نقش قُطام در ترور امام علی(ع)

پرسش :

قطام در شهادت حضرت علی(ع) چه نقشی داشت؟



پاسخ :

در مورد نقش قطام در قتل امام عليه السلام مورّخان دچار افراط و تفريط شده اند . برخى نقش او را در اين ماجرا پر رنگ كرده اند . شايد نخستين تاريخ نويسى كه داستان قطام را در توطئه قتل امام عليه السلام بزرگ كرد، ابن اعثم بود . علامه مجلسى نيز اين داستان را از كتابى ناشناخته به صورت يك رُمان عشقى نقل كرده است . همين داستان ، هنگامى كه به دست جُرجى زيدان (داستان نويس مسيحى عرب) مى افتد ، شاخ و برگ هاى فراوانى پيدا مى كند. در مقابل ، برخى از محقّقان معاصر با اشاره به ايرادات و تناقضاتى در اين داستان، اصل وجود چنين ماجرايى را در قتل امام عليه السلام زير سؤال برده اند.

به نظر مى رسد كه اصل وجود قطام و نقش او در توطئه ترور امام عليه السلام غيرقابل انكار است ؛ چنان كه داستان پردازى هايى كه در اين زمينه در الفتوح ابن اعثم[۱]و بحارالأنوار[۲]و نوشته جرجى زيدان[۳]آمده نيز غير واقعى است.

مؤلّفان مصادر كهن ، مانند: الطبقات الكبرى (م ۲۳۰ ق)، الإمامة والسياسة (م ۲۷۶ ق)، أنساب الأشراف (م ۲۷۹ ق)، الأخبار الطوال (م ۲۸۲ ق)، الكامل مبرَّد (م ۲۸۵ ق)، تاريخ الطبرى (م ۳۱۰ ق)، الفتوح (م ۳۱۴ ق) مُرُوج الذّهب (م ۳۴۶ ق) و مقاتل الطالبيين (م ۳۵۶ ق) بر نقش زنى به نام «قطام» كه پدر و برادر ، و در بعضى از متونْ عمويش ، در جنگ نهروان كشته شده بودند و از اين جهت ، كينه امام عليه السلام را به دل داشت ، در توطئه قتل امام عليه السلام و ارتباط او با ابن ملجم ، اتّفاق دارند . بنا بر اين، به آسانى نمى توان اصل داستان را انكار كرد ؛ امّا چگونگى آن ، قابل تشكيك است و آنچه در اين باره به صورت يك رُمان آمده ، قطعا باطل است . شايد نزديك ترين گزارش به واقع، متن أنساب الأشراف و الإمامة والسياسة باشد كه در آن آمده:

ابن ملجم به كوفه آمد و كار خود را پنهان داشت و با زنى به نام قُطام دختر علقمه ـ كه از خوارج بود و على عليه السلام در جنگ با خوارج، برادرش را كشته بودـ ازدواج كرد . ازدواج با او به اين شرط بود كه على عليه السلام را به قتل برساند . مدّتى نزد او ماند . روزى قطام به او ـ كه پنهان مى زيست ـ گفت : مدّتى طولانى است كه دوست دارى نزد خانواده ات بمانى و از كارى كه به خاطر آن آمده اى ، چشم پوشيده اى! گفت : با ياران خودم وقتى را قرار گذاشته ام كه از آن فرا نخواهم رفت .[۴]


[۱]الفتوح : ج ۴ ص ۲۷۵ ـ ۲۷۶ .

[۲]بحار الأنوار: ج ۴۲ ص ۲۲۸ .

[۳]كتاب ۱۷ رمضان .

[۴]أنساب الأشراف: ج ۳ ص ۲۵۰ و ۲۵۳ ، الإمامة والسياسة: ج ۱ ص ۱۷۹ و ۱۸۰ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت