دليل نقلى معتقدان به امكان رؤيت خداوند و پاسخ آن

پرسش :

دليل نقلى معتقدان به امكان رؤيت خداوند چیست و چه جوابی می توان داد؟



پاسخ :

دليل نقلى قائلان به امكان رؤيت خداوند ـ كه به گفته قاضى ايجى، دليل اصلى آنها براى اثبات امكانِ رؤيت است ـ احاديثى است كه ذيلاً به شمارى از آنها اشاره مى كنيم :

۱ . ابن عمر از پيامبر خدا در تفسير آيه ۲۲ و ۲۳ سوره قيامت :

«وُجُوهٌ يَوْمَـئِذٍ نَّاضِرَةٌ ... ؛[۱]آن روز، چهره هايى خرّم اند»  ،

آورده است :

مِنَ البَهاءِ وَالحُسنِ ، ناظِرَةٌ فى وَجهِ اللّهِ تَعالى .[۲]از روشنايى و زيبايى[، خُرّم اند] و به سيماى خداى متعال مى نگرند.

۲ . در حديثى ديگر از پيامبر خدا روايت شده است :

إنَّ أدنى أهلِ الجَنَّةِ مَنزِلَةً لَمَن يَرى فى مُلكِهِ ألفَى سَنَةٍ ، و إنَّ أفضَلَهُم مَنزِلَةً لَمَن يَنظُرُ فى وَجهِ اللّهِ تَعالى كُلُّ يَومٍ مَرَّتَينِ ، ثُمَّ تَلا :  «وُجُوهٌ يَوْمَئذٍ نَّاضِرَةٌ ... »  قالَ : البَياضُ وَالصَّفا  «إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ»[۳]قالَ : يَنظُرُ كُلَّ يَومٍ فى وَجهِ اللّهِ عز و جل .[۴]كم منزلت ترين فرد بهشتى، دو هزار سال طول مى كشد تا مملكت خود را بنگرد و بالاترين آنان، هر روز دوبار به وجه خدا مى نگرد . سپس تلاوت كرد:  «آن روز، چهره هايى خرّم اند»  ؛ يعنى سپيدرو و باصفا ،  «به پروردگار خود مى نگرند»  ؛ يعنى هر روز به وجه خدا مى نگرند .

۳ . در حديث ديگرى از پيامبر خدا نقل شده است :

إذا دَخَلَ أهلُ الجَنَّةِ الجَنَّةَ ، قالَ : يَقولُ اللّهُ ـ تَبارَكَ وتَعالى ـ : تُريدونَ شَيئا أزيدُكُم؟ فَيَقولونَ : ألَم تُبَيِّض وُجوهَنا؟ ألَم تُدخِلنَا الجَنَّةَ وتُنَجِّنا مِنَ النّارِ؟ قالَ : فَيَكشِفُ الحِجابَ ، فَما اُعطوا شَيئا أحَبَّ إلَيهِم مِنَ النَّظَرِ إلى رَبِّهِم عز و جل .[۵]چون بهشتيان به بهشت درآيند ، خداى ـ تبارك و تعالى ـ به آنان مى فرمايد: «مى خواهيد چيزى برايتان بيفزايم؟». مى گويند: آيا سيمايمان را سپيد نكردى؟ آيا ما را به بهشت در نياوردى و از آتش ، رهايمان نساختى؟ پس حجاب، كنار مى رود و چيزى به آنها عطا نشد كه برايشان دوست داشتنى تر از نگريستن به وجه خدا باشد.

پاسخ اين است كه بر فرض ، ادّعاى اهل حديث را مبنى بر صحّت احاديث ياد شده بپذيريم، اوّلاً رؤيت در اين روايات ، قابليتِ انطباق با «رؤيت قلبى» با تفسير صحيحى كه از آن خواهد آمد ، دارند.

ثانيا با توجّه به اين كه قرآن و برهان ، امكان رؤيت حسّى را رد كرده اند ، اگر روايتى قابل توجيه نباشد، قطعا قابل قبول نيست. لذا امام رضا عليه السلام در پاسخ ابو قرّه كه از ايشان پرسيد : «آيا روايات را دروغ مى دانى؟»، فرمود :

إذا كانَتِ الرِّواياتُ مُخالِفَةً لِلقُرآنِ كَذَّبتُ بِها .[۶]هنگامى كه روايات با قرآنْ مخالف باشد ، تكذيبشان مى كنم.

همچنين استدلال به آيه :  «وُجُوهٌ يَوْمَئذٍ نَّاضِرَةٌ * إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ»  ،[۷]بر امكان رؤيت حسّى صحيح نيست ؛ زيرا جمع ميان اين آيه و ساير آياتى كه دلالت بر عدم امكان رؤيت حسّى دارند، مانند :  «لاَّ تُدْرِكُهُ الْأَبْصَـرُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَـرَ»  ،[۸]

اقتضا مى كند كه مقصود از آن، رؤيت حسّى نباشد ، چنان كه در روايات اهل بيت عليهم السلام ، نگريستن به خدا در آيه يادشده، تفسير به : نگريستن به رحمت يا پاداش خدا و يا نگريستن به وجه انبيا و اوليا شده است .[۹]

گفتنى است كه آنچه در اين روايات آمده است ، چند نمونه از مصاديق تفسير «نظر به وجه اللّه » است و برترين نمونه آن، رؤيت قلبى خداست كه تفسير آن خواهد آمد[۱۰]و ظاهرا به خاطر عدم سوء استفاده از اين تفسير، در روايات ياد شده، به اين معنا اشاره نشده است .


[۱]قيامت : آيه ۲۲ .

[۲]الفردوس : ج ۴ ص ۴۰۹ ح ۷۱۹۰ .

[۳]قيامت : آيه ۲۳ .

[۴]المستدرك على الصحيحين : ج ۲ ص ۵۵۳ ح ۳۸۸۰ ، تفسير الطبرى : ج ۱۴ جزء ۲۹ ص ۱۹۳ ، كنز العمّال : ج ۱۴ ص ۴۶۵ ح ۳۹۲۸۱ . نيز ر . ك : سنن الترمذى : ج ۴ ص ۶۸۸ ح ۲۵۵۳ و ج ۵ ص ۴۳۱ ح ۳۳۳۰ و مسند ابن حنبل : ج ۲ ص ۳۴۰ ح ۵۳۱۷ .

[۵]صحيح مسلم : ج ۱ ص ۱۶۳ ح ۲۹۷ ، سنن الترمذى : ج ۴ ص ۶۸۷ ح ۲۵۵۲ و ج ۵ ص ۲۸۶ ح ۳۱۰۵ ، سنن ابن ماجة : ج ۱ ص ۶۷ ح ۱۸۷ ، مسند ابن حنبل : ج ۶ ص ۵۰۵ ح ۱۸۹۶۳ ، كنز العمّال : ج ۱۴ ص ۴۴۷ ح ۳۹۲۰۴ .

[۶]ر . ك : ص ۵۰۴ ح ۳۷۶۳ .

[۷]قيامت : آيه ۲۲ و ۲۳ .

[۸]. انعام : آيه ۱۰۳ .

[۹]ر . ك : ص ۴۹۹ (ديده ها او را در نمى يابند) .

[۱۰]ر . ك : ص ۱۲۵ (معناى ديدن خدا با دل) .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت