هدفمندی چندلایه

پرسش :

«هدفمندی چندلایه» از حرکت سیدالشهدا(ع) چیست؟ آیا می توان آن را بر دیگر دیدگاه ها ترجیح داد؟



پاسخ :

برای تبیین «نظریۀ هدفمندی چندلایه»، با اعتقاد و باور به این که «امام حسین(ع) از شهادت خویش آگاه بود؛ ولی شهادت را مقصد می دانست، نه مقصود»،[۱]هدفمندیِ حادثۀ عاشورا را در دو لایه، توضیح می دهیم:

لایۀ اوّل

در این لایه، مسئلۀ هدف از حادثۀ عاشورا از نگاه امام حسین(ع) و بر اساس مبانی کلّی امامت، تحلیل می شود. امام حسین(ع)، در سخنان، خطابه ها و نامه های خود، برای رفتار خویش، اهدافی را بیان می دارد. برخی از این اهداف، در مرحلۀ امتناع از بیعت با یزید، بازگو می شود و برخی، در مرحلۀ حرکت از مدینه به سمت مکّه و برخی، در مرحلۀ حرکت از مکّه به سوی کوفه.

در بخش نخست، امام حسین(ع)، فسق یزید و استحقاق بیشتر خود برای حکومت را مطرح می کند و در بخش دوم، اصلاح امّت، احیای سنّت، امر به معروف و نهی از منکر، مبارزه با سلطان ستمگر، و عزّت و آزادگی را بیان می دارد.

به علاوه، تحلیل شئون امامت نیز اعمال و رفتاری را که امام حسین(ع) در پیش گرفته بود، اقتضا می کند. امام حسین(ع)، برای تبیین دین و حفظ آن از نابودی و تحریف، اجرای دین و الگو بودن، حائز مقام امامت شده بود و این شئون، باید بر تمام رفتار و گفتار و اندیشه های ایشان سایه می افکند، و چگونه حادثه ای به این بزرگی را می توان جدا از این اهداف، تحلیل کرد؛ حادثه ای که در آن، خون پاک انسان های بزرگی بر زمین ریخت!

دستاوردهای این لایه از هدف حادثۀ عاشورا، سست شدن بنیاد حکومت بنی امیّه، نابودی حکومت یزید، پایه ریزی قیام های انتقام جویانه و آگاهی مردم در آن برهه از تاریخ است که البته در فاصلۀ زمانی نسبتاً کوتاهی اتّفاق افتاد.

لایۀ دوم

در این لایه، هدف از حادثۀ عاشورا از منظر خداوند متعال، پیامبر خدا(ص) و اولیای دین، منظور می گردد. در این جا، دیگر، هدف به یک برهه از تاریخ، محدود نمی شود؛ بلکه جاودانه ساختن مشعل آزادیخواهی، مبارزه با ستم، بروز کرامت انسانی و آگاهی بخشی، منظور است.

در این جا میان امام حسین(ع) و نهاد انسان ها در طول تاریخ، رابطه ای عاطفی برقرار می شود. به نظر می رسد که تعبیرهای زیر را در سایۀ چنین لایه ای از هدف، می توان فهمید و تفسیر کرد. از پیامبر خدا(ص) روایت شده: «همانا با کشته شدن حسین، حرارتی در دل مؤمنان ایجاد می شود که هرگز، سرد نمی گردد».[۲]

با این نگاه، می توان راز و رمز احکام ویژه ای را که در مجموعه تعالیم شیعه، در بارۀ حادثۀ عاشورا و امام حسین(ع) وارد شده، فهمید و تحلیل کرد؛ از جمله: حِلّیتِ خوردن تربت امام حسین(ع) برای استشفا؛ استحباب سجده بر تربت امام حسین(ع)؛ استحباب ذکر گفتن با تسبیح تربت امام حسین(ع)؛ استحباب برداشتن کام کودک با تربت امام حسین(ع) و....

این همه، نشان می دهد علاوه بر اهدافی که امام حسین(ع) داشته است، خداوند و اولیای دین نیز اهدافی را از این حرکت، منظور داشته اند. این، همان چیزی است که از آن به «اهداف چندلایه» تعبیر می گردد.

بنا بر این، دستاوردهای عاشورا، دیگر به بخشی از تاریخ، محدود نمی گردد، چنان که برای پیروان یک آیین نیز نخواهد بود.[۳]

این نظریه، بر دیگر دیدگاه ها ترجیح دارد.


[۱]. مسافری که برای زیارت به شهری می‏رود، آن شهر، مقصد اوست؛ ولی مقصود او نیست. مقصود او زیارت است. در حادثۀ عاشورا نیز، گر چه این حادثه به شهادت ختم شد، ولی شهادت، مقصد بود، نه مقصود و هدف. به عبارت دیگر، امام حسین(ع) برای شهادتْ حرکت نکرد؛ بلکه برای تشکیل حکومت و احیای سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله و اصلاح امور امّت در زمان حال و آینده.

[۲]. مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۳۱۸، ح ۱۲۰۸۴.

[۳]. ر.ک: دانش‏نامۀ امام حسین(ع)، ج ۳، ص ۳۵۱ ـ ۳۶۱.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت