الشافي في الامامة - صفحه 126

الشافي في الامامة

سميه خليلي آشتياني

چكيده:

پس از غيبت امام عصر(، موضوع خلافت و امامت، رنگي تازه به خود مي‌گيرد، و محل مناقشه و مباحثه اماميه، با ديگر فرق كلامي مي‌گردد، چنا‌ن‌كه آثار متعددي نيز از سوي اماميه، در اين زمينه تأليف شد.
در ميان اين نابساماني‌ها و درگيري‌هاي كلامي، قاضي عبدالجبار كه از معتزليان بصري است، كتابي موسَّع، به نام المغني في ابواب التوحيد و العدل را به رشته تحرير در‌مي‌آورد كه در جزء بيستم، بحث امامت را به ميان مي‌كشد و اعتقادات اماميه را در اين موضوع، ردّ و نقض مي‌كند. سيد مرتضي نيز، با نگارش الشافي في الامامة، به اشكالات و شبهات وي كه در جزء بيستم المغني آمده، پاسخ گفته است.
اين كتاب كه در 22 فصل به نگارش درآمده، در صحت انتسابش به سيد مرتضي، شكي وجود ندارد. وي، به صورت گزينشي و خلاصه، به اشكالات قاضي پاسخ گفته است. اين كتاب، تا امروز بدون تصحيف و دگرگوني باقي است و يكي از علل آن، تلخيص شيخ طوسي از الشافي است كه با فاصله كمي از نگارش آن، انجام شده است. اين كتاب، تنها يک تصحيح و تحقيق دارد و فاقد ترجمه است.

كليد واژه‌ها: اماميه، معتزله، قاضي عبدالجبار، سيدمرتضي، المغني في ابواب التوحيد و العدل.

مقدمه

مسئله خلافت حضرت رسول اكرم( و امامت، با حيات فكري، اعتقادي، اخلاقي، اجتماعي و سياسي امت اسلامي، رابطه‌اي استوار و تعيين‌كننده دارد. جايگاه مهم و برجسته بحث امامت در تفكر و تعاليم اسلامي، از همين ابعاد اساسي و سرنوشت‌ساز آن،‌ ناشي مي‌شود.

صفحه از 142