احادیث داستانی امام علی(ع) برادر پیامبر(ص) و به منزله هارون برادر موسی(ع)

هنگامی که رسول خدا(ص) اصحاب را برادر یکدیگر قرار داد، امام علی(ع) را در پایان برادر خویش قرار داد و به او فرمود: نسبت به من به منزله ی هارون از موسی هستی.

فضائل الصحابة لابن حنبل عن زید بن أبی أوفی:

دَخَلتُ عَلی رَسولِ اللّهِ(ص) مَسجِدَهُ ـ فَذَکرَ قِصَّةَ مُؤاخاةِ رَسولِ اللّهِ(ص) بَینَ أصحابِهِ ـ فَقالَ عَلِی(ع) ـ یعنی لِلنَّبِی(ص) ـ: لَقَد ذَهَبَت روحی وَانقَطَعَ ظَهری حینَ رَأَیتُک فَعَلتَ بِأَصحابِک ما فَعَلتَ غَیری، فَإِن کانَ هذا مِن سُخطٍ عَلَی فَلَک العُتبی وَالکرامَةُ!

فَقالَ رَسولُ اللّهِ(ص): وَالَّذی بَعَثَنی بِالحَقِّ ما أخَّرتُک إلّا لِنَفسی، فَأَنتَ مِنّی بِمَنزِلَةِ هارونَ مِن موسی إلّا أنَّهُ لا نَبِی بَعدی، وأنتَ أخی، ووارِثی. قالَ: وما أرِثُ مِنک یا رَسولَ اللّه؟

قالَ: ما وَرَّثَ الأَنبِیاءُ قَبلی.

قالَ: وما وَرَّثَ الأَنبِیاءُ قَبلَک؟ قالَ: کتابَ اللّهِ وسُنَّةَ نَبِیهِم، وأنتَ مَعی فی قَصرٍ فِی الجَنَّةِ مَعَ فاطِمَةَ ابنَتی، وأنتَ أخی ورَفیقی.

ثُمَّ تَلا رَسولُ اللّهِ(ص):«إِخْوَانًا عَلَی سُرُرٍ مُّتَقَابِلِینَ»[۱]؛ المُتَحابّونَ فِی اللّهِ ینظُرُ بَعضُهُم إلی بَعضٍ.[۲]

فضائل الصحابة، ابن حنبل ـ به نقل از زید بن ابی اَوفی، آن هنگام که از ماجرای برادری افکندن پیامبر خدا میان مسلمانان، سخن به میان آورد ـ:

در مسجد پیامبر خدا، به خدمت ایشان رسیدم.... علی(ع) به پیامبر(ص) گفت: وقتی دیدم که به غیر از من با دیگر یارانت آن کردی که کردی، روح از بدنم رفت و کمرم شکست. اگر از من عصبانی هستی، بزرگواری فرما و مرا ببخش.

پیامبر خدا فرمود: «سوگند به آن که مرا به حقّ برانگیخت، تو را جز برای خودم، آخر از همه قرار ندادم. تو برای من، همچون هارون نسبت به موسایی، با این تفاوت که پس از من، پیامبری نیست. تو برادر و وارث منی».

علی(ع) گفت: چه چیزی از تو به ارث می برم، ای پیامبر خدا؟

فرمود: «آنچه پیامبران پیش از من، به ارث نهادند».

علی(ع) گفت: پیامبران پیش از تو، چه به ارث نهادند؟

پیامبر(ص) فرمود: «کتاب خدا و سنّت پیامبرشان را. و تو و دخترم فاطمه، در قصری از بهشت، با من خواهید بود. تو، برادر و رفیق منی».

سپس پیامبر خدا، این آیه را تلاوت کرد: «برادرانی که بر تخت هایی، رو به روی یکدیگر نشسته اند» [و افزود:] «برای خدا یکدیگر را دوست می دارند و به هم می نگرند».


[۱]. الحجر: ۴۷.

[۲]. فضائل الصحابة لابن حنبل: ج ۲ ص ۶۳۸ ح ۱۰۸۵، دانشنامه قرآن و حدیث: ج ۲ ص ۱۴۶.