شعر عاشورایی عربی در قرن های چهاردهم و پانزدهم هجرى

پرسش :

شعر عاشورایی عربی در قرن های چهاردهم و پانزدهم هجرى چگونه بود؟



پاسخ :

در این دوره، بیش از دویست شاعر[۱]به زبان عربى در باره امام حسین علیه السلام و حادثه عاشورا،شعر سروده اند. در میان شاعران این دوره، بزرگانى چون: سید جعفر حلّى، محمّد حسین کاشف الغطاء، نَزار قَبّانى، احمد شوقى، عبد الحسین اُزرى و مهدى جواهرى، به چشم مى خورند .

در اشعار این دوره، علاوه بر رثا و ذکر مصائب ـ که عنصر مشترک همه ادوار تاریخى بوده است ـ، ویژگى هایى که با اوضاع و احوال فرهنگى ـ اجتماعى جهان این روزگار نیز بى ارتباط نیست، مشاهده مى گردد . از ویژگى هاى شعر این دوره، به این موارد مى توان اشاره کرد:

۱ . بهره گیرى هاى سیاسى ـ اجتماعى از قیام امام حسین علیه السلام

در دوران معاصر، جهان اسلام، با جنبش هاى اجتماعى و آزادى خواهانه اى همراه بوده است . برخى از شاعران عرب در حمایت از این آرمان ها، به حادثه عاشورا و قیام امام حسین علیه السلام توجّه کرده اند، چنان که توجّه به حوادث فلسطین و جنوب لبنان و مرتبط ساختن آن با حادثه عاشورا، مشهود است.

نَزار قَبّانى، حوادث جنوب لبنان را به حادثه عاشورا گِره مى زند و مى سراید:

من، تو را جنوب مى نامم؛

اى که عباى حسین بر دوش دارى

و خورشید کربلایى![۲]

و حسین سلیم، شاعر لبنانى، شهرها و آبادى هاى جنوب لبنان را فرزندان امام حسین علیه السلام مى داند:

[و جنوب لبنان،] فرزند حسین و سرزمین جوانمردى است

و تو چون خورشید آرامى هستى که بر شنزارها تابیده اى... .[۳]

جواد جمیل، شاعر عراقى نیز تأثیر عاشورا را در قیام بر ضدّ ستمگران، چنین به تصویر مى کشد:

از زخم هاى حسین جز نافرمانى [از ستمگر] و مبارزه طلبى، به یادگار نماند.

او زخم برداشت؛ امّا خورشیدِ هزاران صبح و هزاران وعده دیگر، خواهند آمد.[۴]

۲ . فرا دینى شدن اشعار عاشورایى

اگر در دوره هایى شعر عاشورایى، فرا مذهبى شد و از مرز شیعیان، عبور کرد و دوستداران اهل بیت علیهم السلام در میان اهل سنّت، به سرودن شعر پرداختند، در دوره معاصر، شعر عاشورایى فرا دینى شده و برخى از پیروان سایر ادیان نیز در باره عاشورا، شعر سروده اند .[۵]


[۱]ر . ك: أدب الطفّ: ج ۸ ـ ۱۰ .

[۲]دانش نامه شعر عاشورايى: ج ۱ ص ۶۳۵:

سَمَّيتُكَ الجَنوب

يا لابِساً عَباءَةَ الحُسَين

و شَمسَ كَربَلاءِ .

[۳]دانش نامه شعر عاشورايى: ج ۱ ص ۶۴۷:

إيهِ بَنتَ الحُسَينِ أرضَ الرُّجولَةِ

أنتِ شَمسٌ عَلَى الرِّمالِ خجولَةُ ... .

[۴]دانش نامه شعر عاشورايى: ج ۱ ص ۶۸۴:

لَم يَبقَ مِن جُرحِ الحُسَينِ سِوَى التَّمَرُّدِ وَ التَحدّى

¨ جُرحٌ لَهُ وَ الشَّمسُ ألفُ غَدٍ يَجيءُ و أَلفُ وَعدٍ .

[۵]دانش نامه شعر عاشورايى: ج ۱ ص ۵۲۸ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت