شرح یکی از برجسته ترین سخنان امام حسن مجتبی علیه السلام که در آن برخی صفات مهم انسان مؤمن که شایسته همنشینی و برادری است شمرده شده و متصف شدن به آن صفات به منزله اخلاق کریمان سفارش شده است. امام علیه السلام در این بیان برای یکی از مؤمنان که او را برادر خویش خطاب می‌کند، ویژگیهای برجستة اخلاقی برمی‌شمرد.

اخلاق کریمانه

اخلاق کریمانه

فَعَلَيكُم بِمِثْلِ هَذِهِ الْأَخْلَاقِ الْكَرِيمَةِ، إِنْ اَطَقْتُمُوهَا

ترجمه و شرح

«بر شما باد که به همانند این اخلاق کریمه آراسته شوید، اگر به تحصیل آن توانمندید».

در پایان این حدیث شریف، امام علیه السلام این صفات برجسته را از اخلاق کریمه می‌داند و به طور مستقیم از مخاطب خود میخواهد تا بکوشد این اخلاق کریمه را در خود پدید آورد و بدان متلبّس شود. با این حال آن حضرت آگاه است که تحصیل همۀ این کمالات، خارج از توان همگان است. بنابراین، با عبارت «اِن اطقتموها» دشواریِ تحصیل همۀ این کمالات را خاطرنشان میشود و درحقیقت تذکر میدهد که مجاهده و تلاش خستگی‌ناپذیر، شرط دستیابی به این فضایل اخلاقی و رسیدن به شایستگیِ برادری با امام معصوم است و در عین حال با پذیرش احتمال ناتوانی برخی افراد در تحصیل همة آن کمالات، در حقیقت از ناامیدی آنان در تلاش برای تحصیل اخلاق کریمانه جلوگیری کرده است.

فإن لَمْ تُطِيقُوهَا كُلَّهَا فَأَخْذُ الْقَلِيلِ خَيْرُ مِنْ تَرْكِ الْكَثِيرِ

ترجمه و شرح

«پس اگر توان تحصیل همۀ این صفات پسندیده را ندارید، تحصیل مقدار کمی از خوبی‌ها بهتر از ترک همۀ آن است».

شاید این بیان امام حسن مجتبی علیه السلام مبنای قاعده‌ای اصولی است. گرچه پیش‌ازآن، برای این قاعده مبنای عقلایی نیز میتوان قایل بود. از این قاعده با عبارت «المَیسورُ لایُسقطُ بِالمعسورِ» و نیز با عبارت «مالایُدرَک کُلُهُ لایُترَک کُلُهُ» یاد میشود. عبارت نخست یعنی «به بهانۀ سختی، مقدار ممکن ساقط نمیشود» و عبارت دوم یعنی «آنچه تمامش دست‌یافتنی نیست، تمامش ترک نمیشود»؛ یعنی به هر مقدار که در دسترس است، باید بدان دست یافت و به بهانۀ دست‌نایافتنی بودن تمام یک چیز، نباید از بعض آن، که دست‌یافتنی است، چشم پوشید و صرف نظر کرد.

این قاعدۀ عقلایی در اخلاق کریمه و صفات برجستۀ اخلاقی نیز قابل جریان است؛ یعنی اگر نمیتوان تمام فضایل اخلاقی را در خود پدید آورد، به مقدار توان باید واجد فضایل اخلاقی شد و رذایل اخلاقی را از خود دور ساخت. این همان چیزی است که امام حسن مجتبی علیه السلام از همۀ پیروان و شیعیان خویش خواسته است. بنابراین تصور «همه یا هیچ» در تحصیل فضایل اخلاقی صحیح نیست. یعنی نباید چنین گمان کرد که باید به همة فضایل اخلاقی آراسته شد و الّا تحصیل برخی از آن فضایل سودمند نیست. باید به هر مقدار که در توان هست دست پیدا کرد و هرگز از تلاش دست برنداشت.

ولا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ

امام حسن علیه السلام، در پایان کلام خود با این جمله یادآور میشود که بدون توفیق الهی و یاری از خداوند هیچ کاری نمیتوان انجام داد و برای موفقیت در کارها نباید از دستگیری الهی غافل شد. لذا افزون بر آگاهی از فضایل اخلاقی و راه و رسم زندگی و تعامل پسندیده با همنوعان در جامعة اسلامی، اهتمام بر انجام آن مرام پسندیده و ضروری است و چشمپوشی و غفلت از توفیقات الهی و نیز استمداد نطلبیدن از او برای نیل به اهداف خداپسندانه شایسته نیست.

با این شرح مختصر، مضمون سخن امام حسن علیه السلام بهتر آشکار شد. تلاش نگارنده نیز بر آن بود که مخاطب گرامی خود را هرچه بیشتر به مفهوم حقیقی یا به مقصود سخن امام حسن علیه السلام نزدیک‌تر سازد.

حُسن ختام این نگارش، سخن امام مجتبی علیه السلام است که بار دیگر ترجمة آن را از نظر خوانندۀ گرامی میگذرانیم:

ای مردم، من شما را از برادرم خبر میدهم که از برترین مردمان در نظرم بود و کوچکی دنیا در نظر او مهم‌ترین دلیلی بود که او را نزد من بزرگ ساخته بود. به آنچه در دسترس او نبود تمایل نداشت و در مصرف آنچه در دسترس او بود زیاده‌روی نمیکرد. از سیطره و سلطۀ شهوت جنسیاش رها بود. در راه برآوردن خواهش نفسش، عقل و رأیش را، که مبتنی بر ادراکات متین عقلی بود، خوار و خفیف نمی‌ساخت و از سلطۀ نادانیها رها بود. به هیچ کاری اقدام نمی‌کرد، مگر آنکه به سودمندی آن اطمینان می‌یافت. به دنیا دلبستگی و تمایل نداشت و]از کمی روزی و بهرههای مادی در دنیا] خشمگین و [از بسیاری درخواست[از خدا ملول و خسته نمیشد. در بیشتر عمرش اهل سکوت بود. پس آن‌گاه که به سخن میآمد، بر سخنوران پیشی می‌گرفت و پیروز میشد. در گفت‌وگوهای مجادله‌آمیز وارد نمیشد و در هیچ گفت‌وگو و منازعهای شرکت نمیجست و هیچ دلیلی اقامه نمیکرد، مگر آنکه قضاوت‌کننده‌ای حاضر باشد. از برادرانش غافل نمیشد. برای خود چیزی اختصاصی نمی‌خواست، مگر آنکه برای برادرانش نیز همان را خواستار بود. هم ضعیف بود و هم مستضعف. آن‌گاه که زمان کوشش و مجاهده فرامیرسید، شیری جنگنده بود. در ملامت و سرزنش کسی که برای تقصیر خود عذر داشت شتاب نمیکرد تا زمانی که فرد برای آن عذر بیاورد. بدانچه می‌گفت عمل می‌کرد و به آنچه نمیگفت نیز عامل بود. آن‌گاه که دو امر او را احاطه میکرد و نمیدانست کدام‌یک از آن دو برتر است، می‌نگریست که کدام‌یک از آن دو به هوای نفسش نزدیک‌تر است؛ سپس با آن مخالفت می‌کرد و دیگری را انجام می‌داد. از هیچ مشکلی شکایت نمیکرد، مگر نزد کسی که به توانمندی او در رفع مشکل امیدوار بود. با کسی مشورت نمی‌کرد، مگر با کسی که او را در خیرخواهی توانمند مییافت. ملول و افسرده نمیشد و دشمنی نمی‌ورزید و شِکوه نمیکرد و میل بسیار نداشت. انتقام‌جو نبود و از دشمن غافل نمیشد. بر شما باد که به همانند این اخلاق کریمه آراسته شوید، اگر به تحصیل آن توانمندید. اگر توان تحصیل همۀ این صفات پسندیده را ندارید، تحصیل مقدار کمی از خوبیها بهتر از ترک همۀ آن است. هیچ نیرو و توانی نیست، مگر به‌واسطۀ خداوند.