239
در پرتوِ حديث

مانند ابوبصير كه نابينا بود ، كاتبى براى خود استخدام كرده ، احاديث را در همان مجلس مى نوشتند. چنانكه وقتى ابوبصير در مجلسى كه كاتبش همراهش نبود ، نام ياران مهدى (عجل اللّه تعالى فرجه) را پرسيد ، امام صادق عليه السلام به او فرمود: «همراهت كه برايت مى نوشت ، كجا است» و چون ابو بصير گفت: «كارى برايش پيش آمده است» ، امام به يكى از افراد مجلس دستور داد كه سخنانش را براى ابو بصير بنويسد. ۱
افزون بر اينها ، در بسيارى از موارد ، نقل معنا ميسّر نيست و يا كمتر به كار مى رود. در مكاتبات و رساله هاى نه چندان اندك ائمه عليهم السلام ، نقل معنا ، توجيهى نداشته و يا زمينه آن ، بسيار كم بوده است. اين در واقع ، مطابق با سيره عقلايى موجود در زمينه حفظ كامل دست نوشته ها و عدم تغيير در آن است .
در احاديث بسيار بلند و خطبه هاى حكومتى و طولانى مانند برخى از خطبه هاى امام على و امام رضا عليه السلام نيز كاتبان حضور داشته اند و كمتر كسى به حفظ شفاهى آن اقدام مى كرده است.

1.دلائل الإمامة ، محمّد بن جرير الطبرى (الشيعى) ، ص ۵۵ : «قال : قلت : جعلت فداك ، أخبرنى بعددهم وبلدانهم ومواضعهم ، فذاك يقتضى من أسمائهم؟ قال : فقال عليه السلام : إذ كان يوم الجمعة بعد الصلاة فائتنى. قال : فلما كان يوم الجمعة أتيته ، فقال : يا أبا بصير ، أتيتنا لما سألتنا عنه؟ قلت : نعم ، جعلت فداك . قال : إنّك لا تحفظ ، فأين صاحبك الذى يكتب لك؟ قلت : أظنّ شغله شاغل وكرهت أن أتأخر عن وقت حاجتى ، فقال لرجل فى مجلسه : اكتب له».


در پرتوِ حديث
238

رعايت شرط دوّم در شروط بازگو شده از سوى علّامه شعرانى لازم است و نه شروط ملّا صالح مازندرانى رحمه الله كل نقل معنا را در تبديل واژه ها و نه دگرگونى قالب ها و تغيير جمله مى بيند .
شرط سوّم نيز ميان هر دو مشترك است و مخالفتى ميان نظر علّامه شعرانى رحمه الله به عنوان تعليقه نويس و ملّا صالح مازندرانى به عنوان شارح كافى به چشم نمى آيد.

گستره نقل معنا

گاهى تفاوت هاى ناشى از نقل معناى يك حديث ، آن نقلها را به اجمال و يا تعارض مى كشاند؛ اما وقوع چنين تفاوت هايى ، دست كم در حوزه حديث شيعه ، فراوان نيست و بيشتر نقل ها حتى با تفاوتهاى متعدّد لفظى ، اختلاف معنوى مهمى با هم ندارند. اين ، از آن رو است كه تحمّل و نقل حديث در اين حوزه و به ويژه پس از سماع از راوى نخست ، بيشتر بر كتابت و قرائت نسخه ها متكى بوده است ، نه حفظ و نقل شفاهى. اين شيوه عقلايى ، در جوامع بشرى ، معمول و متداول بود و با تأكيد معصومان عليهم السلام و به ويژه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ۱ به نوشتن سخنانشان و نهى از ننوشتن آن ، گسترش يافت. افزون بر اخبار پرشمارى كه اين سفارشها را نقل كرده اند ، گزارشهايى نيز از تلاش راويان براى عمل به آنها و ثبت سخنان ائمه عليهم السلام در دست است. ۲ برخى از اين خبرها وجود راويانى از خواصّ امامان را گزارش مى دهند كه قلم و دواتى آماده داشته اند و در نخستين مرحله تحمّل حديث از امام و يا اندكى پس از آن ، عين سخنان امامان عليهم السلام و نيز پاسخ هاى ايشان را به پرسشها و مسائل پيش آمده ، مى نوشته اند ۳ حتى گاه ، راويانى كه توان كتابت نداشتند

1.مانند آنچه ابوطفيل از امام باقر عليه السلام نقل كرده كه فرمود : قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله لأميرالمؤمنين عليه السلام : اكتب ما أملى عليك. قال على عليه السلام : «يا نبى اللّه ! وتخاف النسيان؟». قال : «لست أخاف عليك النسيان وقد دعوتُ اللّه َ لك أن يحفظك فلا ينساك ، لكن اكتب لشركائك» ؛ بصائر الدرجات ، محمّد بن الحسن الصفّار ، ص ۱۸۷ ، ح ۲۲.

2.ر . ك : مستدرك الوسائل ، ج ۱۷ ، ص ۲۹۳ و ۲۹۴ ؛ تدوين السنة الشريفة ، محمّدرضا حسينى جلالى ، مجلّه علوم حديث ، شماره ۱۳ ، كتابت و تدوين حديث ، محمّد على مهدوى راد.

3.براى نمونه ، أبو الوضّاح از پدرش چنين نقل كرده است كه گروهى شيعه ، از ياران خاصّ امام كاظم عليه السلام بودند كه هرگاه نزد ايشان حاضر مى شدند ، الواح نازكى را از جنس آبنوس (درختى بلند با پوست سياه و سنگين) همراه با قلم ، زير لباس خود داشتند و هرگاه آن امام مطلبى را مى فرمود يا در باره موضوعى نظر مى داد ، آن را همان گونه كه مى شنيدند ، مى نوشتند ؛ (مستدرك الوسائل ، ج ۱۷ ، ص ۲۹۳ ، ح ۲۱۳۸۲ ، عن مهج الدعوات) . همچنين ، كشّى در باره زراره چنين نقل كرده است : «... دخل زرارة على أبى عبد اللّه عليه السلام قال : إنكم قلتم لنا فى الظهر والعصر على ذراع وذراعين ، ثمّ قلتم : أبردوا بها فى الصيف ، فكيف الإبراد بها؟ وفتح ألواحه ليكتب ما يقول ، فلم يجبه أبو عبد اللّه عليه السلام بشى ء ، فأطبق ألواحه فقال : انما علينا أن نسألكم وأنتم أعلم بما عليكم. وخرج ودخل أبوبصير على أبى عبد اللّه عليه السلام فقال : إن زرارة سألنى عن شى ء فلم أجبه وقد ضقت فاذهب أنت رسولى إليه ، فقل : صلّ الظهر فى الصيف إذا كان ظلّك مثلك والعصر إذا كان ضلّلك مثليك ، وكان زرارة هكذا يصلّى فى الصيف ، ولم أسمع أحدا من أصحابنا يفعل ذلك غيره وغير ابن بكير» ؛ إختيار معرفة الرجال ، ج ۱ ، ص ۳۵۵ ، شماره ۲۲۶ .

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 301808
صفحه از 410
پرینت  ارسال به