قائم و قیوم

پرسش :

قائم و قیوم را به عنوان صفت خداوند با توجه به لغت، قرآن و حدیث توضیح دهید.



پاسخ :

واژه شناسى «قائم» و «قيّوم»

صفت «قائم (استوار)»، از مادّه «قوم» به معناى برپا ايستادن و تكيه ندادن به چيز ديگرى است . قام، قوما، قياما، و قامةً ، يعنى: «به پا خاست». پس او ايستاده است، و «قيّوم (پاينده)»، بر وزن فَيعول، ساخت مبالغه براى قائم و بيانگر معناى آن با تأكيد و مبالغه است.

قائم و قيّوم، در قرآن و حديث

در قرآن كريم، صفت «قائم»، دو بار و صفت «قيّوم»، با صفت «حىّ»، سه بار وارد شده است. در قرآن و احاديث، قيام خدا، هم معناى قيام آفريدگان، يعنى به معناى «به پا خاستن» و «ايستادن بر ساق پا به سختى» نيست؛ زيرا اين گونه ايستادن، نشانگر كاستى است. به طور كلّى، در آيات و احاديث، قائم بودن خدا، داراى دو معناست :

الف ـ قيام به خود

منظور از قيام به خود، قائم بودن خدا به ذات خويش و بدون نياز به ديگر موجودات است. به اين لحاظ، قيام خدا، به اين معناست كه بر ديگرى تكيه نمى كند و وابسته به كسى و يا چيزى نيست و خواب و غفلت و فراموشى، او را فرا نمى گيرد.

 تعابيرى چون «خدا استوار پايدار است. و هر آنچه جز اوست، نوپديد و دگرگون شونده و از ميان رونده است» و «استوارى كه دگرگونى نمى پذيرد»، ناظر به اين معناى قيام است .

ب ـ قيام به امور موجودات

قيام خدا نسبت به اشياى ديگر، اِخبار از نگاهبانى خداست، همان گونه كه در حديث منقول از امام رضا عليه السلام درباره خداوند آمده است : «قائم است، خبر مى دهد كه او نگاهبان است».

 پس قيام او به امور موجودات، به اين معناست كه او نگاهبان بقاى آنها و سرپرست امور آنهاست. همان گونه كه در لغت هم «قوام الشى ء»، به معناى «ستونِ آن است كه به آن برپاست»، آمده و هر گاه گفته مى شود : «فلان كس ، قوام اهل خانه و قيام آنان است»، يعنى او كسى است كه سرپرست ايشان است. بنا بر اين، مى توان گفت : قائم بودن و قيّوم بودن خدا نسبت به ديگر موجودات، به اين معناست كه او هستى بخش، نگاهبان و تدبير كننده آنهاست و موجودات، از هر جهت، وابسته به خدا هستند ، مانند اين تعابير :  «أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى كُلِّ نَفْسِ بِمَا كَسَبَتْ؛ آيا آن كه بر هر نفسى در آنچه به دست آورده، نگاهبان است [همانند كسى است كه چنين نيست] ؟»  و  «قَائِمَا بِالْقِسْطِ ؛ استوار به دادگرى»  و «يا من كلّ شى ء قائم به؛ اى كسى كه همه چيز به او استوار است» را مى توان ناظر به معناى دوم قيام دانست.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت