اسیران و بازماندگان واقعه كربلا

پرسش :

اسیران و بازماندگان واقعه كربلا چه کسانی بودند؟



پاسخ :

آمار اسیران كربلا ، مختلف گزارش شده است . تعداد اسیران مرد ، چهار نفر ، [۱] پنج نفر ، [۲] ده نفر [۳] و دوازده نفر ، [۴] گزارش شده است .

 نیز تعداد اسیران زن ، چهار نفر ، [۵] شش نفر [۶] و بیست نفر [۷] هم گزارش شده است .

 بنا بر این ، اظهار نظر قطعی در مورد تعداد اسرا ، مانند تعداد شهدای كربلا ، ممكن نیست ؛ لیكن نام شماری از اسیران كه در منابع مختلف گزارش شده ، ارائه می گردد .

اسیران مرد بنی هاشم

۱ . علی بن الحسین (امام زین العابدین) علیه السلام .

 ۲ . محمّد بن علی بن الحسین (امام باقر) علیه السلام . [۸]

 ۳ . حسن بن حسن علیه السلام ، معروف به حسن مُثنّا . [۹] وی فرزند امام حسن علیه السلام و همسرش ، فاطمه دختر امام حسین علیه السلام بوده است .[۱۰] حسن مُثنّا ، در واقعه كربلا ، بیست ساله شمرده شده است [۱۱]

 كه جنگید تا بر اثر جراحات ، بیهوش شد . [۱۲] او را به كوفه بردند و درمان كردند. وی پس از بهبود ، به مدینه رفت . [۱۳] بر اساس نقل ها ، وی در ۳۵ ،[۱۴] ۳۷ یا ۳۸ سالگی ، [۱۵] به دستور ولید بن عبد الملك ، مسموم شد و به شهادت رسید و در بقیع به خاك سپرده شد ، [۱۶] هر چند جمع این اقوال با هم ، ممكن نیست . [۱۷]

 ۴ . عمرو بن حسن . [۱۸] برخی ، از عمرو بن حسین یا عمر بن حسین ، یاد كرده اند كه ظاهرا همان عمرو بن حسن باشد . [۱۹]

 ۵ . محمّد بن حسین . [۲۰]

 ۶ . قاسم بن عبد اللّه بن جعفر . [۲۱]

 ۷ . قاسم بن محمّد بن جعفر . [۲۲]

 ۸ . محمّد بن عقیل [۲۳] . [۲۴]

 گفتنی است كه الأمالی صدوق ، به سندی غیر معتبر ، داستان دو كودك مسلم بن عقیل را نقل می كند كه از بازماندگان واقعه كربلا بوده اند و به دست مردی به نام حارث ، شهید می شوند ؛ لیكن به گزارش طبری و برخی دیگر ، این دو كودك ، فرزندان عبد اللّه بن جعفر بوده اند . [۲۵]

اسیران زن بنی هاشم

۱ . زینب كبرا علیهاالسلام دختر امیر مؤمنان علیه السلام . او پیام آور خون شهیدان ، حماسه سرای قیام ابا عبد اللّه الحسین علیه السلام ، رسواكننده زورمداران و تزویرگران ستم گستر ، جلوه وقار ، راز حیا ، تبلور سربلندی و سرفرازی ، و اُسوه استواری و عبادت و شكیبایی است .

 زینب علیهاالسلام ، در میان خاندان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، از چنان جایگاه بلند و مَنزلت والایی برخوردار است كه قلم را توانِ بیان والایی ها ، ارجمندی ها و شكوهمندی هایش نیست .

 فقیه و مورّخ و مصلح بزرگ ، علّامه سید محسن امین عاملی ، شخصیت آن بانو را بدین سان ، ترسیم كرده است :

 زینب علیهاالسلام ، از بافضیلت ترینِ زنان بوده و فضلش ، پُرآوازه تر از آن است كه یاد گردد و روشن تر از آن است كه به نوشته آید.

 جلالت شأن ، منزلت والا ، قوّت استدلال ، برتری عقل ، استواری قلب ، فصاحت زبان و بلاغت بیان ، از سخنرانی هایش در كوفه و شام ـ كه گویی از زبان پدرش امیر مؤمنان علیه السلام ایراد می گردید ـ دانسته می شود ، و نیز از احتجاجش بر یزید و ابن زیاد ، بدان گونه كه آن دو را خاموش ساخت ، تا آن جا كه به بدگویی و ناسزا گفتن و مسخره كردن و دشنام دادن ـ كه سلاح افراد ناتوان از دلیل آوردن است ـ پناه بردند و از زینب كبرا علیهاالسلام ، شگفت نیست كه این گونه ... باشد ؛ چرا كه او شاخه ای از شاخه های درخت پاك [ رسالت] است .

 او با پسرعمویش عبد اللّه بن جعفر بن ابی طالب ، ازدواج كرد و علی زینبی ، عون ، محمّد ، عبّاس و امّ كلثوم را برایش به دنیا آورد .

 او «اُمّ المصائب» نامیده شده است و شایسته چنین نامی نیز هست. او مصیبت درگذشت جدّش پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، مصیبت درگذشت مادرش زهرا علیهاالسلام و رنج های او ، و محنت های پدرش امیر مؤمنان علی علیه السلام و مصیبت كشته شدن او ، و محنت و شهادت برادرش حسن علیه السلام و مصیبت بزرگ كُشته شدن برادرش حسین علیه السلام را از ابتدا تا انتها ، شاهد بود و ... ، از كربلا به اسارت برده شد. [۲۶]

 زینب علیهاالسلام از آغاز قیام ابا عبد اللّه الحسین علیه السلام ، همراه برادر شد و در تمام دوران قیام ، همدل و همراه و رازدارش بود . گفتگوهای او با برادرش در شب عاشورا ، حضورش در كنار بدن پسر برادرش علی اكبر علیه السلام در روز عاشورا ، و رثای جانسوز او در كنار قامت خونین برادر و خطاب او به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روز یازدهم محرّم ، از صفحات زرّین و جاودانه زندگانی سرشار از جلالت ، شكیبایی و والایی اوست .

 او پس از حادثه عاشورا ، شكوهمند و استوار ، سرپرستی قافله اسیران را به عهده گرفت . در كوفه ، چون مردم ، فرزندان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را بدان سان دیدند و اشك بر رخسار افشاندند ، زینب علیهاالسلام چنین لب به سخن گشود :

 ای كوفیان! ای اهل مكر و حیله ! و ای دغلكاران بی وفا! هان كه اشكتان ، هرگز خشك نشود و صدای [ناله]تان ، هیچ گاه فرو خفته مباد! مَثَل شما ، مَثَل زنی است كه «رشته خود تابیده اش را پس از محكم كردن ، از هم می گسست ...» . [۲۷] وای بر شما! آیا می دانید چه جگری از محمّد صلی الله علیه و آله سوزاندید و چه عهدی شكستید و چه زنان عزیزی از او را [به اسارت] خارج كردید و چه حرمتی از او شكستید و چه خونی از او ریختید؟! [۲۸]

 او به راستی ، زبان علی علیه السلام به كام داشت و چون در قالب جملاتی هیجانبار سخن گفت ، مردمانی كه بارهای بار ، خطابه های مولا علیه السلام را شنیده بودند ، كلام و خطابه های علی علیه السلام را به عیان می دیدند ، و كسی گفت: «به خدا سوگند ، زنِ باحیایی چنین سخنور ، ندیده بودم . گویی زبان علی علیه السلام در كام دارد» .

 و چون ابن زیاد ، مست از جام كبر و نخوت و درنده خویی ، به آل اللّه ، دشنام داد ، با كلماتی جاودانه ، هِیمنه دروغین او را در هم شكست و از جمله گفت :

 به جانم سوگند ، بزرگم را كُشتی و خاندانم را هلاك كردی و شاخه ام را بُریدی و ریشه ام را از بیخ و بُن درآوردی . اگر این ، دلِ تو را خُنَك می كند ، اینك دلت خُنَك شد! [۲۹]

 و آن گاه كه یزید با تكیه بر جایگاه خلافت و در جمع بزرگان قوم ونمایندگان ملل، برای نشان دادن قدرت حاكمیتش و زهرِ چشم گرفتن از دیگران ، با سفاهت ، سخن گفت و از جمله ، كشته شدن پاكْ نهادان را به خداوند نسبت داد ، زینب علیهاالسلام ، شكوهمند و پُرخروش به پا خاست و با سخنان خود ، بر گوش یزید كوبید . از جمله ، در آن سخنرانی خود گفت :

 ای فرزند آزادشدگان [مكّه]! آیا این ، عدالت است كه زنان و كنیزانت را در پسِ پرده می نهی و دختران پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را به اسارت می كشی؟! پرده شان را دریدی و صورت هایشان را آشكار نمودی و دشمنان ، آنان را از این شهر به آنان شهر می برند . [۳۰]

 او با این جملات كوتاه و كوبنده ، از یك سو ، پیشینه «برده جنگی بودن» و «آزاد شدگی» نیاكان یزید و اسلام آوردن آنها را در زیر برقِ شمشیر حق و در نتیجه ، ناشایستگی شخص او را برای خلافت ، نشان داد و از سوی دیگر ، ستم پیشگی او را در جایگاه خلافت و ستم گستری اش را در حاكمیت . سرانجام نیز با استناد به آیات شریف قرآن ، به گونه ای بس گویا و لطیف ، نشان داد كه جایگاهی كه او برای خود ، تصاحب كرده ، بدان سان كه او پنداشته و یا كوشیده كه به پندارها بشناساند ، كرامت و موهبت الهی نیست ؛ بلكه فرورفتگی كفرآلود در اعماق اِنكار و نیز فزون سازی كفر است و از آن سو ، شهادت ، كرامتی است برای آل اللّه و ... .

 خطابه های زینب كبرا علیهاالسلام در اوج فصاحت ، بلاغت ، موقعیت شناسی و تأثیرگذاری است . بر پایه برخی گزارش ها [۳۱] ، او وقتی به مدینه نیز باز  گردانده می شود ، از پیگیری رسالت شهیدان ، باز نمی ایستد و روشنگری بر ضدّ حاكمیت ستمگر بنی امیه را آغاز می كند و می گسترد . از این رو ، حاكم مدینه ، پس از رایزنی با یزید، او را از مدینه تبعید می كند . [۳۲]

 گفتنی است كه تاریخ ولادت و وفات زینب كبرا علیهاالسلام در منابع معتبر ، یافت نشد . البتّه در برخی منابع متأخّر ، نقل های مختلفی در باره تولّد ایشان آمده است (مانند : پنجم جمادی اوّل سال پنجم ، شعبان سال ششم و محرّم سال پنجم) . [۳۳] تاریخ وفات ایشان نیز پانزدهم رجب سال ۶۲۲ گفته شده است .[۳۴]

 ۲ . اُمّ كلثوم ، دختر امیر مؤمنان علیه السلام . [۳۵] وی ، «زینب صغرا» نیز نامیده شده [۳۶] و پدرش امیر مؤمنان علیه السلام است ؛ ولی ظاهرا مادرش  فاطمه زهرا علیهاالسلام نیست ؛ زیرا اُمّ كلثومی كه دختر فاطمه زهرا علیهاالسلام است ، بنا بر مشهور ، در زمان حیات امام حسن علیه السلام از دنیا رفته است . [۳۷]

 ۳ . فاطمه دختر امام علی علیه السلام . [۳۸] وی كه «فاطمه صغرا» نیز نامیده شده ، [۳۹] همسر ابو سعید بن عقیل بوده كه در جریان كربلا به شهادت رسیده است . [۴۰] وی از راویان حوادث كربلاست. [۴۱]

 احتمال دارد خطبه منسوب به فاطمه بنت الحسین علیه السلام از او باشد ، چنان كه محتمل است كنیه او اُمّ كلثوم بوده و امّ كلثومِ حاضر در كربلا ، همو باشد . وفات وی و سكینه بنت الحسین علیه السلام ، سال ۱۱۷ هجری گزارش شده است . [۴۲]

 ۴ . فاطمه دختر امام حسن علیه السلام . [۴۳] وی همسر امام زین العابدین علیه السلام [۴۴] و مادر امام باقر علیه السلام [۴۵] و مادرْ بزرگِ سایر امامانِ  اهل بیت علیهم السلام است . از امام صادق علیه السلام روایت شده كه در باره او می فرماید :

 كانَت صِدّیقةً ، لَم تُدرَك فی آلِ الحَسَنِ امرَأَةٌ مِثلُها . [۴۶]

 چنان شخصیت راستگو و درست كرداری بود كه در میان خاندان حسن علیه السلام زنی چون او دیده نشده است .

 ۵ . فاطمه ، دختر امام حسین علیه السلام . [۴۷]

 ۶ . سَكینه ، دختر امام حسین علیه السلام . [۴۸]

 ۷ . رَباب ، همسر امام حسین علیه السلام . [۴۹] وی ، مادر علی اصغر علیه السلام است و بر پایه گزارش های معتبر ، در كربلا حضور داشته است . [۵۰]

 گفتنی است كه احتمالاً رُقَیه ، یكی دیگر از دختران امام علی علیه السلام [۵۱] كه همسر مسلم بن عقیل علیه السلام نیز بوده ، [۵۲] در كربلا حضور داشته است . توضیحات لازم در باره رقیه دختر امام حسین علیه السلام ، ضمن یادكردِ فرزندان امام حسین علیه السلام ارائه شد [۵۳] . [۵۴]

بازماندگان از غیر بنی هاشم

۱ . مُرَقّع بن ثُمامه اسدی . [۵۵] بر پایه گزارشی ، وی در كربلا مجروح شد و در كوفه از دنیا رفت . [۵۶] طبق گزارشی دیگر ، وی پس از واقعه كربلا به زاره[۵۷] و در گزارشی دیگر به رَبَذه ، تبعید شد و تا هلاكت یزید ، آن جا ماند و پس از گریختن ابن زیاد به شام ، به كوفه رفت . [۵۸]

 ۲ . سوّار بن عُمَیر جابری . [۵۹] وی در واقعه كربلا ، مجروح و اسیر شد و شش ماه پس از آن ، بر اثر جراحت هایی كه برداشته بود ، به شهادت رسید . [۶۰] در «زیارت ناحیه مقدّسه» ، آمده است :

 السلام عَلَی الجَریحِ المَأسورِ سَوّارِ بنِ أبی حِمَیرٍ الفَهمِی الهَمدانِی [۶۱] . [۶۲]

 درود بر زخمی اسیر ، سوّار بن ابی حِمیر فَهْمی هَمْدانی !

 ۳ . عمرو بن عبد اللّه جُندَعی . [۶۳] او از مجروحان واقعه كربلاست كه یك سال بعد از آن، به شهادت رسید . [۶۴] در «زیارت ناحیه مقدّسه» ، از وی چنین  یاد شده است :

 السلام عَلَی المُرتَثِّ مَعَهُ عَمرِو بنِ عَبدِ اللّهِ الجَندَعِی . [۶۵]

 درود بر مجروحِ كم جان ، عمرو بن عبد اللّه جُندَعی !

 ۴ . عُقْبة بن سَمعان . وی ، غلام رَباب ، همسر امام حسین علیه السلام بوده است . [۶۶] شیخ طوسی رحمه اللهاو را در زمره یاران امام علیه السلام آورده است . [۶۷]

 او در تمام مسیر ، همراه امام علیه السلام بوده و از راویان مشهور واقعه كربلاست . [۶۸]

 پس از واقعه كربلا دستگیر و بازجویی شد و وقتی گفت «من برده ام»، [۶۹] او را رها كردند . در زیارت رجبیه آمده است :

 السلام علی عقبة بن سمعان . [۷۰]

 سلام بر عقبة بن سمعان .

 ۵ . ضحّاك بن عبد اللّه مشرقی [۷۱] . وی همراهی خود با امام علیه السلام را مشروط به مفید بودن ، كرده بود و پس از آن كه مشخّص شد كه سرنوشت،  چیزی جز شهادت نیست ، این موضوع را با امام علیه السلام در میان گذاشت . امام علیه السلام هم موافقت فرمود كه اگر می تواند ، خود را از حلقه محاصره دشمن ، خارج كند . بدین سان ، وی فرار را بر همراهی با امام علیه السلام و شهادت برگزید . [۷۲]

 ۶ . مسلم بن رباح . غلام علی بن ابی طالب علیه السلام و منشی ایشان بود كه از آزادشدگان به دست امام علیه السلام بوده است . او همچنین ، غلامِ حسین علیه السلام نیز بوده است . [۷۳] بر پایه برخی از گزارش ها ، وی در روز عاشورا ، در كنار امام علیه السلام بوده ؛ ولی احتمالاً به دلیل برده بودن ، در امان مانده است . [۷۴]

 ۷ . غلام عبد الرحمان بن عبد ربّه انصاری . او ، روایتگر ماجرای تنویرِ [۷۵] امام علیه السلام و برخی یارانش ، و نیز شوخی كردن یاران امام علیه السلام با یكدیگر در صبح عاشوراست [۷۶] و برخی از وقایع نبرد و سرنوشت خود را نیز چنین بیان می دارد :

 سپس ، حسین علیه السلام بر اسبش سوار شد و قرآنی خواست . آن را گرفت و در مقابل خود گذاشت . آن گاه یارانش در برابر او نبرد شدیدی كردند . من نیز هنگامی كه دیدم آنها بر زمین افتاده اند ، خودم را رها ساختم و از آنها جدا شدم . [۷۷]

 

[۱] الأخبار الطوال : ص ۲۵۹ .

[۲] الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ۱ ص ۴۷۸ .

[۳] شرح الأخبار : ج ۳ ص ۱۹۶ .

 

[۴] ر.ك : ص ۲۷۱ ح۲۳۵۷ و ص ۲۷۳ ح ۲۳۵۹ و ص ۳۰۱ ح ۲۳۸۷ .

[۵] شرح الأخبار : ج ۳ ص ۱۹۶ .

[۶] الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ۱ ص ۴۷۹ .

[۷] كامل بهائى : ص ۲۸۷.

[۸] ر . ك : ص ۳۰۱ ح ۲۳۸۷ و ص ۳۰۹ ح ۲۳۹۳ .

[۹] ر . ك : ص ۱۱۷ ح ۲۲۷۴ و ج ۱۰ ص ۱۳۵ ح ۲۸۷۶ .

[۱۰] . ر . ك : ج ۱ ص ۳۵۱ (بخش يكم / فصل ششم / فاطمه) .

[۱۱] الحدائق الورديّة : ج ۱ ص ۱۳۴، التذكرة فى الأنساب المطهرة: ص ۹۰.

[۱۲] ر . ك: الإرشاد : ج ۲ ص ۲۵ ، عمدة الطالب : ص ۱۰۰ ، الحدائق الورديّة : ج ۱ ص ۱۳۴ . نيز ، ر . ك : همين دانش نامه : ج ۸ ص ۱۱۷ ح ۲۲۷۴ و ص ۲۲۳ ح ۲۳۲۵ و ج ۱۰ ص ۱۳۵ ح ۲۸۷۶ .

[۱۳] عمدة الطالب : ص ۱۰۰ ، الحدائق الورديّة : ج ۱ ص ۱۳۵، التذكرة فى الأنساب المطهرة: ص ۹۰.

[۱۴] الإرشاد : ج ۲ ص ۲۵ ، عمدة الطالب : ص ۱۰۰ ، منتقلة الطالبيّة : ص ۳۰۸ ، الأصيلى : ص ۶۲ .

[۱۵] الحدائق الورديّة : ج ۱ ص ۱۳۶. نيز، ر. ك: الكواكب المشرقة : ج ۱ ص ۴۲۵.

[۱۶] المجدى : ص ۳۶، عمدة الطالب : ص ۱۰۰ ، الحدائق الورديّة : ج ۱ ص ۱۳۶.

[۱۷] وليد بن عبد الملك در سال ۸۶ ق، به قدرت رسيد و اگر حسن مُثنّا در كربلا پانزده سال هم داشته (چون در زمان حضورش در كربلا ازدواج كرده بوده است) ، بنا بر اين ، هنگام شهادت، حدود چهل ساله بوده است (ر . ك : تنقيح المقال : ج ۱ ص ۲۷۳ ، قاموس الرجال : ج ۳ ص ۲۱۳) . براى اطلاع بيشتر، ر. ك: الأغانى: ج ۱۶ ص ۱۵۰ و ج ۲۱ ص ۱۲۶، تاريخ قم: ص ۴۹۴، الكواكب المشرقة: ج ۱ ص ۴۲۵ ـ ۴۳۹. برخى شرح حال نگاران گفته اند: «به نظر مى رسد كه تراجم نويسان، سنّ او را اشتباها از ۵۳ به ۳۵ تغيير داده اند (الكواكب المشرقة: ج ۱ ص ۴۳۹).

[۱۸] الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ۱ ص ۴۷۹ و در صفحه ۴۸۹ دارد: «لا بقية له»، الكامل فى التاريخ : ج ۲ ص ۵۷۸ و ۵۸۲، الثقات ، ابن حبّان : ج ۲ ص ۳۱۰، سير أعلام النبلاء : ج ۳ ص ۳۰۳ ، تاريخ دمشق : ج ۶۹ ص ۱۷۷ ؛ الإرشاد : ج ۲ ص ۲۶ دارد كه به شهادت رسيد ، الملهوف : ص ۱۹۱ و در ص ۲۲۳ مى گويد : عمرو صغير بود و گفته شده كه ۱۱ ساله بوده است. در اين باره، ر.ك : همين دانش نامه : ص ۳۷۱ (فصل هشتم / پيشنهاد يزيد براى كشتن پسر امام حسن عليه السلام با پسرش خالد).

 در برخى منابع ، نام او به صورت «عمر» يعنى بدون واو است (ر . ك : تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۶۲ و ۴۶۹ ، مقاتل الطالبيّين : ص ۱۱۹، الأخبار الطوال : ص ۲۵۹ و۲۶۱، سرّ السلسلة العلويّة : ص ۳۱ ، تذكرة الخواصّ : ص ۲۵۵ ؛ مثير الأحزان : ص ۸۵ و ۱۰۵ ، المناقب ، ابن شهر آشوب : ج ۴ ص ۱۱۲) و بنا بر آنچه گفته شده ، نام او را جزو شهدا آورده است . در اين باره ، ر . ك : همين دانش نامه : ج ۷ ص ۲۸۱ (بخش هشتم / فصل نهم / سخنى درباره تعداد شهداى كربلا) .

[۱۹] شرح الأخبار : ج ۳ ص ۱۹۷ ؛ بغية الطلب فى تاريخ حلب : ج ۶ ص ۲۶۳ ، الأخبار الطوال : ص ۲۵۹ و ص ۲۶۱ و در اين دو منبع آمده «وى چهار ساله بوده» ، المنتظم : ج ۵ ص ۳۴۴ ، البداية والنهاية : ج ۸ ص ۲۱۲ .

[۲۰] شرح الأخبار: ج ۳ ص ۱۹۷، العقد الفريد: ج ۳ ص ۳۶۸ و ۳۷۰، الإمامة و السياسة: ج ۲ ص ۱۲ . در اين قضيّه ورود به مجلس يزيد را از او نقل مى كنند. گرچه امام حسين عليه السلام فرزندى به نام محمّد داشته ، ولى ما احتمال مى دهيم وى محمّد بن على بن الحسين عليه السلام بوده كه نامش تصحيف شده است (ر . ك : المحن : ص ۱۴۸ ، تذكرة الخواصّ: ص ۲۷۷ ؛ المناقب ، ابن شهر آشوب: ج ۴ ص ۱۱۳) . و برخى وى را جز شهداء آورده اند (ر.ك : همين دانش نامه : ج ۷ ص ۲۸۱ (بخش هشتم / فصل نهم / سخنى درباره تعداد شهداى كربلا) .

[۲۱] الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ۱ ص ۴۷۹، سير أعلام النبلاء: ج ۳ ص ۳۰۳ ؛ شرح الأخبار: ج ۳ ص ۱۹۷.

[۲۲] شرح الأخبار: ج ۳ ص ۱۹۷ . همسر وى ، امّ كلثوم ، دختر عبد اللّه بن جعفر بوده است (جمهرة أنساب العرب: ص ۶۸) .

[۲۳] الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص ۴۷۹، سير أعلام النبلاء: ج ۳ ص ۳۰۳ ؛ شرح الأخبار: ج ۳ ص ۱۹۷ . عدّه اى ، وى را جزو شهدا آورده اند (ر . ك : ج ۷ ص ۲۸۱ (بخش هشتم / فصل نهم / سخنى درباره تعداد شهداى كربلا) .

[۲۴] از افراد ديگرى هم به عنوان اسيران كربلا ، نام برده شده است كه از جمله آنهاست :

 يك . زيد بن حسن (ر . ك : الملهوف : ص ۱۹۱ ، مثير الأحزان : ص ۸۵ ؛ مقاتل الطالبيّين : ص ۱۱۹، سرّ السلسلة العلويّة : ص ۲۰ ، كه در آن ، آمده است : وى به يارى عمويش حسين عليه السلام نشتافت) .

 دو . عبد اللّه بن عبّاس بن على ـ كه در برخى نسخه هاى شرح الأخبار (ر . ك : شرح الأخبار: ج ۳ ص ۱۹۶) از او نام برده شده است ـ . ظاهرا وى ، همان عبيد اللّه بن عبّاس ، فرزند مشهور عبّاس بن على عليه السلام است كه بعدها هم زنده بوده است (ر . ك : سرّ السلسلة العلويّة : ص ۸۹ ؛ أعيان الشيعة : ج ۱ ص ۶۱۰).

[۲۵] ر.ك : ص ۱۸۷ ( شهيد شدن دو نوجوان از خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله ) . نيز، ر. ك: الإمامة والسياسة : ج ۲ ص ۱۲.

[۲۶] أعيان الشيعة : ج ۷ ص ۱۳۷ .

[۲۷] نحل ، آيه ۹۲ .

[۲۸] ر . ك : ص ۱۲۳ ح ۲۲۷۷ .

 

[۲۹] ر . ك : ص ۱۵۶ ح ۲۲۹۴ .

[۳۰] ر . ك : ص ۳۱۸ ح ۲۳۹۵ .

[۳۱] منبع اين گزارش ، كتاب أخبار الزينبات ، منسوب به عُبَيدِلى است ؛ ولى اعتبار اين كتاب و انتسابش به عُبَيدِلى مورد ترديد است (ر . ك : ميراث حديث شيعه : دفتر ۱۶ ص ۷) .

[۳۲] ر . ك : أخبار الزينبيات : ص ۱۱۸ .

[۳۳] . ر . ك : رياحين الشريعة : ج ۳ ص ۳۳ .

[۳۴] أخبار الزينبيّات : ص ۱۲۲ . نيز ، ر . ك : ميراث حديث شيعه : دفتر ۱۶ ص ۲۱ .

[۳۵] شرح الأخبار: ج ۳ ص ۱۹۸؛ مقاتل الطالبيّين: ص ۱۱۹ . نيز ، ر . ك : الملهوف: ص ۱۹۸ و۲۱۰ ، مثير الأحزان: ص ۸۸ و۹۷ ، تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۵۵ ، الأخبار الطوال: ص ۲۲۸ ، مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۲ ص ۳۸.

[۳۶] مجموعة نفيسة : ص ۹۴ (تاج المواليد).

[۳۷] الطبقات الكبرى: ج ۸ ص ۴۶۴، أنساب الأشراف : ج ۲ ص ۴۱۲ ، اُسد الغابة : ج ۷ ص ۳۷۸.

[۳۸] الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ۱ ص ۴۷۹ ، سير أعلام النبلاء : ج ۳ ص ۳۰۳ ، تاريخ دمشق : ج ۷۰ ص ۳۵ . ر . ك : تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۶۱ ؛ الأمالى ، صدوق : ص ۲۳۱ ش ۲۴۲ .

[۳۹] تهذيب الكمال : ج ۳۵ ص ۲۶۱.

[۴۰] تاريخ دمشق : ج ۷۰ ص ۳۶ ، نسب قريش : ص ۴۶ (در اين منبع «محمّد بن أبى سعيد» آمده است) ؛ المجدى : ص ۱۸، لباب الأنساب: ج ۱ ص ۳۳۴ . ر . ك : همين دانش نامه : ج ۷ ص ۱۷۹ ح ۱۸۸۰ .

[۴۱] ر . ك : ص ۳۴۳ (فصل هفتم / خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله در زندان يزيد) و ص ۳۷۷ (فصل هشتم / آماده شدن خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله براى بازگشت به مدينه) و .. . .

[۴۲] تاريخ دمشق : ج ۷۰ ص ۳۹ ، تهذيب الكمال: ج ۳۵ ص ۲۶۲ .

[۴۳] الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص ۴۷۹، تاريخ دمشق: ص ۷۰ ح ۲۶۱ . از او بيشتر به كنيه نام مى برند و كنيه مشهور او ، امّ عبد اللّه است (ر . ك : الكافى: ج ۱ ص ۴۶۹، الإرشاد: ج ۲ ص ۱۵۵، مجموعة نفيسة: ص ۱۱۵ (تاج المواليد) ، دلائل الامامة : ص ۲۱۷، المجدى: ص ۲۰ ؛ الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص ۲۲۶، أنساب الأشراف: ج ۳ ص ۳۰۵ ، نسب قريش : ص ۵۰ و ۵۹ ، سرّ السلسلة العلويّة : ص ۳۲) .

 كنيه هاى ديگرى كه براى وى گفته اند ، اينهاست :

 ۱) اُمّ محمّد (ر . ك : الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص ۴۷۹، تاريخ دمشق: ج ۷۰ ص ۲۶۱، سير أعلام النبلاء : ج ۳ ص ۳۰۳ ؛ مجموعة نفيسة: ص ۱۸۴ (تاريخ مواليد الأئمّة) .

 ۲) اُمّ الحسن (ر . ك : دلائل الإمامة: ص ۲۱۷، مجموعة نفيسة : ص ۱۱۵ و ۱۸۴ ( تاريخ مواليد الائمّة) .

[۴۴] الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص ۲۲۶، تاريخ دمشق : ج ۷۰ ص ۲۶۱، أنساب الأشراف: ج ۳ ص ۳۰۵ و ۳۶۲ ؛ المجدى : ص ۲۰ .

[۴۵] الإرشاد: ج ۲ ص ۱۵۵ ؛ سرّ السلسلة العلويّة: ص ۳۲، نسب قريش : ص ۵۹، أنساب الأشراف: ج ۳ ص ۳۶۲.

[۴۶] الكافي: ج ۱ ص ۴۶۹ ح ۱ .

[۴۷] ر . ك : الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص ۴۷۹، الأغانى : ج ۱۶ ص ۱۵۰ و ج ۲۱ ص ۱۲۶ ، سير أعلام النبلاء: ج ۳ ص ۳۰۳، تذكرة الخواصّ : ص ۲۶۴، جواهر المطالب : ج ۲ ص ۲۷۸ ؛ شرح الأخبار: ج ۳ ص ۱۹۸ . نيز ، ر .ك : همين دانش نامه : ج ۱ ص ۳۵۱ (بخش يكم / فصل ششم / فاطمه) .

 قضاياى متعدّدى را از او در دوران اسارت نقل مى كنند. در اين باره ، ر . ك : ج ۷ ص ۳۱۱ (فصل يكم / تاراج كردن خيمه ها و غارت اموال دختران پيامبر صلى الله عليه و آله ) و ص ۳۴۹ (فصل دوم / سرخ شدن آسمان) و ج ۸ ص ۱۳۱ (فصل ششم / سخنرانى فاطمه صغرا در ميان كوفيان) و ص ۲۷۱ (فصل هفتم / خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله در مجلس يزيد) و ص ۲۹۳ (فصل هفتم / مشاجره زينب عليهاالسلام با يزيد) و ... .

[۴۸] ر . ك : الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ۱ ص ۴۷۹ ، مقاتل الطالبيّين: ص ۱۱۹، سير أعلام النبلاء: ج ۳ ص ۳۰۳ ؛ شرح الأخبار: ج ۳ ص ۱۹۹ نيز ، ر . ك : همين دانش نامه : ج ۸ ص ۱۰۹ ح ۲۲۶۷ و ص ۱۱۳ ح ۲۲۶۹ و ص ۲۷۱ (فصل هفتم / خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله در مجلس يزيد) و ص ۳۰۳ ح ۲۳۸۸ و ص ۳۵۵ (فصل هفتم / رؤياى سكينه) و ص ۳۶۳ (فصل هشتم / دادن اجازه عزادارى براى شهيدان) و ج ۱ ص ۳۶۳ (بخش يكم / فصل ششم : فرزندان / سكينه) .

[۴۹] ر . ك : الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص ۴۷۹ ، الثقات ، ابن حبّان : ج۲ ص ۳۱۱ ، سير أعلام النبلاء : ج ۳ ص ۳۰۳، تذكرة الخواصّ : ص ۲۶۰ ، جواهر المطالب : ج ۲ ص ۲۹۵ . نيز ، ر . ك : همين دانش نامه : ج ۱ ص ۲۸۳ (بخش يكم / فصل پنجم / رَباب) .

[۵۰] وى در كربلا ، مورد خطاب امام عليه السلام واقع شده است (ر . ك : ج ۶ ص ۵۳ ح ۱۶۰۲) .

[۵۱] تاريخ الطبرى: ج ۵ ص ۱۵۴، تهذيب الكمال: ج ۲۰ ص ۴۷۹ ، المعارف ، ابن قتيبه : ص ۲۱۰ .

[۵۲] نسب قريش : ص ۴۵ . نيز ، ر . ك : همين دانش نامه : ج ۴ ص ۳۲۹ (بخش هفتم / فصل چهارم / شهادت مسلم بن عقيل) .

[۵۳] ر . ك : ج ۱ ص ۳۰۷ (بخش يكم / فصل ششم : فرزندان) .

[۵۴] زنان ديگرى هم گفته شده اند؛ مانند اُمّ الحسن، دختر امير مؤمنان عليه السلام كه تنها در شرح الأخبار(ج۳ ص۱۹۸) از وى ياد شده است . او همسر جَعْدة بن هُبَيره ، خواهرزاده امام على عليه السلام است كه پس از او ، همسر جعفر بن عقيل شد (ر . ك : الطبقات الكبرى: ج ۳ ص ۲۰ ، تاريخ الطبرى: ج ۵ ص ۱۵۴ ، مروج الذهب : ج ۳ ص ۷۳ ، المعارف ، ابن قتيبه : ص ۲۱۱ ، أنساب الأشراف: ج ۲ ص ۴۱۴ ، نسب قريش: ۴۵ ، الإرشاد : ج ۱ ص ۳۵۴) .

[۵۵] تاريخ الطبرى: ج ۵ ص ۴۵۴، الأخبار الطوال: ص ۲۵۹، أنساب الأشراف: ج ۳ ص ۴۱۱، إكمال الكمال : ج ۱ ص ۳۶۹ ، (كه اين دو منبع ، نام پدرش را «قمامه» آورده اند) البداية و النهاية : ج ۸ ص ۱۸۹ (كه نام پدر وى را «يمامه» آورده است) .

[۵۶] جمهرة النسب: ص ۱۸۱، الأنساب ، سمعانى : ج ۱ ص ۵۰۴ ، إكمال الكمال: ج ۱ ص ۳۶۹ .

[۵۷] تاريخ الطبرى: ج ۵ ص ۴۵۴، أنساب الأشراف: ج ۳ ص ۴۱۱ .

[۵۸] الأخبار الطوال: ص ۲۵۹.

[۵۹] ر . ك : ج ۶ ص ۴۰۵ (بخش هشتم / فصل سوم / سخنى درباره ديگر ياران شهيد امام حسين عليه السلام ) . نام پدر او را مختلف بيان نموده اند ، مانند : ابو عمير (المناقب ، ابن شهرآشوب: ج۴ ص ۱۱۳)، ابو حِميَر (زيارت ناحيه به روايت الإقبال : ج ۳ ص ۷۳ والمزار الكبير : ص ۴۹۵)، منعم (رجال الطوسى : ص ۱۰۱ ، إبصار العين : ص ۱۳۵، تنقيح المقال : ج ۱ ص ۷۰ ش ۵۳۴۹) ، حِميَر (الحدائق الورديّة : ج ۱ ص ۱۲۲) و حميد (زيارت ناحيه به روايت مصباح الزائر : ص ۲۸۵) .

[۶۰] الحدائق الورديّة : ج ۱ ص ۱۲۲ . در المناقب ابن شهرآشوب ، وى جزء شهداى حمله اوّلى شمرده شده است . ر . ك : همين دانش نامه : ج ۶ ص ۱۳۵ (بخش هشتم / فصل دوم / سخنى درباره شهداى حمله نخست) .

[۶۱] وفي مصباح الزائر : «سوار بن أبي حميد الفهمى الهمدانى» .

[۶۲] ر . ك : ج ۱۲ ص ۲۶۸ (بخش سيزدهم / فصل سيزدهم / زيارت دوم به روايت الإقبال) .

[۶۳] ر . ك : ج ۶ ص ۴۰۵ (بخش هشتم / فصل سوّم / سخنى درباره ديگر ياران شهيد امام حسين عليه السلام ) .

[۶۴] الحدائق الورديّة : ج ۱ ص ۱۲۲ . در المناقب ابن شهرآشوب وى را جز شهدا حمله اوّل آمده است . نيز ، ر . ك : همين دانش نامه : ج ۶ ص ۱۳۵ (بخش هشتم / فصل دوم / سخنى درباره شهداى حمله نخست) .

[۶۵] ر . ك : ج ۱۲ ص ۲۶۸ (بخش سيزدهم / فصل سيزدهم / زيارت دوم به روايت الإقبال) .

[۶۶] أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۴۱۰ ، الأخبار الطوال : ص ۲۵۹ . نيز ، ر . ك : همين دانش نامه : ج ۳ ص ۴۴۱ ح ۹۸۴ .

[۶۷] رجال الطوسى : ص ۱۰۴ ، المناقب ، ابن شهرآشوب : ج۴ ص ۷۸ .

[۶۸] ر . ك : ج ۳ ص ۴۴۱ ح ۹۸۴ و ج ۴ ص ۹ ح ۱۰۰۰ و ج ۵ ص ۷ ح ۱۳۲۷ و ص ۴۰۳ ح ۱۵۴۶ و ج ۶ ص ۲۹ ح ۱۵۸۳ و ص ۱۰۳ ح ۱۶۲۴ و ... .

[۶۹] تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۵۴ ، أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۴۱۰، الأخبار الطوال : ص ۲۵۹ .

[۷۰] ر . ك : ج ۱۲ ص ۱۱۸ (بخش سيزدهم / فصل دوازدهم / زيارت امام عليه السلام در أوّل رجب) .

[۷۱] وى از گزارشگران حادثه كربلاست (ر . ك : ج ۶ ص ۲۱ ح ۱۵۸۰ و ص ۳۹ ح ۱۵۹۶ و ص ۶۱ ح ۱۶۰۵ و ... .

[۷۲] ر . ك : تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۴۴ ، أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۴۰۴ .

[۷۳] رجال الطوسى : ص ۱۰۵ و ص ۲۷۳ يكى بودن طبقه رجالى ، شاهد بر آن است كه اين دو (غلام على عليه السلام و غلام حسين عليه السلام ) يكى هستند .

[۷۴] ر . ك : ج ۷ ص ۲۱۷ (بخش هشتم / فصل نهم / اصابت تيرى به پيشانى امام عليه السلام ) .

[۷۵] تنوير : نوره كشيدن .

[۷۶] ر . ك : ج ۶ ص ۷۳ ح ۱۶۰۹ .

[۷۷] ر . ك : ج ۶ ص ۱۴۷ ح ۱۶۵۲ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت