تاريخ : چهارشنبه 1399/9/19 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 70615
توحید وجهی" بالاتر از "توحید توجهی" است

توحید وجهی" بالاتر از "توحید توجهی" است

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی : «وجهت وجهی» یعنی اساس اسلام توجیه وجه است که بنده آن را توحید توجهی می‌نامم. گاهی انسان دائماً خدا را جلوی چشم قرار می‌دهد، ولی گاهی قصد دارد خدا دائماً متوجه او باشد که نام این توحید وجهی است که بالاتر از توحید توجهی است، در توحید وجهی انسان به جایی می‌رسد که همانند ائمه(ع) وجه‌الله می‌شود.

به گزارش اداره روابط عمومی و بین‌الملل بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، استاد علیرضا قائمی‌نیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در نشست «توحید وجودی و متافیزیکی در احادیثعیون اخبارالرضا(ع)» که از سوی دفتر نمایندگی بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی در قم برگزار شد، با بیان اینکه در کتب علما توحید به نظری، عملی، ذات، صفات و ... تقسیم می‌شود، افزود:

تمام این موارد در قسم توحید متافیزیکی می‌گنجند، ولی آیات و روایات عمدتاً ناظر به توحید وجودی هستند و چیزی که قوام دینداری به آن است، توحید وجودی است.
وی اظهار کرد: کلیدی‌ترین مفهوم در قرآن و روایات به ویژه روایات رضوی درباره توحید، روایات وجه خداست که در تحقیقات محققان به آن چندان توجه نشده است، ولی صدوق تشخیص بسیار بالایی داشته و به آن پرداخته است.کلیدی‌ترین مفهوم در قرآن و روایات به ویژه روایات رضوی درباره توحید، روایات وجه خداست که در تحقیقات محققان به آن چندان توجه نشده است، ولی صدوق تشخیص بسیار بالایی داشته و به آن پرداخته است.

ریشه مشکلات تمدن غرب با تکنولوژی

قائمی‌نیا تصریح کرد: وقتی وارد باغ گل شویم، دو تعامل با آن داریم؛ نخست اینکه گل را بچینیم و دیگر اینکه غرق در زیبایی آن شویم؛ یعنی رابطه داشتن و شدن؛ مشکل اصلی تمدن امروز این است که رابطه انسان امروز با تکنولوژی که باید رابطه داشتن باشد، رابطه شدن شده است. حتی با خدا هم می‌توانیم رابطه داشتن و شدن داشته باشیم؛ یعنی رابطه محوشدن و وجودی و در متن زندگی با او داشته باشیم و نه صرفاً مفهومی از خدا که رابطه داشتن خداست.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: رابطه وجودی رابطه حیاتی و زنده انسان با چیزی است که در این صورت آن چیز در کانون توجه او هست، ولی گاهی بحث فلسفی و علمی در مورد چیزی می‌کند که این رابطه غیرزنده، مفهومی و غایبانه است. در فقه، کلام، فلسفه، عرفان نظری و ... از تجلیات خدا، وحدت وجود و احکام خدا و اثبات خدا و صفات او سخن می‌گوییم؛ لذا رابطه ما تحلیلی، غایبانه و غیرزنده است، در حالی که رابطه تکلم موسی با خدا در کوه طور رابطه زنده و پویا بود.
وی با بیان اینکه وجود انسان از لحاظ فلسفی خالی است، به همین دلیل وقتی آدم خلیفه خدا شد، ملائکه معترض شدند که چرا موجود خالی را خلیفه می‌کنی، اظهار کرد: انسان با جهت‌گیری‌ها در مسیر زندگی و نوع رابطه با اشیاء و تعلقاتش، وجودش را پر می‌کند؛ انسان وقتی به دنیا می‌آید خودش را در میان اشیاء می‌بیند و جهت‌گیری وجودی پیدا می‌کند؛ لذا توحید با وجود پدیدارشناسی انسان رابطه دارد و در عالم بودن انسان اقتضاء می‌کند که چیزی را هدف قرار دهد و به سمت آن پیش برود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: مواجهه با خدا و معرفت وجودی ممکن است اختیاری و توام با تأمل از سوی انسان باشد، ولی گاهی این تأمل ناشی از مشکلاتی است که انسان در زندگی پیدا می‌کند؛ بنابراین حیثیت التفاتی همیشه اختیاری نیست و گاهی برنامه‌ریزی الهی است که انسان را به سمت خودش برگرداند. این مواجهه وجودی در عالم ذر، به واسطه سختی‌ها و مشکلات دنیوی ممکن است با تأملات وجودی ایجاد شود.

فقه در چه صورتی موجب قرب خداست

قائمی‌نیا با بیان اینکه اگر هزاران برهان بر وجود خدا بیاوریم یا توحید ذاتی و صفات و ... را اثبات کنیم، ولی در متن زندگی رابطه «وَجّهتُ وَجهی» صورت نگیرد، هنوز توحید وجودی در انسان محقق نشده و موحد به معنای واقعی نیست، اضافه کرد: فقه صورت‌بندی روابط وجودی با خداست؛ البته ممکن است کسی فقه بخواند، ولی نتواند صورت‌بندی‌ها را به صورت وجودی در خود داشته باشد؛ فقه در صورتی انسان را به خدا می‌رساند که رابطه وجودی پشت سر آن باشد؛ البته فقها با طرح بحث نیت به رابطه وجودی نزدیک می‌شوند، ولی در نهایت نسخه دین خدا برای چگونگی رابطه وجودی است و قوام دین به این نسخه‌هاست.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: در اسلام روابط وجودی خاص با خدا پذیرفته شده که متن دین را تشکیل می‌دهند و این روابط تشکیکی و دارای حد نصاب است. در ادعیه و روایات و آیات به اقسام مختلف توحید وجودی و جهت‌گیری انسان به خدا اشاره و تشریح شده است. مثلاً صحیفه سجادیه، بسط توحید وجودی است.
قائمی‌نیا با بیان اینکه در دوره امام رضا(ع) مباحث متافیزیکی قوت گرفته بود، ولی نگین اصلی روایات امام(ع) به خصوص در عیون مباحث توحیدی است، ادامه داد: روایات منقول از امام رضا(ع) در عیون و کتب دیگر در زمینه توحید سه گونه است؛ دسته‌ای قابل تفسیر به صورت وجودی و متافیزیکی است؛ دسته دوم روایاتی هستند که باید متافیزیکی تحلیل شوند و دسته سوم فقط وجودی تحلیل می‌شوند.

به حاشیه راندن رابطه وجودی با خدا از سوی فلاسفه

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه دوگانگی فلسفه وجودی و متافیزیکی در فلسفه هایدگر و در میان فلاسفه غربی حل نشده است، تصریح کرد: در آیات و روایات این دوگانگی نیست، ولی بنابر اقتضائات دوره‌های مختلف اسلامی، تفکر متافیزکی بر فهم کتاب و سنت غلبه یافته و فضای وجودی به حاشیه رفته است که معتقدم باید ورق به نفع مباحث وجودی برگردد. در کتاب و سنت با متافیزیک زمینی و نزدیک به رابطه وجودی روبرو هستیم، ولی متافیزیکی که فلاسفه گفته‌اند که با متافیزیک وجودی فاصله دارد. متأسفانه هم‌اکنون هم برخی دوستان حوزوی این تلقی را دارند که دین را با فلسفه می‌توان فهمید، ولی این درست نیست.
استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: در باب ۱۱ عیون اخبارالرضا(ع) روایت آمده است که «من شبه‌الله بخلقه فهو مشرک ...»؛ این روایت در مورد تشبیه مخلوقات به حق تعالی بحث کرده است؛ این روایت در طول تاریخ، تفسیر متافیزیکی شده است، ولی معتقدم می‌توانیم تفسیر وجودی از  آن داشته باشیم؛‌ زیرا اولین مانع بر سر توحید این است که انسان خدا را مانند رئیس، دوست و خانواده خود ببیند؛ بنابراین حرکت توحیدی در زندگی از حفظ تمایزات و فاصله‌ها شکل می‌گیرد.

توحید توجهی و وجهی با نگاه به واژه وجه

وی با بیان اینکه کلمه وجه در روایات امام رضا(ع) و روایاتی مانند «انا وجه الله» و ... تکرار شده است، اظهار کرد: به نظرم کلید توحید وجودی در قرآن و روایات همین واژه وجه است؛ این کلمه هم در نزد فلاسفه و علما تفسیر متافیزیکی شده است؛ زیرا برخی آن را ذات و برخی صفات خدا معنا کرده‌اند که تفسیر متافیزیک درستی نیست. بنابراین تفسیر وجه در روایات و آیات، دو مشکل دارد؛ نخست اینکه متافیزیکی معنا شده و دیگر اینکه نظام‌مند معنا نکرده‌اند.
قائمی‌نیا تصریح کرد: کلمه وجه در لغت به معنای صورت است، ولی نشانه کانون توجه است؛ مثلاً ممکن است ما چیزی را در کانون توجه قرار دهیم، ولی به سمت آن نگاه نکنیم؛ وجه جهت‌گیری وجودی انسان را نشان می‌دهد؛ «وجهت وجهی» یعنی اساس اسلام توجیه وجه است که بنده آن را توحید توجهی می‌نامم. گاهی انسان دائماً خدا را جلوی چشم قرار می‌دهد، ولی گاهی قصد دارد خدا دائماً متوجه او باشد که نام این توحید وجهی است که بالاتر از توحید توجهی است، در توحید وجهی انسان به جایی می‌رسد که همانند ائمه(ع) وجه‌الله می‌شود. بنابراین وقتی ما متوجه اهل بیت(ع) می‌شویم هم در حقیقت به وجه الهی می‌نگریم، زیرا آنها در کانون توجه خدا هستند.

خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :