. پس اگر انسان قلب خود را بشناسد خدا را شناخته است» ۱.
نتیجه
قلب انسان در اثر زنگارها و حجابها، سخت و انعطافناپذیر میشود و برای پذیرش وسوسههای شیطانی آماده میگردد. لجاجت، غرور، غفلت، گناه و خودبینی، جهل و استکبار، حب دنیا، آرزوهای دور و دراز، بخل، حسادت، غضب، حرص، طمع، سوء ظن، بدزبانی، کینه و ... حجابهای رقیق و عواملی هستند که باعث به وجود آمدن حجابهای غلیظی چون زیغ دل، زنگار، قساوت، مُهر، کوری وکری، قفل دل و بالاخره مرگ قلب میشوند و آن چنان آفت بر دل چیره میشود که انسان در ظلمت کامل فرو میرود و درک معارف و حقایق هستی از او سلب میشود؛ گاه مُهر بر دل زده میشود و نقش ثابت به خود میگیرد و گاه مُهر و موم شده و باز فراتر میرود و حواس پنجگانه ظاهری را هم در زیرپردههای خود قرار میدهد و آن جاست که آدمی هویت انسانیش را از دست میدهد و از حیوان هم پستتر میشود.
با توجه به رهنمودهای قرآنی و روایی، برای رفع این حجابها، عبرت گرفتن از تاریخ، استمرار و دوام ذکر و یاد خدا، حضور قلب در نماز، دوری از مجالس لهو و لعب، تعقل و تفکر در فانی بودن دنیا با همه آمال و آرزوهایش، یاد مرگ و ...، باعث زدودن زنگار از آینه روح و قلب انسان میشود و از جمله مواردی است که با تمسک به آنها و توکل به خدا میتوان قلب را صیقل داد و راههای درک معارف حقیقی را به روی خود گشود.
دام سخت است مگر یار شود لطف خداورنه آدم نبرد صرفه به شیطان رجیم
حافظ
1.شرح اصول الکافی، ج۹، ص۳۷۷