تحصيل دانش

حدیث

عيون أخبار الرضا عليه السلام : حدّثنا عليّ بن أحمدبن عمران الدقّاق، قال : حدّثنا محمّد بن هارون الصوفى ، قال : حدّثنى أبو تراب عبيد اللَّه بن موسى الرويانى ، عن عبد العظيم بن عبد اللَّه الحسنى ، قال :

قُلتُ لِأَبى جَعفرٍ مُحَمَّدِ بنِ عَلِىِّ الرِّضا عليهما السلام : يَابنَ رَسولِ اللَّهِ ! حَدِّثنى بِحَديثٍ عَن آبائِكَ عليهم السلام ... ، فَقالَ : حَدَّثَنى أبى، عَن جَدّى، عَن آبائِهِ عليهم السلام، قالَ : قالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام : قيمَةُ كُلِّ امرئٍ ما يُحسِنُهُ. [۱]

ترجمه

حضرت عبد العظيم عليه السلام : به امام جواد عليه السلام گفتم : اى فرزند پيامبر خدا! از پدرانت براى من حديثى روايت فرما ... .

فرمود : «پدرم از جدّم، از پدرانش نقل نمود كه امير مؤمنان عليه السلام فرمود : ارزش هر انسان به اندازه‌اى است كه نيك مى‌داند (/نيك انجام مى‌دهد)» .

حدیث

الأمالى للطوسى : أخبرنا جماعة، عن أبى المفضّل، قال : حدّثنا أبو أحمد عبيداللَّه بن الحسين ابن إبراهيم العلوى ، قال : حدّثنى أبى ، قال : حدّثنى عبد العظيم بن عبد اللَّه الحسنى الرازى فى منزله بالرىّ ، عن أبى جعفر محمّد بن عليّ الرضا عليه السلام ، عن آبائه عليهم السلام ، عن عليّ بن الحسين ، عن أبيه ، عن جدّه عليّ بن أبى طالب عليهم السلام ، قال:

قُلتُ أربَعاً أنزَلَ اللَّهُ تَعالى‌ تَصديقى بِها فى كِتابِهِ :... قُلتُ : «قَدرُ - أو قالَ : قيمَةُ - كُلِّ امرِئٍ ما يُحسِنُ» ، فَأَنزَلَ اللَّهُ فى قِصَّةِ طالوتَ : (إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ) [۲].[۳]

ترجمه

حضرت عبد العظيم عليه السلام - به نقل از امام جواد، از پدرانش عليهم السلام - : على بن ابى طالب عليه السلام فرمود: «چهار سخن گفته‌ام كه خداوند، مرا در قرآن تأييد فرموده است ... . من گفته‌ام : ارزش هر انسان به اندازه دانش و هنر اوست . و خداوند در داستان طالوت مى‌فرمايد : (در حقيقت ، خدا او را بر شما برترى داده و او را در دانش و نيروى بدن بر شما برترى بخشيده است) » .

شرح‌

بزرگان علم و ادب در تبيين اهمّيت و ارزش اين حديث ، فراوان سخن گفته‌اند .

خليل بن احمد فراهيدى مى‌گويد :

أحَثُّ كَلِمَةٍ فى طَلَبِ العِلمِ.[۴]

اين سخن، تشويق كننده‌ترين كلام، در تحصيل علم است .

سيّد رضى مى‌گويد :

و هذِهِ الكَلِمةُ الّتى لا تُصابُ لَها قيمةٌ ، و لا توزَنُ بِها حِكمةٌ ، و لا تُقرَنُ إلَيها كَلِمَةٌ .[۵]

اين، سخنى است كه نمى‌توان ارزشى براى آن تعيين كرد و حكمتى را هم‌وزن آن دانست و سخنى را قرين آن نمود .

و اينك نكاتى در شرح آن :

۱ . اين حديث، ريشه در آيه ۹ از سوره زمر : (هَلْ يَسْتَوِى الَّذِينَ يعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ؛ آيا كسانى كه مى‌دانند و كسانى كه نمى‌دانند، يكسان اند؟!) دارد . در اين آيه، تشخيص فضيلت علم، بى‌ارزشى جهل و برترى عالم بر جاهل، به داورى بديهى عقل، واگذار شده است. بر اين اساس، معيار ارزش انسان، ميزان دانش اوست؛ امّا معيارِ ارزش علم چيست؟

۲ . معيار ارزش علم ، نقش آن در آسايش بيشتر و زندگى بهتر انسان است . بنا بر اين، ارزش هر عالمى به اندازه ارزش علم اوست. رياضيدان، پزشك، مهندس ساختمان، خيّاط، نقّاش و ساير دانشمندان و هنرمندان، به اندازه‌اى كه علم و هنر آنها در سعادت و زندگى بهتر جامعه نقش دارد، ارزشمند و قابل احترام هستند.

۳ . باارزش‌ترين علم، دانشى است كه سعادت و آسايش هميشگى انسان را تأمين نمايد . بر اين اساس، علم خداشناسى و دانش‌هاى مرتبط با آن، با ارزش‌ترين علوم، و دانشمندان خداشناس، ارزشمندترين دانشمندان هستند . صدر و ذيل آيه پيش‌گفته، به روشنى بر اين مدّعا دلالت دارد . متن كامل آيه ياد شده، اين است:

(أَمَّنْ هُوَ قَنِتٌ ءَانَاءَ الَّيْلِ سَاجِدًا وَ قَائِمًا يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُواْ رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِى الَّذِينَ يعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الْأَلْبَبِ.[۶][آيا چنين كسى بهتر است‌] يا كسى كه شب را [به عبادت خدا] به سجود و قيام مى‌پردازد و از [مجازات ]آخرت مى‌ترسد و به رحمت پروردگارش اميدوار است؟ بگو : آيا كسانى كه مى‌دانند و كسانى كه نمى‌دانند، يكسان اند؟! تنها خردمندان‌اند كه پند مى‌گيرند) .

در اين آيه، ابتدا خداوند سبحان، اين سؤال را مطرح فرموده كه آيا انسان‌هاى خداشناسى كه در دل شب، بستر استراحت و خواب ناز را رها مى‌كنند و در محضر پروردگار خود، به عبادت و راز و نياز مى‌پردازند، با خداناشناسانِ ناسپاس، كه شب را به غفلت سپرى مى‌كنند، يكسان‌اند؟

خداوند در ادامه اين پرسش، جهت روشن شدن بهتر پاسخ آن، سؤال ديگرى را كه پاسخش براى همگان، بسيار بديهى و روشن است، عِدل سؤال اوّل، طرح مى‌نمايد و سپس مى‌فرمايد: آيا كسانى كه مى‌دانند، با كسانى كه نمى‌دانند، يكسان اند؟!. تشبيهِ مؤمنِ شب‌زنده‌دار به عالم، و تشبيه كافرِ عاقل به جاهل، اشاره به اين معناست كه مقصود از علم در آيه ياد شده، مطلق علم نيست؛ بلكه اين علم، همان علمى است كه آيه ديگر، آن را از بيم خداى سبحان، جدايى‌ناپذير معرّفى كرده است:

(إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَؤُاْ.[۷]همانا بيم از خدا، ويژه دانشمندان از بندگان اوست) .

بنا بر اين، از منظر قرآن، علمى ارزش دارد كه تأمين كننده سعادت ابدى و آسايش هميشگى است و برترى آن عالمى بر جاهل، انكارناپذير است كه علمش موجب ترسش از عدل الهى و مجازات اخروى گردد، وگر نه، علمى كه مايه انحراف و در خدمت تجاوز به حقوق ديگران باشد، ارزشى ندارد و معيارى براى سنجش ارزش انسان نيست.

۴ . علم، هنگامى در خدمت انسان و جامعه انسانى قرار مى‌گيرد و ارزشمند مى‌گردد كه به عمل تبديل گردد،[۸]وگر نه، علم بى عمل، سودى ندارد . بنا بر اين، جمله «ما يُحسِنه» در حديث مورد بحث را مى‌توان به «عمل» نيز تفسير نمود . بر اين اساس، اين حديث را به دو صورت مى‌توان ترجمه كرد: «ارزش هر انسان، به اندازه‌اى است كه نيك مى‌داند» و يا «نيك انجام مى‌دهد ».

۵ . علمى كه تأمين كننده سعادت ابدى انسان است، در صورتى كه با عمل همراه شود، بى‌نهايت ارزش دارد . بنا بر اين، ارزش عالمِ با عمل، بى‌نهايت است.


[۱]عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۵۳ ح ۲۰۴ ، بحار الأنوار : ج ۱ ص ۱۶۵ ج ۴ . نيز ، ر . ك : همين كتاب : ح ۹۳ .

[۲]البقرة: ۲۴۷.

[۳]الأمالى ، طوسى : ص ۴۹۴ ح ۱۰۸۲ ، بحار الأنوار : ج ۱ ص ۱۶۵ ح ۵ .

[۴]بحار الأنوار : ج ۱ ص ۱۶۶ .

[۵]نهج البلاغة ، ذيل حكمت ۸۱ .

[۶]زمر: آيه ۹.

[۷]فاطر: آيه ۲۸.

[۸]شايد آيه (وَزَادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ) (بقره: آيه ۲۴۷)، اشاره به اين نكته باشد.