بَداء در « الكافي » - صفحه 285

دارند، داشته باشد.

7 . تحقّق بداء، در علم فعلى خداست، نه در علم ذاتى

اين كه بداء، هيچ گونه تنافى اى با علم احاطى الهى ندارد، جاى شكّ و ترديدى نيست. در روايات اهل بيت عليهم السلام هم در مواردى، به اين امر تصريح شده است.
امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
إنّ اللّه لم يبد له من جهل؛۱بداء، نسبت به خدا، ناشى از جهل نيست.
همچنين فرمود:
ما بدأ اللّه فى شئ إلّا كان فى علمه قبل أن يبدو له؛۲پيش از آن كه براى خدا، بداء حاصل شود، آن را مى دانست.
هم او مى فرمايد:
من زعم أنّ اللّه يبدو له فى شئ، اليوم لم يعلمه أمس، فابروا منه؛۳كسى كه گمان كند براى خدا، امروز رأيى تازه پيدا شده و آن را نمى دانسته است، از چنين شخصى بپرهيزيد.
پس بايد دانست كه شيعه، هيچ گاه به خداوند سبحان، نسبت جهل نداده و نمى دهد و هيچ روايتى نمى توان پيدا كرد كه در آن ـ نعوذ باللّه ! ـ نسبتِ جهل به خدا داده شده باشد.
بنا بر اين، كسى كه نسبت بداء به خدا را در روايات شيعى، به نسبت جهل به خدا بر مى گردانَد، يا معناى بداء را از نظر شيعه به خوبى آگاه نيست و يا عناد مى ورزد.
پس لازم است كه در اين جا اندكى در اين باره تأمّل كنيم و رواياتى كه در اين زمينه

1.كتاب من لايحضره الفقيه ، ج ۱ ، ص ۳۲۰ (ح ۹۴۷) ؛ شرح الأخبار ، ج ۳ ، ص ۶۷ ؛ علل الشرائع ، ج ۲ ، ص ۳۶۶ ؛ مكارم الأخلاق ، ص ۲۸۰ ؛ بحار الأنوار ، ج ۴۳ ، ص ۸۲ .

2.همان، ج ۱، ص ۱۴۸.

3.همان جا.

صفحه از 296