بلند كردن صدا در دعا

پرسش :

اگر طبق برخی احادیث، بلند دعا كردنْ مذموم است ، چرا گاهى در سيره پيشوايان اسلام ، مواردى ديده مى شود كه بلند دعا مى كرده اند ؟



پاسخ :

دعا ، سخن گفتن با كسى است كه هيچ كس به اندازه او به انسانْ نزديك نيست[۱]و بلكه از رگ گردن نيز به انسانْ نزديك تر است[۲]و بدين جهت ، بلند كردن صدا در دعا ، خلاف ادب شمرده مى شود ، چنان كه پيامبر خدا به اين نكته اشاره مى فرمايد :

اِربَعوا عَلى أنفُسِكُم . إنَّكُم لا تَدعونَ أصَمَّ ولا غائِبا . إنَّكُم تَدعونَ سَميعا قَريبا ، وهُوَ مَعَكُم .[۳]

صدايتان را پايين بياوريد؛ چرا كه شما ناشنوايى يا غايبى را صدا نمى زنيد ؛ بلكه شنواى نزديكى را صدا مى زنيد. كه همواره با شماست .

بر اين اساس ، بلند دعا كردن ، بخصوص اگر موجب آزار ديگران باشد ، عقلاً و نقلاً[۴]مذموم و بلكه ممنوع است .

در اين جا اين سؤال پيش مى آيد كه اگر بلند دعا كردنْ مذموم است ، چرا گاهى در سيره پيشوايان اسلام ، مواردى ديده مى شود كه بلند دعا مى كرده اند ؟

پاسخ ، اين است كه نكوهيده بودن بلندى صدا در دعا ، يك موضوع عُرفى است و لذا كيفيت و كمّيت بلندى صدا ، در داورى عرف ، دخالت دارد . بى ترديد ، فرق است ميان كسى كه مانند طلبكار با فرياد و بى ادبانه چيزى از خدا مى خواهد و كسى كه مانند امام حسين عليه السلام در عرفات ، در اثناى دعا ، حالى به او دست مى دهد كه با نهايت خاكسارى و افتادگى و با ناله و تضرّع و اشك ريزان و دل سوزان ، اما با صداى بلند ، «يا أسمَعَ السّامِعينَ ؛ اى شنواترينِ شنوندگان»[۵]مى گويد و يا مانند امام صادق عليه السلام در پايان شب ، هنگام قيام در جمع شب زنده داران ، نداى «اللّهُمَّ أعِنّي عَلى هَولِ المُطَّلَعِ ووَسِّع عَلَيَّ ضيقَ المَضجَعِ ؛ خداوندا ! مرا به هنگام هراسيدنم در جايگاه وارسى يارى كن و برايم تنگاى قبر را وسيع نما»[۶]سر مى دهد كه نه تنها موجب آزار ديگران نبوده است ، بلكه بى ترديد ، اهل بيت ايشان ، علاقه مند به شنيدن مناجات روحبخش آن بزرگوار در دل شب بوده اند .

به عبارت ديگر ، پايين بودن صدا در هنگام دعا ، هم مقتضاى تعظيم و تواضع در محضر خداوند است و هم موجب جلب خشنودى او و پيدايش حال توجّه و اُنس بيشتر در دعا كننده . اين ، نكته اى است كه عقل و وجدان انسان ، به خوبى آن را درك و تصديق مى كنند .

بنا بر اين ، اقتضاى حالات و مقامات مختلف ، متفاوت است و عقل و وجدان ، در هر حال و مقام ، ميزان مقبول پنهان و يا آشكار بودن صدا را به خوبى درك مى كنند و با حفظ اصل آهستگى و پرهيز از شيون و فرياد ، هر يك از حالات و مقامات (درخواست ، سوز و گداز ، نالش از غم هجران ، حال خوش وصل و اُنس ، دعاى جمعى و فردى ، ضميمه شدن مسئله تعليم و تربيت به اصل دعا) را از ديگر مقامات و حالات ، تميز مى دهد .


[۱]«وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِى عَنِّى فَإِنِّى قَرِيبٌ ؛ هرگاه بندگان من ، از تو درباره من بپرسند ، [بگو :] من نزديكم» (البقرة : ۱۸۶) .

[۲]«وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ ؛ وما از رگ گردن به او نزديك تريم» (ق : ۱۶) .

[۳]ر .ك : ص ۱۷۰ ح ۲۵۶ .

[۴]ر .ك : دانش نامه ميزان الحكمة : ج ۳ ص ۳۹ (آزار رسانى : عبادت آزار دهنده) .

[۵]البلد الأمين : ص ۲۵۸ ، الإقبال : ج ۲ ص ۸۷ ، بحار الأنوار : ج ۹۸ ص ۲۲۴ ح ۲ .

[۶]الكافي : ج ۲ ص ۵۳۹ ح ۱۳ ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۴۸۰ ح ۱۳۸۹ ، بحار الأنوار : ج ۸۷ ص ۱۹۲ ح ۶ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت