آیتالله سبحانی در پیامی به دومین همایش فقه فعال موضوع «جایگاه روایات اهل بیت علیهم السلام در تفسیر قرآن و عقائد شیعه» و رونمایی از دو اثر آیتالله سیفی مازندرانی گفت: نیاز قرآن در مقام بازگویی برخی از حقایق آن به حدیث، به معنای وجود کاستی در قرآن مجید نیست؛ بلکه به این معناست که حقایق این نکته قرآنی، به وسیله حدیث روشنتر میشود. توضیح و پردهبرداری از حقایق پنهان، غیر از نارسایی در بیان است
متن پیامآیتالله سبحانیبه دومین همایش فقه فعال که با موضوع «جایگاه روایات اهل بیت علیهم السلام در تفسیر قرآن و عقائد شیعه» و رونمایی از دو اثر آیتالله سیفی مازندرانی با عنوان «منهاج التبیان فی تفسیر القرآن» و «البراهین الواضحة فی عقائد الإمامیة»که امروز در مرکز همایشهای غدیر قم برگزار شد به این شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
قرآن مجید، دریای ژرف ناپیدا کرانه است که هر چه دانشمندان درباره آن به بحث و بررسی بپردازند به ساحل آن نرسیده و جای کاوش همچنان باقی است به گونهای که افزون بر چهارده قرن درباره آن تفاسیر گوناگونی نوشته شده و هر مفسری از زاویه خاصی به توضیح و تفسیر آن پرداخته باز حالت نهایی پیدا نکرده است؛ این نوع گستردگی و نهایتناپذیری جای شگفت نیست؛ زیرا قرآن مجید، فعل خدای نامتناهی ذات، وصف، فعل است؛ بنابر این باید قرآن نیز به سان دیگر ویژگیهای خداوند، نهایتناپذیر باشد.
یکی از راههای گشودن حقایق قرآنی رجوع به خود قرآن است که آیه را آیه دیگر تفسیر کرده و حقیقت پنهان را روشن میسازد و این همان است که میگویند تفسیر قرآن به قرآن. در این مورد کافی است که قرآن، خود را چنین معرفی میکند:
وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْء.[۱]
«و ما قرآن را به تو فرو فرستادیم در حالی که بیانگر همه چیز است.» آیا میشود قرآن بیانگر همه چیز باشد، اما مُبّین خویش نباشد؟ و این روش از امامان معصوم علیهم السلام به ما رسیده است که بازگویی نمونههای آن مایه اطاله سخن است. در عین حال یکی دیگر از راههای کلیدی تفسیر قرآن، احادیث معتبر از نظر سند و دلالت است و قرآن نیز، به این کلید تفسیری تصریح میکند و میفرماید:
وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِم[۲] «قرآن را برای تو فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که نازل شده است بیان و روشن کنی.» باید توجه نمود قرآن از واژه «لتُبیّن» بهره میگیرد، زیرا پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله مامور به دو چیز بود:
۱.قرائت قرآن به صورت صحیح چنان که میفرماید:
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ[۳]
۲.تفسیر و تبیین آیات قرآن که دارای معانی محزون در الفاظ بسیار کوتاه است.
بر این اساس پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله عالمان قرآنی دست به تالیف ویژهای زدند و احادیثی که درباره تفسیر قرآن آمده در موسوعه و گسترههای جمع نمودند که اگر همه این تفاسیر را در نقطهای گردآوری شود، کتابخانه عظیمی را تشکیل میدهد.
البته نیاز قرآن در مقام بازگویی برخی از حقایق آن به حدیث، به معنای وجود کاستی در قرآن مجید نیست؛ بلکه به این معناست که حقایق این نکته قرآنی، به وسیله حدیث روشنتر میشود. توضیح و پردهبرداری از حقایق پنهان، غیر از نارسایی در بیان است و اگر بخواهیم از طریق تشبیه کامل به ناقص توضیح دهیم قرآن به منزله قانون اساسی هست که کلیات را بیان میکند، اما بیان جزئیات آن به قانون واگذار میشود.
مهمترین تفاسیر حدیثی اهل سنت
مهمترین تفاسیر حدیثی اهل سنت عبارتند از:
۱.تفسیر ابی جعفر محمد بن جعفر طبری(تولد: ۲۲۴ وفات: ۳۱۰ هجری) یکی از مزایای این کتاب این است که غالب روایات را با سند ذکر میکند و از این طریق راه تحقیق را برای دیگران باز نموده است.
۲.تفسیر ثعلبی (متوفای ۴۲۷ هجری) به نام «الکشف و البیان» یکی از مزایای این تفسیر این است که شأن نزول بسیاری از آیات را به صورت صحیح نقل کرده و حقوق اهل بیت رعایت نموده است.
۳.تفسیر الدر المنثور(متوفای ۹۱۱ هجری) که گویا کتاب الاتقان ایشان مقدمه این تفسیر است.
تفاسیر حدیثی شیعه
محدثان شیعه نیز از دیر زمان به این از شیوه تفسیر پرداختند که برخی را نام میبریم:
۱.تفسیر محمد بن مسعود عیاشی(رحمه الله) معاصرشیخ کلینی(رضوان الله علیه). متاسفانه نیمی از این تفسیر در اختیار ماست و از نیمه دیگر خبری نیست.
۲.تفسیر علی بن ابراهیم قمی(رحمه الله) زنده در سال ۳۰۷ ولی همه این تفسیر از او نیست؛ که تحقیق آن را در کتاب کلیات فی علم الرجال[۴] آوردهایم.
۳.البرهان فی تفسیر القرآننگارش سید هاشم بحرانی متوفای ۱۳۰۷
۴.تفسیر نورالثقلیننگارش عبد علی بن جمعه الحویزی از علمای قرن یازدهم.
در عین تقدیر و سپاس از همه نویسندگان تفاسیر حدیثی نکته قابل ذکر این است که این تفاسیر به تحقیق حدیث از نظر سند و دلالت نپرداخته و جایگاه آن را در تفسیر روشن نکردهاند، تفسیری که در اختیار علاقهمندان قرآن قرار میگیرد به نام «منهاج التبیان» که به قلم حجتالاسلام و المسلمین جناب آقای سیفی به رشته تحریر درآمده است توانسته این کاستی را تا حدود زیادی رفع کند و سره را از ناسره جداسازد. ما این کار بزرگ را به عالم بزرگوار که علماً و عملاً شایسته تحسین و تقدیر است تبریک گفته و از خداوند متعال توفیق بیشتر ایشان را خواهانیم.
[۱] سوره نحل: ۸۹
[۲] سوره نحل: ۴۴
[۳] سوره علق: ۱
[۴] کلیات فی علم الرجال ۳۱۱ – ۳۱۵.»