صفت لطیف خداوند

پرسش :

صفت لطیف خداوند را با توجه به لغت، قرآن و حدیث توضیح دهید.



پاسخ :

واژه شناسى «لطيف»

صفت «لطيف» ، بر وزن فعيل، به معناى فاعل و از ريشه «لطف» است كه بر همراهى و نرمى و نيز خُردى چيزى دلالت مى كند. جمله «لَطُفَ الشى ء» ، به اين معناست كه : «جسم آن چيز ، ظريف است» و مقصود از آن ، سِتَبر و بزرگ نبودن است. جمله «لَطَف اللّه بنا لطفاً» ، به اين معناست كه : «خدا با ما همراهى و مدارا كرد، و او با ما دوست و همراه است» .

لطيف ، در قرآن و حديث

در قرآن كريم ، صفت «لطيف» ، پنج بار همراه با صفت «خبير» آمده است و يك بار به صورت :  «لطيف است در هر آنچه بخواهد»  و يك بار به صورت :  «لطيف است به بندگانش»  .

 در بحث واژگانى، گفته شد كه لطيف ، به دو معناى «رفيق» و «صغير (كوچك) » به كار مى رود. در قرآن و احاديث ، معناى نخست، كه صفتى فعلى است، درباره خدا به كار رفته است؛ زيرا او به بندگانش لطف و كَرَم مى كند.

 امّا معناى دوم در مورد خدا صادق نيست؛ زيرا او جسم نيست تا خُرد باشد. از اين رو ، در احاديث، وقتى درباره معناى دوم لطيف سخن به ميان آمده، تصريح شده است كه اگر به خدا لطيف گفته مى شود ، از اين جهت است كه او آفريده هاى ظريف و صغير را آفريده و به آنها علم دارد. [۱]

 

[۱] گاهى نيز، همچون حديث ۵۱۸۰، لطيف بودن خدا ، به اين معناست كه ذات خدا ، درك شدنى نيست. تناسب اين معنا با معناى ريز و خُرد ، اين است كه موجودات بسيار ريز به چشم نمى آيند. بنا بر اين ، اگر بخواهيم «لطيف» را به فارسى معنا كنيم ، بايد بگوييم : مهربان و باريك بين و غير قابل ادراك و آفريننده موجودات ريز. 



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت