سرنوشت فاجعه آفرینان کربلا

پرسش :

فاجعه آفرینان کربلا، به چه سرنوشتی گرفتار شدند؟



پاسخ :

پیامبر خدا(ص) سال ها پیش از واقعه ی عاشورا، چنین رویداد هولناکی را می دید و بر پایه ی روایتی، کسانی را که با امام حسین(ع) جنگیدند یا او را یاری نکردند،

بدین سان نفرین فرمود: «بار خدایا! هر که او را بی یاور گذاشت، بی یاورش بگذار و قاتل او را بکش، و کسی را که سر او را بُرید، ذبح کن و خواستش را برآورده مکن».[۱]

نفرین پیامبر خدا(ص) مستجاب شد و همه ی کسانی که به گونه ای در فاجعه ی خونبار کربلا نقش داشتند (چه کسانی که رو در رو با امام حسین(ع) جنگیدند و چه کسانی که با یاری نکردن امام(ع)، غیر مستقیم در این حادثه ی دردناک شریک بودند)، مجازات شدند.

الف. زوال قدرت خاندان ابو سفیان

نخستین موج رویداد عاشورا، تنها سه سال پس از آن، پدیدار شد و موجب زوال قدرت خاندان ابو سفیان گردید. نقش این فاجعه در اُفول مشروعیت و اقتدار این خاندان، به قدری روشن بود که عبد الملک بن مروان، با این که خود، میراثخوار حکومتِ آنان بود، پس از رسیدن به قدرت، رسماً به این واقعیتْ اعتراف کرد و به حَجّاج بن یوسف نوشت: «مرا از ریختن خون فرزندان عبد المطّلب، دور بدار، که در آنها راه نجاتی از جنگ نیست. من، فرزندان حَرب (خاندان ابو سفیان) را دیدم که وقتی حسین بن علی را کشتند، پادشاهی را از دست دادند».[۲]

ب. کوتاهی عمر و بیماری های خطرناک

یزید بن معاویه و عبید الله بن زیاد، عمرشان کوتاه شد. یزید، در ۳۸ سالگی و ابن زیاد، در ۳۷ سالگی هلاک شدند. همچنین بر پایه ی گزارش های معتبر، جنایتکاران کربلا به انواع بیماری های خطرناک (مانند جنون، جُذام و پیسی) مبتلا شدند. عبدالرحمان غَنَوی می گوید: «از آنان که در کشتن حسین(ع)، دنباله رو یزید بودند و یا با حسین جنگیدند، کسی نمانْد، مگر این که به دیوانگی یا جذام یا پیسی مبتلا شد».[۳]

ابن حجر نیز می گوید: «هیچ کس از کمک کنندگان به قتل حسین(ع) نبود، مگر این که پیش از مرگش گرفتار بلایی شد».[۴]

ج. کشته شدن بسیاری از آنان در قیام مختار

بسیاری از کسانی که در فاجعه ی کربلا نقش داشتند، در قیام مختار، دستگیر و اعدام شدند و کمتر کسی از آنها زنده ماند. البته گزارش هایی که در چگونگی مجازات شماری از مجرمان توسّط مختار در برخی از منابع تاریخی آمده اند و بیانگر کارهایی (مانند مُثله کردن و در روغن جوشان انداختن) هستند که در اسلام، ممنوع اند، مبالغه آمیزند و احتمالاً به وسیله ی دشمنان مختار، برای مخدوش جلوه دادن قیام او ساخته شده اند و یا توسّط هوادارانش، جهت ایجاد هراس و وحشت در دل دشمنان او.

د. سلطه ی حَجّاج بن یوسف

در فاجعه ی کربلا، نه تنها کسانی که به طور مستقیم در آن نقش داشتند، کیفر طبیعی کردار زشت خود را پیش از مجازات آخرت، در دنیا دیدند، بلکه کسانی که با یاری نرساندن به امام حسین(ع) به طور غیر مستقیم در این فاجعه اثرگذار بودند نیز به گونه ای گرفتار عقوبت های دنیوی شدند. برخی از آنها توبه کردند و «نهضت توّابین» را پدید آوردند و در این راه، کشته شدند و شمار دیگری، گرفتار حکومت مستبدّ حَجّاج بن یوسف گردیدند؛ همان حکومتی که امام علی(ع) آن را برای مردمی که از یاری کردن ایشان خودداری می کردند، پیشگویی کرده بود: «به خداوند سوگند که جوانی ثَقَفی (حَجّاج) بر شما تسلّط خواهد یافت؛ متکبّر و منحرفی که سبزه های (دارایی های) شما را می خورد، و پیه هایتان را آب می کند!».[۵]

آری! مردمی که از یاری رساندن به کسانی چون امام علی، امام حسن و امام حسین(ع) امتناع ورزند، سزاوار سلطه یافتن حَجّاج بن یوسف بر خویش اند.

در سال ۷۵ هجری، یعنی چهارده سال پس از فاجعه ی کربلا، این پیشگویی امام علی(ع) تحقّق یافت. حَجّاج، در طول حکومتش، صد و بیست هزار نفر را کشت و هشتاد هزار نفر را ـ که سی هزار نفر از آنها زن بودند ـ به زندان انداخت.

ه. سخت ترین کیفرها در آخرت

احادیث مربوط به شدّت مجازاتِ قاتلان امام حسین(ع) و یاران ایشان، بسیارند که در این جا تنها به ذکر نمونه هایی بسنده می کنیم:

از پیامبر خدا(ص) روایت شده: «در جهنّم، جایگاهی است که بر هیچ کس روا نخواهد بود، جز با کشتن حسین بن علی علیهما السلام و یحیی بن زکریا(ع)».[۶]

همچنین از امام زین العابدین(ع) ضمن روایتی مفصّل در تبیین فضیلت کربلا و زیارت امام حسین(ع) آمده است که خداوند متعال می فرماید: «به عزّت و جلالم سوگند که هر کس به فرستاده و برگزیده ام ستم ورزد و حرمتش را بشکند و خاندانش را بکشد و پیمانش را نادیده بگیرد و به خانواده اش ستم روا دارد، او را عذابی می کنم که اَحَدی از جهانیان را چنان عذابی نکرده باشم»[۷].[۸]


[۱]. کامل الزیارات، ص ۱۳۱، ح ۱۴۹.

[۲]. العقد الفرید، ج ۳، ص ۳۸۲.

[۳]. کامل الزیارات، ص۱۳۲، ح ۱۴۹.

[۴]. الصواعق المحرقة، ص ۱۹۵.

[۵]. نهج البلاغة، خطبه ی ۱۱۶.

[۶]. ثواب الأعمال، ص ۲۵۷، ح ۲.

[۷]. کامل الزیارات، ص ۲۶۴.

[۸]. ر.ک: دانش‏نامه ی امام حسین(ع)، ج ۹، ص ۳۲۴ ـ ۳۲۹.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت