كفر در قرآن

پرسش :

كفر در قرآن چند نوع است؟



پاسخ :

كفر در لغت

در كتاب مفردات الفاظ القرآن لغت «كفر» این طور معنا شده است :

الكفر فى اللغةِ سترُ الشى ءِ، ووُصِفَ اللیلُ بالكافِرِ لِسترِه الأشخاصَ، والزارعُ لسترِه البذرَ فى الأرض.[۱]كفر در لغت عبارت است از پنهان كردن چیزى ؛ و این كه به شب كافر گفته مى شود براى آن است كه اشخاص را در تاریكى خود مى پوشاند ؛ و نیز به كشاورز كافر گفته مى شود بِدان جهت كه دانه را در زمین پنهان مى كند.

ابن اثیر نیز در النهایة كفر را این گونه معنا مى كند :

اصلُ الكفرِ تَغْطِیةُ الشَّى ءِ تغطیةً تَستهلِكُه.[۲]ریشه لغوى كفر عبارت از پوشانیدن چیزى است به گونه اى كه آن را فرا بگیرد.  بنا بر این، ریشه لغوى كفر عبارت است از پوشاندن، یا پنهان كردن به طور كامل ؛ و كسى كه چیزى را پنهان مى كند، كافر نامیده مى شود.

پنهان كردن بر دو گونه است : پنهان كردن مادى و پنهان كردن معنوى، و به عبارت دیگر : پنهان كردن عینى و پنهان كردن اعتبارى.

در لغتِ عرب به كسى كه دانه را زیر خاك پنهان مى كند كافر گفته مى شود، و نیز به كسى كه سخن حقّى را با سخن باطلى مى پوشاند، یا بالعكس، كافر اطلاق مى شود.

كفر در قرآن

در قرآن كریم واژه كفر، با عنایت به ریشه لغوى آن، هم در مورد نهان كردن عینى و هم در مورد نهان كردن اعتبارى به كار رفته است. در مورد نهان كردن اعتبارى، كلمه كفر در قرآن در دو مورد متضاد استعمال شده است : یكى در مورد نهان كردنِ امور نیك و پسندیده و دیگرى در مورد نهان كردنِ امور زشت و ناپسند.

بنا بر این، كفر در قرآن به سه معنا آمده است :

  1. كفرى كه نه ممدوح و نه مذموم است.
  2. كفر ممدوح.
  3. كفر مذموم.

در این جا اجمالاً هر یك از موارد فوق توضیح داده مى شود.

  1. كفر نه ممدوح و نه مذموم

كفرى كه بالأصاله، نه ممدوح است و نه مذموم، عبارت است از پنهان كردن چیزى كه عقل، نهان كردن آن را نه خوب مى داند و نه بد ؛ مانند نهان كردنِ دانه در زیر خاك كه فى نفسه، نه مذموم است و نه ممدوح، و كسى كه دانه را زیر خاك مى كند، از دیدگاه عقل و بالأصالة، نه شایسته ستایش و نه قابل نكوهش است.

در سوره حدید، كلمه كفر در همین معنا به كار رفته است :

«كَمَثَلِ غَیثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ.[۳]

مانند بارانى كه رستنى هاى آن كشاورزان را به شگفت آورد» .

  1. كفرِ ممدوح

كفر ممدوح، عبارت است از نهان كردن چیزى كه عقل، نهان كردن آن را نیك و آشكار شدنش را ناپسند مى داند، مانند اباطیل و خرافات و امور خرافى كه شیوع و آشكار شدن و رسمیت یافتن آنها از دیدگاه عقل، زشت و ناپسند است و به عكس، متروك ماندن و پنهان شدن و از رونق و رسمیت افتادنِ آنها زیبا و پسندیده است. لذا قرآن كریم كسانى را كه به عقاید باطل، كافر مى شوند و به عقاید حق گرایش مى یابند، ستایش مى كند. در سوره بقره مى خوانیم :

«فَمَنْ یكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیؤْمِنْ بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُروَهِ الْوثْقى لَا انْفِصَامَ لَهَا.[۴]

كسى كه به طاغوت كافر شود و به خدا ایمان آورد، همانا به دستگیره محكمى چنگ زده است كه هرگز گسستنى نیست» .

  1. كفرِ مذموم

كفر مذموم و نكوهیده عبارت است از پنهان كردن چیزى كه عقل، نهان كردن آن را ناپسند و آشكار نمودن آن را پسندیده مى داند، مانند پنهان كردن و كتمان حقیقت، از روى تعصّب و لجاج و سودجویى و...

در قرآن كریم، كفر، به صورت هاى مختلف، ۵۲۶ بار استعمال شده است كه به استثناى چند موردِ انگشت شمار (كمتر از ده مورد)، این كلمه در معناى سوم به كار رفته است.

اقسام كفر نكوهیده و مذموم

كفر نكوهیده بر چهار قسم است : كفر جهلى، كفر علمى، كفر نعمت، كفر معصیت.

  1. كفر جهلى

كفر جهلى عبارت از پنهان كردن جهل با ادّعاى علم نسبت به مجهول است. كسى كه از روى تعصّب و لجاج و برترى جویى و یا به هر انگیزه دیگر، جهل خود را كتمان مى كند و مدّعى دانستن چیزى مى شود كه آن را نمى داند، از دیدگاه عقل، مذموم و محكوم است.

اگر جاهل، جهل خود را با ادّعاى علم و انكارِ آنچه نمى داند پنهان نكند، نسبت به حقیقت جاهل است، ولى كافر نیست. به گفته امام صادق(ع) :

لو أنّ العِبادَ إذا جَهِلوا وقفوا ولم یجحَدوا، لم یكفروا.[۵]اگر بندگان خدا وقتى چیزى را نمى دانند، در اظهار نظر توقّف كنند و آنچه را نمى دانند انكار نكنند، كافر نمى شوند.

ولى اگر جاهل با انكار آنچه نمى داند، مدّعى علم شود و با این ادّعا بر جهل خود سرپوش بگذارد، علاوه بر این كه جاهل است، كافر نیز هست.

امام صادق(ع) در تبیین اقسام كفر در قرآن كریم، نخستین قسم را كفر جهلى مطرح مى كند و كفرِ «دهریه» را از این قبیل مى داند و در این زمینه به آیه بیست و چهارم سوره جاثیه استدلال مى فرماید كه چنین است :

«وَ قَالُواْ مَا هِىَ إِلَا حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَ نَحْیا وَ مَا یهْلِكُنَآ إِلَا الدَّهْرُ وَ مَا لَهُم بِذَ لِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَا یظُنُّونَ.[۶]

و [كافران] گفتند : زندگى بجز همین زندگى ما در دنیا نیست كه بعضى مى میریم و بعضى دیگر زنده مى شویم و چیزى جز «دهر» ما را نابود نمى كند. آنان را دانشى به آنچه مى گویند نیست و بجز گمان و پندار، دلیلى بر ادّعاى خود ندارند» .

  1. كفر علمى

كفر علمى عبارت است از پنهان كردن و كتمان علم با ادّعاى جهل، یا ادّعاى علم توسّط كسى بر خلاف آنچه مى داند.

كسى كه مى داند حق چیست و یا با كیست، ولى از روى تعصّب یا سودجویى مى گوید نمى دانم، یا مى گوید حق با دیگرى است و یا چیز دیگرى است، او عالمِ كافر است.

این كفر، از دیدگاه عقل، بدترینِ انواع كفر است و در قرآن و احادیث اسلامى سخت مورد نكوهش قرار گرفته است.[۷]

امام صادق(ع) در تبیین این نوع از كفر مى فرماید :

وجه دیگر از انكار، عبارت از انكار بر شناخت است ؛ یعنى انكار كننده با این كه حق براى او ثابت شده است، آن را انكار مى كند.[۸]

سپس امام(ع) دو نمونه از كفر علمى را كه در قرآن آمده است، مطرح مى كند : یكى در مورد فرعون و هوادارانش، و دوم در مورد یهود مدینه.

در مورد نمونه اوّل در سوره نمل آمده است :

«وَجَحَدُواْ بِهَا وَ اسْتَیقَنَتْهَآ أَنفُسُهُمْ ظُـلْمًا وَ عُلُوًّا....[۹]آنان آیات الهى را از روى ستمگرى و برترى جویى، انكار كردند، در صورتى كه خود حقانیت آنها را باور كرده بودند...» .

فرعون و هوادارانش با این كه حق براى آنان ثابت شده بود و با ادلّه اى كه حضرت موسى براى اثبات نبوّت خود آورده بود، یقین به رسالت او داشتند، با این وصف، انگیزه ستمگرى و برترى جویى، مانع از ایمان آنان به توحید و رسالت موسى شد، و با علم به این كه آنچه حضرت موسى(ع) مى گوید درست است، او را تكذیب كردند و راه كفر علمى را در پیش گرفتند.

و درباره نمونه دوّم از كفر علمى در قرآن، در سوره بقره، در مورد كفر یهود مدینه آمده است :

«فَلَمَّا جَآءَهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِ.[۱۰]

پس، وقتى آنچه را شناخته بودند، سوى ایشان آمد، نسبت به آن كافر شدند» .

یهود مدینه اوصاف پیامبر اسلام و علائم ظهور آن حضرت را در تورات دیده بودند و اصولاً آمدن آنان به مدینه، سال ها قبل از بعثت پیامبر اسلام، به همین دلیل بود، ولى پس از این كه پیامبر اسلام ظهور كرد، با این كه علائمى را كه در تورات دیده بودند، كاملاً منطبق بر آن حضرت بود و با این كه به گفته قرآن، پیامبر اسلام را شناخته بودند و سال ها در انتظار او به سر مى بردند و با علم به این كه او فرستاده خداست، به جهت منافع مادّى خود، آن حضرت را تكذیب كردند و كفر علمى را برگزیدند.

  1. كفر نعمت

كفر نعمت، عبارت است از پنهان كردن نیكى و نعمت و احسان كسى، با گفتار یا كردار ؛ در برابرِ شكر نعمت كه عبارت است از اظهار و قدردانى لفظى یا عملى نسبت به احسان و نیكى دیگران.

بى تردید، كفر نعمت، همانند كفر جهلى و كفر علمى، از دیدگاه عقل، مذموم و نكوهیده است. در قرآن كریم نیز در موارد متعدّدى كفر نعمت مورد نكوهش قرار گرفته است و امام صادق(ع) در تبیین وجوه كفر در قرآن، سه نمونه آن را مطرح فرموده است[۱۱]كه در این جا به ذكر یك نمونه اكتفا مى كنیم :

در سوره نمل از قول حضرت سلیمان(ع) آمده است :

«... هَـذَا مِن فَضْلِ رَبِّى لِیبْلُوَنِى ءَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَ مَن شَكَرَ فَإِنَّمَا یشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّى غَنِىٌّ كَرِیمٌ.[۱۲]

... این از فضل و عنایت پروردگار من است تا مرا بیازماید كه شكر مى كنم یا كفر مى ورزم. و كسى كه سپاس بگزارد براى خود سپاس گزارى مى كند و كسى كه ناسپاسى كند، تحقیقا پروردگار من بى نیاز و با كرامت است» .

  1. كفر معصیت

كفر معصیت، عبارت است از نافرمانىِ فرمانبر از فرمانده. شخص نافرمان، با نافرمانى خود، گویا فرمانِ فرمانروا را پنهان مى كند و نادیده مى گیرد، و به همین دلیل به او كافر گفته مى شود.

كفر معصیت در صورتى كه فرمانده، شایستگىِ فرماندهى داشته باشد، عقلاً مذموم و نكوهیده است.

امام صادق(ع) كفر مذكور در آیه هشتاد و پنجم سوره بقره را به كفر معصیت تفسیر نموده است.[۱۳]این آیه خطاب به بنى اسرائیل، كه بعضى از فرمان هاى الهى را اجرا مى كردند و بعضى را نادیده مى گرفتند، مى فرماید :

«أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَـبِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ.[۱۴]

آیا به بعضى از دستورات كتاب خدا ایمان مى آورید و نسبت به بعضى كفر مى ورزید؟!» .

[۱]. مفردات ألفاظ القرآن : ص ۴۳۳ .

[۲]. النهاية : ج ۴ ص ۱۸۷ .

[۳]. حديد : آيه ۲۰ .

[۴]. بقره : آيه ۲۵۶ .

[۵]. الكافى : ج ۲ ص ۳۸۸ ح ۱۹ .

[۶]. جاثيه : آيه ۲۴ .

[۷]. ر . ك : ميزان الحكمة : باب ۲۸۱۱ (ميثاقُ التّعليم والبيان) وباب ۲۸۱۲ (التحذير من كتمان العلم) .

[۸]. الكافى : ج ۲ ص ۳۸۹ ح ۱ .

[۹]. نمل : آيه ۱۴ .

[۱۰]. بقره : آيه ۸۹ .

[۱۱]. الكافى : ج ۲ ص ۳۸۹ ح ۱ .

[۱۲]. نمل : آيه ۴۰ .

[۱۳]. ر . ك : ميزان الحكمة : باب ۳۴۴۱ (وجوه الكفر فى كتاب اللّه ) .

[۱۴]. بقره : آيه ۸۵ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت