روششناسی ترجمة کنایات در خطبههای نهجالبلاغه براساس دیدگاه نیومارک (مطالعة تطبیقی ترجمههای: آیتی، دشتی، شهیدی و مکارم)
سال
1397 / شماره پیاپی
23 /
صفحه
19-37
چکیده :
یکی از مهمترین راههای انتقال پیام از یک ملت و فرهنگ، به ملت و فرهنگی دیگر، ترجمه است. پیترنیومارک یکی از نظریهپردازان معاصر ترجمه، معتقد است بهطورکلی ترجمه به دو نوع ارتباطی و معنایی تقسیم میشود. تأثیر و اهمیت ترجمه در وجوه مختلفی نمود مییابد که یکی از آنها در برگردانِ آثار ادبی و حاوی صنایع بلاغی میباشد. کنایه از بارزترین این صنایع میباشد. روشهای ترجمة کنایهها براساس دیدگاه نیومارک، انواع مختلفی دارد، ازجمله: ذکر معادل کنایی، معنای صریح و مستقیم، معنای تحتاللفظی، روش موتسارتی [تحتاللفظی همراه با توضیح] و.. که هرکدام به امور مختلفی بستگی دارد. "نهجالبلاغه" حضرت علی(ع) از آثار ارزشمندی است که هم از لحاظ محتوا و هم از نظر لفظ، سرشار از برجستگیهای ادبی میباشد. پژوهش حاضر کوشیده با روش توصیفی تحلیلی و بهمنظور فهم بهتر کلام حضرت امیر(ع)، روشهای بهتر برای ترجمة کنایههای موجود در خطبههای نهجالبلاغه را بر مبنای نظر نیومارک شناسایی کند و در این راستا عملکرد چهار ترجمة فارسی موجود از نهجالبلاغه را محور کار قرار داده، تا ضمن شناسایی مناسبترین آنها در زمینة ترجمة کنایهها، مشخص نماید که کدام روش ترجمة کنایه، بسامد بیشتری دارد. طبق نتایج بهدستآمده از این پژوهش، پربسامدترین روش ترجمة تعابیر کنایی نهجالبلاغه، روش ترجمة تحتاللفظی به همراه توضیح [موتسارتی] است؛ زیرا غالب کنایههای آن، از نوع ابتکاری و معیار میباشد و ترجمة آیتی و دشتی در بین چهار ترجمة یادشده، با دیدگاه نیومارک، منطبقترند و متناسبتر از همه به نظر میرسند.
کلیدواژههای مقاله :روششناسی؛ ترجمة کنایه؛ نیومارک؛ خطبههای نهجالبلاغه