مقايسه تورات شفاهی و حديث در نقل و روايت، منع نگارش، و تدوين و تنسيق - صفحه 212

و تدوين و تنسيق احاديث در اسلام و تورات شفاهي در يهود. او دو بخش نخست مقاله را به مطالعه مقايسه‌اي ميان تلمود، دومين کتاب مقدس يهود و معروف به تورات شفاهي، و حديث اختصاص داده است. او در اين مقايسه مي‌کوشد نه تنها نمونه‌هاي نظير را به صورت موردي به دست دهد، بلکه نشان مي‌دهد در هر دو سنت ديني يهود و اسلام مشکلات يکسان و حوادث نظير سبب شده تا شکل نهايي مشابهي پديد آيد. روش وي در تحليل و بررسي وجوه شباهت و اختلاف موارد نظير بسيار قابل تأمل است. مؤلّف با دقت در شرايط شکل‌گيري نگارش تلمود و حديث در سنت ديني خود و با توجه به رابطه و نسبت آنها با متن مقدس مکتوب سنت خود توانسته الگويي کاري در مطالعات مقايسه‌اي ارائه دهد، البته اين امر ناشي از توان علمي، عمق نگرش، تفحص فراگير و قوت نقد و تحليل اوست.
همان‌گونه که اشاره شد، شوئلر در اين مقايسه پيشگام نبوده است، از اين رو به بيان پيشينه اين بحث مي‌پردازد و همان‌گونه که در سنت حديث پژوهي در غرب روال است به آراي محقق برجسته اين حوزه گلدتسيهر مي‌پردازد و ابهامات مطرح را پس از اظهار نظر وي در اين باب توضيح مي‌دهد. گلدتسيهر نظريه هوروتيس را در مقايسه حديث و تورات شفاهي رد کرده، چرا که آنها را در سير نگارش مشابه نمي‌دانسته است. در حالي که اکنون، برخلاف دوره هوروتيس، قايل‌اند تلمود صرفاً شفاهي نبوده و کتابت مي‌شده است. به اين ترتيب شوئلر با توجه به تحقيقات جديد به بررسي شيوه‌هاي نقل و روايت تلمود در ميان يهود و حديث در ميان مسلمانان مي‌پردازد و انواع يادداشت برداري‌هاي آن دوره را به دو دسته تقسيم‌بندي مي‌کند:
1. يادداشت‌هاي شخصي که روي الواح يا در دفترچه‌هاي کوچک نوشته مي‌شده (در عربي به ترتيب سبّورات، کراريس يا اطراف خوانده شده) و اينها را به راحتي مي‌توانستند از ميان ببرند.
2. نوشته‌هاي روي طومارها که سرّي بوده و حجم زيادي داشته است و در اسلام و يهوديت مي‌توان به نمونه‌هاي متعدد آنها اشاره کرد.
همچنين در بحث از اِسناد، عملکرد مدارس يهودي در دوره تلمودي راهي براي مرجعيت علمي و سنديت و وثاقت بخشيدن به منبع شفاهي بوده است. به نظر شوئلر، مسلمانان از نيمه دوم قرن اول هجري با اين روش يهوديان آشنايي يافته‌اند. اما وي متذکر اين افتراق اساسي مي‌شود که برخلاف اسلام که فرمان لغو ممانعت ازمکتوب کردن حديث وجود داشته، در يهود هيچ‌گاه فرمان رسمي مبني بر لغو ممانعت از نگارش تورات شفاهي وجود نداشته است. در اسلام عملاً کتابت صورت مي‌گرفته، اما درباره تلمود نمي‌توان زمان مشخصي را براي کتابت فرضي در نظر گرفت. در واقع، دوره تلمودي را از حدود دويست تا پانصد ميلادي، و حتي در برخي گزارش‌ها ششصد ميلادي، يعني دوره‌اي سيصد يا چهارصد ساله دانسته‌اند. ۱
با توجه به اين مقدمات، مؤلّف در ادامه اين بخش به مقايسه روش نقل و روايت حديث در شهرهاي

1..براي آگاهي بيشتر درباره تلمود ر.ک: «درباره يهود»، ليلا هوشنگي و ديگران،کتاب مرجع،تهران،۱۳۸۶.

صفحه از 226