47
فرهنگ‌ نامه مرثيه‌سرايي و عزاداري سيدالشهدا عليه السلام

محدث نورى پس از اشاره به اين داستان دروغ ، در تبيين مجعول بودن آن مى‏گويد : «اين قصه البته در كوفه بود و اگر در مدينه بود بايد اول خلافت آن حضرت باشد ؛ زيرا كه قبل از آن مسجد و منبرى براى آن حضرت نبود . عمر شريف حضرت ابى عبد اللَّه عليه السلام در آن زمان زياده از سى سال بود ، اظهار تشنگى كردن در آن مجلس عام و تكلم كردن در اثناء خطبه مكروه است يا حرام ، با مقام امامت بلكه با اول درجه عدالت بلكه با رسوم متعارفه انسانيت مناسبتى ندارد» .۱
محدث نورى در ادامه براى توضيح بيشتر دروغ بودن اين داستان مى‏افزايد كه : از آنجا كه دروغگو حافظه ندارد ، جاعل اين داستان از يك سو حضرت اباالفضل را كودكى خردسال معرفى مى‏كند و از سويى مى‏گويد : در جنگ صفين كه دو سه سال پس از اين واقعه بوده ، وى هشتاد نفر را به هوا پرتاب مى‏كرد به گونه‏اى كه وقتى نفر هشتادم را به هوا پرتاب كرد هنوز اولى برنگشته بود و هر كدام بر مى‏گشت با شمشير او را دو حصه مى‏نمود۲ !

3 . پيمان گرفتن زينب عليها السلام از حبيب بن مظاهر

نمونه‏اى ديگر از گزارش‏هاى دروغ اين كه مى‏گويند :
جناب زينب عليها السلام در شب عاشورا به جهت همّ و غم و خوف از اعداء در ميان خيمه‏ها سير مى‏كرد براى استخبار حال اقربا و انصار ،

1.همان .

2.ر . ك : لؤلؤ و مرجان : ص ۲۹۹ - ۳۰۰ .


فرهنگ‌ نامه مرثيه‌سرايي و عزاداري سيدالشهدا عليه السلام
46

لكن صد حيف كه اصل ندارد . و در اصل شريف ثقه جليل عاصم بن حميد خبر عمرو و آمدن جراح را دارد ، ابداً از اين كلمات در آن چيزى يافت نمى‏شود .۱ و همچنين ابو الفرج در مقاتل الطالبيين‏۲ معالجه اثير بن عمر را ذكر كرده بدون اين شرح و حواشى .۳

2 . آب آوردن ابا الفضل براى سيد الشهدا در كودكى!

نمونه ديگرى از دروغ در مرثيه‏سرايى ، داستانى است كه محدث نورى آن را در كتاب خود به عنوان نمونه ديگر از دروغ‏پردازى آورده و شهيد مطهرى هم مى‏گويد من آن را مكرر شنيده‏ام و آن داستان ساختگى اين است :
روزى اميرالمؤمنين عليه السلام در بالاى منبر خطبه مى‏خواند ، حضرت سيد الشهداء عليه السلام تشنه شد ، آب خواست ، حضرت به قنبر امر فرمود : آب بياور ، عباس در آن وقت طفل بود ، چون شنيد تشنگى برادر را دويد نزد مادر و آب براى برادر گرفت در جامى و آن را بر سر گذاشت و آب از اطراف مى‏ريخت ، به همين قسم وارد مسجد [شد] ، چشم پدر بر او افتاد گريست و فرمود : امروز چنين و روز عاشورا چنان ، و قدرى از مصائب او ذكر نمود الخ .۴

1.ر . ك : الاُصول الستة عشر (اصل عاصم بن حميد) : ص ۱۷۸ ح ۱۴۰ .

2.ر . ك : مقاتل الطالبيين : ص ۵۱ .

3.لؤلؤ و مرجان : ص ۲۶۰ - ۲۶۲ .

4.لؤلؤ و مرجان : ص ۲۹۹ .

  • نام منبع :
    فرهنگ‌ نامه مرثيه‌سرايي و عزاداري سيدالشهدا عليه السلام
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1387
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 93746
صفحه از 133
پرینت  ارسال به