كتاب كافى ثقة الاسلام كلينى - صفحه 47

نوع چهارم رواياتى است كه در كافى پيرامون علم امام على و ديگر ائمه و صحيفه فاطمه سلام اللّه عليهم اجمعين و جفر و جامعه آمده است. ۱ اين گروه افراطى، از اين نوع روايات، استدلال بر صحت تحريف، نزد شيعه كرده و از آنها گواه بر نادرستى كتاب كافى آورده اند ۲ در صورتى كه چنانكه متن بعضى از آن روايات، گواهى مى دهد ۳ و با توضيحاتى كه در پيش، پيرامون جفر و جامعه و صحيفه فاطمه عليهاالسلامداده ايم، روشن خواهد بود كه در اين نوشته ها شرح و تفصيل احكام قرآن و يا حوادثى كه در آينده اسلام، پيش خواهد آمد، و يا بعضى از معارفى كه حضرت طول دوران زندگى از رسول خدا فرا گرفته بوده و در آن گرد آورده بود، بيان گرديده است نه قسمتى از آيات قرآن باشد كه مكتوم مانده است. ۴

تحريف و مسائل مربوط به آن

در پايان بحث تبيين ديدگاه تفريطى ها پيرامون كافى كه به درازا كشيد، لازم است به طور فشرده مطالب زير را مورد بررسى قرار دهيم:

1. دلايل بطلان تحريف

دانشمندان اسلامى به خصوص شيعه دلايل فراوانى از قرآن و عقل و سنت، براى نادرستى تحريف قرآن كريم و كم و زياد شدن آيات و سُور و كلمات آن ارائه كرده اند كه از آن جمله است:

1. آياتى از قرآن مجيد

از ميان آياتى كه براى اين منظور، استدلال شده دو آيه زير است:
الف. «وَ إِنَّهُ لَكِتَـبٌ عَزِيزٌ لَا يَأْتِيهِ الْبَـطِـلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ

1.اصول كافى، ج ۱، ص ۲۳۹ ۲۴۱.

2.الشيعة والسنة، ص ۸۰ ۸۱؛ الشيعة والقرآن، ص ۳۱ ۳۲ كه اين هر دو كتاب به وسيله احسان الهى ظهير پاكستانى نوشته شده است.

3.در بعضى از آن روايات آمده است: اما انه ليس فيه شى ء من الحلال والحرام ولكن فيه علم ما يكون (كافى، ج ۱، ص ۲۴۰) و نيز در بعضى ديگر آمده: «واللّه ما فيه من قرآنكم حرف واحد» (كافى، ج ۱، ص ۲۴۰).

4.اكذوبة تحريف القرآن بين الشيعة والسنة، ص ۶۵؛ آلاء الرحمن في تفسير القرآن، ص ۲۷.

صفحه از 66