اربعين شيخ بهايي - صفحه 114

خويش و برادران ديني، و تذکّر و يادآوري براي دوستان ايماني و اعتقاديام باشد. و هر حديثي را که نيازمند شرح و توضيح و بيان بود، توضيح و شرح آن را نيز انجام دادم، و توضيحاتي بر آن افزودم، تا طالبان را به راه راست، و مشتاقان را به سرچشمهي شراب ناب، رهنمون، و از آب شيرين و گواراي آن، سيراب سازد. سعي و کوشش فراوان شد که پردهها بالا زده شود، تا آن درّ مکنون ، که در وراي احاديث نهفته شده است، نشان داده شود و نقاب از چهره احاديث کنار رود، تا اسرار و رموز آن، آشکار و بر ملا گردد (الاربعون حديثا: ص 59)
وي، اسناد احاديث را، به صورت کامل، از خودش تا معصوم بيان کرده است، ولي از نقد و جرح و تعديل رجال سند، سر باز زده است، دليل اين امر را، در ديباچه کتاب، اينگونه بيان ميکند:
در بازگويي احاديث، از ترجمه احوال راويان و محدثين اعراض شده است، و به جاي نقل و بازگويي کيفيت سند، به خود مستند و متن پرداخته شده است؛ چون اکثر احاديث که در اين کتاب نقل شده است، در باب سنن و آداب و اخلاق ميباشد، و از آن طرف، حديث مشهوري داريم که از رسول خدا(، رسيده و ميفرمايد: هرکس حديثي بشنود و به آن، به نيتّ وصول به ثواب، عمل کند، به اجر و پاداش خود رسيده است، هر چند در واقع، آنگونه نباشد که به او رسيده است. از اين رو، ضرورتي احساس نشد که در احوال راويان و محدثين، تحقيق و تدقيق و موشکافي لازم صورت گيرد، و اگر خداوند متعال فرصت و مهلت عنايت فرمايد...، و روزگار غدّار مرا امان بخشد...، همّت خود را صرف آن خواهم کرد که کتابي در زمينه حديث تأليف کنم، که مشتمل بر هزار حديث از احاديث مربوط به احکام باشد، که آن کتاب، در برگيرنده تمام ابواب فقه گردد، و در آن کتاب، احاديث را حرف به حرف و نکته به نکته، مورد نقد و موشکافي قرار دهم (همان: ص 60).
مؤلف در شرح حديث اول، مطالب مفيدي در مورد حديث و روايت بيان ميکند، که به اختصار، آنها را ذکر ميکنيم. او واژه حديث را، اينچنين معنا ميکند:
الحديث، لغة يرادف الکلام، سمّي به، لأنّه يحدث شيئاً فشيئا، و في الاصطلاح، کلام خاص عن النبي أو الامام( أو الصحابي أو التابعي و من يحذو حذوه، يحکي قولهم أو فعلهم أو تقريرهم، و بعض المحدثين، لا يطلق اسم الحديث، الّا علي ما کان عن المعصوم( ؛ حديث، در لغت مرادف سخن است، و به آن، از اين جهت حديث ميگويند که، به تدريج و جزء به جزء، به وجود ميآيد، و در اصطلاح سخن خاصي که از پيامبر، امام، اصحاب پيامبر يا تابعين، و کسي که در خط رسالت گام بر ميدارد و دنبال او حرکت ميکند، صادر شود، يا گفتار و کردار و يا تقرير آنها را، حکايت و بازگو کند، حديث نام دارد.
در ادامه، سؤالي را طرح مينمايد که آيا ترجمه حديث، همانند متن حديث است يا نه؟ در جواب ميگويد:

صفحه از 127