نگاهي به طبيعت در احاديث "الكافي" - صفحه 406

درآمد

در كتاب الكافى مى توان به فرازهايى از سخنان ائمّه شيعه عليهم السلام در موضوع طبيعت و مناسبات انسان با آن ، برخورد كرد كه علاوه بر جنبه هاى آموزه هاى دينى ، از منظر شناخت طبيعت بر اساس تلقّى دين نيز داراى اهميت است.
حال بايد ديد كه چه عاملى ، سبب شده است تا شيخ كلينى ، به ارايه ديدگاه اهل بيت عليهم السلام در موضوع طبيعت و محيط زيست ، توجّه نشان دهد. آيا توجّه قرآن و سنّت، سبب گردآورى روايات مربوط به اين موضوع توسط شيخ كلينى شده است؟ يا طبيعت زيباى زادگاه كلينى (يعنى شهر رى) موجب توجّه او به گردآورى اخبار مربوط به اين موضوع شده است؟ يا اين كه اين رويكرد ، تنها يك اتّفاق بوده است و هيچ دليل ديگرى ندارد؟
ما از راه تأمّل در الكافى ، به پاسخ اين پرسشْ دست نمى يابيم و از دليل اصلىِ اين توجّه ، آگاه نيستيم ؛ امّا كاربردى بودن نگاه دين به طبيعت در شرايط كنونى ـ كه انسان مدرن با روى آورى به سكولاريسم و اومانيسم ، به تخريب گسترده در طبيعتْ دست يازيده است ـ ، اهمّيت خود را به خوبى آشكار مى كند .
اين دو جريان معرفتى، با توجّه به اين كه نقش انسان را در عالم هستى ، فاقد معنا كرده و بين انسان و حقايق متعالى ، فاصله انداخته و برداشت هاى معنوى از عالم را به حداقل رسانده، از يك سو ، معنادارىِ طبيعت را از ميان برده و موجب تخريب و ايجاد بحران در محيط زيست شده است، و از سوى ديگر ، انسان ، با توجّه به محدوديت منابع طبيعى ، با توسعه حرص و آز خود ، بهره ورى هرچه بيشتر از طبيعت را دنبال مى كند، نه نفوذ در معانى پديده ها را تا جايى كه ديگر امكان پذير نيست كه به طور جدّى ، دل نگران سلامت معنوى انسان بود و در عين حال ، از طبيعت غافل مانْد ؛ چراكه اين دو ، از يك بحران اصلى سر برآورده اند و آن ، دين گريزىِ علم جديد است.

صفحه از 434