سپردند. ۱ از او تاليفات بسياري به جا مانده است. به علاوه، چنان که در زندگي نامه و شرح حالي که براي خود با نام تجارب محمد جواد مغنيه نگاشته، مقالات بسياري نيز از او بر جاي مانده است. ۲ مهمترين اين آثار تفسير الکاشف در هفت جلد، شرح في ظلال نهج البلاغة در چهار جلد، الفقه علي المذاهب الخمسة و فقه الامام جعفر الصادق عليه السلام در شش جلد و... است. در اين مقاله سعي شده کتاب ارزشمند و گران سنگ وي يعني في ظلال نهج البلاغة محاولة لفهم جديد با مؤلفههايي که او در شرح خود به کار گرفته، معرفي و روششناسي شود. لذا پيش از ورود به بحث، ابتدا با مباحثي در باره سبک کلي شروح پيشين نهج البلاغة و همچنين اين شرح گران سنگ، بحثهاي اصلي را پي ميگيريم.
خصوصيات کلي شرح في ظلال نهج البلاغه
نهج البلاغة کتابي است که شيفتگان حق و حقيقت را همواره مسحور خود کرده است؛ به طوري که از جمله کتبي به شمار ميرود که از همان عصر تأليف توجه به شرح آن در ميان بزرگان و عالمان ايجاد شد. لذا از همين روي، نهج البلاغة بيشترين شرح را نسبت به کتب ديگر، جز قرآن کريم، به خود اختصاص داده است. هر کدام از شارحان نهج البلاغة با رويکردي که از دنياي خود داشتهاند، دست به شرح آن زدهاند؛ به طوري که قطبالدين راوندي منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة را بر پايه شرحي ادبي و لغوي سامان داد، يا شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد محور اصلي آن بيشتر مباحث تاريخي است؛ گر چه از مباحثي چون ادبيات، کلام، فقه، اخلاق، و انساب و ... بيبهره نيست. يا شرح نهج البلاغه ابن ميثم بحراني که شرحي کلامي و فلسفي تلقي ميشود. ۳ البته برخي شارحان، نهج البلاغه را به صورت ترتيبي و برخي به صورت موضوعي شرح کردهاند؛ از آن جمله که به صورت موضوعي شرح کردهاند ميتوان به بهج الصباغة في شرح نهج البلاغة از علامه شوشتري اشاره کرد. ۴ اما شرحي که ما اکنون درصدد روششناسي آن هستيم، يعني في ظلال نهج البلاغة محاولة لفهم جديد شرحي ترتيبي و متمايز از شروح پيشين خود است و اين تمايز به جهت روحيه ظلم ستيزي و انظلام ناپذيري شارح است که اين روحيه را ميتوان در في ظلال نهج البلاغة محاولة لفهم جديد ـ که در حوالي سالهاي 1971م، ۵ به نگارش درآمده ـ مشاهده کرد. ۶ چنان که خواهد آمد، تأثيرپذيري ايشان از دنياي جديد و همچنين جنگهاي لبنان و فلسطين با اسرائيل را در لابه لاي اين شرح به وضوح و به کرات ميتوان يافت. او
1.اعيان الشيعة، ج۹، ص۲۰۵؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج۲، ص۵۸۲ ـ ۵۸۳.
2.براي مطالعه بيشتر ر.ک : تجارب محمد جواد مغنيه، ص ۹۵ و ۱۴۳ ـ ۱۴۹ و ... .
3.في ظلال نهج البلاغة، ج۱، ص۱۳.
4.براي مطالعه بيشتر ر.ک : چشمه خورشيد، ص۴۳۲ ـ ۴۴۸.
5.۱ . مطابق با سال ۱۳۵۰ شمسي و ۱۳۹۲ قمري.
6.۱ . مؤلف در جايي از في ظلال مينويسد: نحن الآن في سنة ۱۹۷۱م (في ظلال نهج البلاغة، ج ۱، ص ۱۴۴).