نسبت عدالت و اخلاق در « نهج ‌البلاغه » - صفحه 24

اخلاق را با هم مى‏خواست؛ و این‏ها را چنان درهم تنیده مى‏انگاشت كه دورى از هر یک را
_ به هیچ روى _ بر نمى‏تافت. به همین سبب در جنگ‏هایى كه به وى تحمیل گشت و آن حضرت به ناچار به دفاع عدالت‏خواهانه برخاست، هرگز قدمى از موازین اخلاقى آن طرف‏تر نگذاشت.
امام علیه السلام در میدان نبردِ ناخواسته، در دفاع از حریم و حرمت انسان‌ها، و در مقابله با تجاوز و بیداد عدالت‏ستیزها، سخت پایبند قواعد اخلاق انسانى بود. جُنْدَب اَزْدى۱ گوید: هرگاه همراه على علیه السلام با دشمن روبه‏رو مى‏شدیم حضرت به ما فرمان مى‏داد:
فَإِذَا قَاتَلْتُمُوهُمْ فَهَزَمْتُمُوهُمْ: فَلَا تَقْتُلُوا مُدْبِرًا، وَ لَا تُجْهِزُوا عَلَى جَرِیحٍ، وَلَا تَكْشِفُوا عَوْرَةً، وَ لَا تُمَثِّلُوا بِقَتِیلٍ؛ فَإِذَا وَصَلْتُمْ إِلَى رَحَالِ الْقَوْمِ: فَلَا تَهْتِكُوا سِتْرًا، وَ لَا تَدْخُلُوا دَارًا إِلَّا بِإِذْنٍ، وَ لَا تَأْخُذُوا شَیئًا مِنْ أَمْوَالِهِمْ إِلَّا مَا وَجَدْتُمْ فِی عَسْكَرِهِمْ، وَ لَا تُهَیجُوا امْرَأَةً بِأَذًى، وَ إِنْ شَتَمْنَ أَعْرَاضَكُمْ، وسَبَبْنَ أُمَرَاءَكُمْ وَ صُلَحَاءَكُمْ، فَإِنَّهُنَّ ضِعَافُ الْقُوَى وَ الْأَنْفُسِ۲؛
چون [به ناچار] با دشمن وارد جنگ شدید و شكستشان دادید: آن را كه پشت كرده مكشید، و زخم‌خورده را از پا در میاورید، و عورتى را آشكار مسازید، و كشته‏اى را مُثله مكنید؛ و چون به سراپرده دشمن رسیدید: پرده‏اى را مدرید، و بى‏اجازه وارد خانه‌اى مشوید، و چیزى از اموال آن‌ها برمی‌انگیزانید جز آن چه را كه در اردوگاهشان یافته‏اید، و زنى را با آزار رسانیدن برمی‌انگیزانید، هر چند آبروى شما را بریزند یا امیرانتان را دشنام گویند، كه جان و نیرویشان ضعیف است
.
على علیه السلام بسیار تلاش كرد تا ناكثین را از كژراهه‏اى كه با سرعت در آن راه مى‏پیمودند، به راه هدایت و نجات بكشاند، امّا آنان بدین راه پشت نمودند، و آتش جنگ را شعله‏ور ساختند و خود در لهیب آن سوختند. امّا پیشواى عدالت‏گرایانِ اخلاق‏مدار از پیروزى بر ناكثین شاد نگشت و از كشته شدن دشمنانش اظهار خشنودى نكرد، بلكه كشته شدن آنان در حال گمراهى و كجروى سخت او را آزرده نمود و غم و اندوه وجودش را آكنده كرد، به طورى كه پس از شكست ناكثین و فرو نشستن جنگ جمل، چون بر كشته طلحه گذشت، فرمود:

1.. جُندَب بن عبد الله اَزدی از اصحاب امیر مؤمنان علی علیه السلام است که در جنگ‌های جمل و صفّین همراه آن حضرت بوده است. ر.ک: رجال الطوسی، ص۵۹؛ معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۷۱؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۲، ص۴۲.

2.وقعة صفّین، ص۲۰۴ [«بِإذنِی» آمده است]؛ تاریخ الطبری، ج۵، ص۱۱؛ و قریب به همین: الفتوح، ج۳، ص۴۵؛ الکافی، ج۵، ص۳۸؛ مروج الذهب، ج۲، ص۳۶۲؛ نهج‌البلاغه، نامه ۱۴؛ الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۲۹۳

صفحه از 28