مطرح است .
ما در اين نوشته ، برآنيم تا به يارى پروردگار ، اين بحث را بيان كنيم كه آيا چنين ادعايى را در مورد اين روايات مى توان پذيرفت؟
اين روايات به لحاظ اعتبار سندى ، در چه جايگاهى قرار دارند و بر فرض مقبول بودن سند آنها ، آيا مفهوم اين روايات ، همان تحريف است كه ادّعا شده و يا چيز ديگرى را مى خواهد بگويد؟
مؤلّف كتاب از اين احاديث ، چه مفهومى را برداشت نموده است؟
قبل از وارد شدن به بحث ، ناچاريم به طرح برخى مفاهيم كلى بپردازيم :
يك . كليّات (مفاهيم)
الف . معناى لغوى تحريف
تحريف در لغت ، به معناى منحرف كردن چيزى از مسير و جهت اصلى خود آمده است .
در معجم مقاييس اللغة ، ذيل مادّه «حرف» چنين آمده است :
الحاء والراء والفاء ثلاثة اُصول : حدّ الشَّى ء والعدول وتقدير الشَّى ء ... والأصل الثانى : الانحراف عن الشى ء . يقال انحرَفَ عنه ، يَنحرِف انحرافا . وحرَّفتُه أنا عنه ، أى عَدَلتُ به عنه ... وذلك كتحريف الكلام وهو عَدلُه عن جِهته . ۱
در لسان العرب نيز آمده است :
تحريف الكَلِم عَن مواضِعِه : تغييره . ۲
ب . معناى اصطلاحى تحريف
تحريف در اصطلاح ، به معانى مختلفى به كار رفته است كه البته هيچ يك از آنها ،
1.معجم مقاييس اللغة ، ج ۲ ، ص ۴۲ .
2.لسان العرب ، ج ۹ ، ص ۴۳ .