رویکرد حدیثی تقریب گرایانۀ مغنیه در الکاشف

نشریه : حدیث پژوهی

نویسنده : پديدآورنده : پروین شناسوند
پديدآورنده : محسن قاسم پور
پديدآورنده : امیر توحیدی

سال 1397 / شماره پیاپی 20 / صفحه 165-190

چکیده :

دانشوران مسلمان همواره از قرآن و سنت به مثابه مهم ترین سرچشمه های فهم آموزه های دینی یاد کرده اند، سنت و حدیث، خواه مترادف باشند یا به معنای حکایت گری حدیث برای سنت، نقش ویژه ای در تفسیر قرآن ایفا کرده اند.
چنین می نماید مفسر الكاشف هم از حیث مبانی و هم از جنبه روش، از سنت تفسیری عالمان پیشین مسلمان، به ویژه مفسران شیعی، پیروی کرده اما در حوزه رویکرد تفسیری، شیوه ای متمایز را به کار گرفته که شرایط اجتماعی و فرهنگی روزگارش، متغير تعیین کننده آن بوده است.
مسئله اساسی این پژوهش این است: با توجه به تأثیر شرایط اجتماعی فرهنگی و دینی روزگار مغنیه در شکل گیری تفسير الكاشف، وی چگونه از حدیث بهره گرفته است؟
همچنین فراز و فرود حدیث در این تفسیر، از چه جایگاهی برخوردار است؟
این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی نشان داده است مغنیه هم از جنبه استناد به منابع روایی و هم از نظر روش کاربست حدیث در تعیین آیات، رویکرد تقریبی اقناعی را در نظر داشته است. این چنین نگاهی از مبانی خاص مغنیه، و نه مبانی مشترک با سایر مفسرین، نشئت گرفته است. تحلیل این رویکرد، بیانگر این نکته است که مغنیه به ضرورت اصل وحدت جامعه اسلامی و مشترکات مسلمانان در حوزه باورها و عقاید توجه و تأکید وافر داشته است. شاخصه های این جهت گیری، هم در نحوة استناد مفسر به روایات فریقین و هم در روش هم افزایی و همگرایانه وی، در مقام ارجاع به شیوة محدثان و مفسران پیشین در مقام تفسير برجسته می نماید. اتخاذ این چنین رویکردی، تفسیر وی را کار آمد، پویا و عصری نشان داده است.

کلیدواژه‌های مقاله :مغنية، الكاشف، رویکرد اقناعی، تقریب گرایانه، شرایط عصری تفسیر.