جنس جامه پيامبر(ص)

پرسش :

لباس پیامبر(ص) از چه جنسی بود؟



پاسخ :

بر پايه شمارى از احاديث قابل اعتماد، لباس پيامبر اكرم(ص) و پيامبران پيشين، از جنس پنبه[۱]و كتان[۲]بوده است. حديثى نيز در دست است كه به نقل از امام على عليه السلام، لباس پيامبر(ص) و امامان از اهل بيت او عليهم السلام را از پنبه دانسته و به پوشيدن جامه پنبه اى فرمان داده است.[۳]از سوى ديگر، برخى از احاديث، پوشيدن لباس پشمين را به پيامبر اكرم(ص) نسبت داده اند، بدون آن كه پوشيدن ديگر لباس ها را نفى كنند[۴]و در چند حديث نبوى نيز به پوشيدن لباس پشمى توصيه شده است.[۵]

در مقابل، برخى از احاديث، پوشيدن لباس پشمى را براى حالت هاى خاصّى دانسته اند.[۶]اين معنا بر پايه حديثى كه كاربرد لباس پشمى (جبّه پشمين رومى و يا شامى) را در جنگ بدر گزارش كرده، قابل تأييد است.[۷]نهى امام صادق عليه السلام از پوشيدن لباس پشمى در حالت عادى نيز مؤيّدى ديگر است ؛[۸]زيرا امامان، اوامر و نواهى خود را در چارچوب سنّت نبوى بيان مى نموده اند.

افزون بر اين، گرماى عربستان و نياز به استفاده از لباس هاى پنبه اى و نخى نيز مى تواند مؤيّد بيرونى بر استفاده پيامبر(ص) از پنبه به عنوان لباس اصلى و پشم به گاه نياز باشد. براى استوار نمودن اين قرينه، يادآورى مى كنيم كه پشم در روزگار گذشته بيشتر به صورت پوستين و نمد استفاده مى شده و لباسى ضخيم و گرم به شمار مى رفته است.

جالب توجّه، اين كه يك حديث نيز نشان دهنده كنار نهادن لباس پشمى از سوى پيامبر(ص) است كه با توجّه به صدر آن، بسى محتمل است ناظر به نفى استفاده هميشگى از آن و مؤيّد برداشت ما باشد. در اين حديث عايشه مى گويد:

صَنَعتُ لِرَسولِ اللّهِ(ص) بُردَةً سَوداءَ فَلَبِسَها، فَلَمّا عَرِقَ فيها وَجَدَ ريحَ الصّوفِ فَقَذَفَها.[۹]

روپوشى مشكى براى پيامبر خدا(ص) درست كردم و آن را پوشيد؛ ولى هنگامى كه در آن عرق كرد، بوى پشم را در آن احساس نمود و آن را كنار نهاد.

گفتنى است استفاده موردى و به گاه نياز از لباس پشمى، مى تواند يكى از شيوه هاى جمع ميان احاديث متعارض در باره استفاده از لباس پشمى باشد. احاديثى كه در دسته هاى زير قابل تقسيم بندى هستند:

دسته اى از احاديث، لباس پشمى را لباس پيامبران و اولياى الهى دانسته اند.[۱۰]همچنين از پيامبر اكرم(ص) نقل شده است:

خَمسٌ لا أدَعُهُنَّ حَتَّى المَماتِ:... وَ لُبسُ الصّوفِ.[۱۱]

پنج چيز است كه تا زنده ام، آنها را ترك نمى كنم:... و پوشيدن پشمينه.

و نيز:

مَن لَبِسَ الصّوفَ وَ انتَعَلَ المَخصوفَ و... فَقَد نَحَّى اللّهُ مِنهُ الكِبرَ.[۱۲]

هر كه پشمينه بپوشد و كفش وصله دار به پا كند...، هر آينه خداوند، كبر را از او دور كرده است.

احاديث دسته دوم، پوشيدن لباس پشمى از سوى پيامبر(ص) را نفى كرده و يا آن را مورد نكوهش ايشان دانسته اند. امام على عليه السلام مى فرمايد:

اِلبَسُوا الثِّيابَ مِنَ القُطنِ ؛ فَإِنَّهُ لِباسُ رَسولِ اللّهِ(ص) ولِباسُنا، ولَم يَكُن يَلبَسُ الصّوفَ وَالشَّعرَ إلاّ مِن عِلَّةٍ.[۱۳]

لباس پنبه اى بپوشيد، كه لباس پيامبر خدا(ص) و لباس ما [اهل بيت]است. [پيامبر خدا(ص)] لباس پشمى و مويين نمى پوشيد، مگر اين كه علّتى (بيمارى اى) در كار بود.

همچنين در حديثى، پيامبر خدا(ص) به ابو ذر مى فرمايد:

يا أبا ذَرٍّ يَكونُ فى آخِرِ الزَّمانِ قَومٌ يَلبَسونَ الصّوفَ فى صَيفِهِم وَ شِتائِهِم، يَرَونَ أنَّ لَهُمُ الفَضلَ بِذلِكَ عَلى غَيرِهِم اُولِئكَ يَلعَنُهُم مَلائِكَةُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ.[۱۴]

اى ابو ذر! در آخر الزمان مردمى خواهند بود كه در تابستان و زمستان، پشمينه مى پوشند و معتقدند كه با اين كار بر ديگران برترى دارند. اينان را فرشتگان آسمان ها و زمين، لعنت مى كنند.

حديث نخست به روشنى نشان مى دهد كه استفاده پيامبر(ص) از لباس پشمى، گاه به گاه بوده است. اين معنا با در نظر گرفتن چند كار ديگر پيامبر(ص) در كنار اين كار، قابل استنباط است. پيامبر(ص) بر روى زمين و همراه بردگان غذا مى خورد و شير بز را خود مى دوشيد و بر درازگوش سوار مى شد تا فروتنى را به امّت خود بياموزد. روشن است كه اين كارها را نمى توان هميشه و همه جا و در هر حالتى انجام داد. آيا پيامبر(ص) مى تواند همه وظايف فردى و اجتماعى خود را كنار نهد و هر روز به يك يك كارهاى خانه بپردازد ؟ !

به سخن ديگر، حديثِ ياد شده، كنار ننهادن پوشيدن جامه پشمين تا زمان وفات را به پيامبر(ص) نسبت مى دهد، نه آن كه استفاده پيامبر(ص) از آن را هميشگى بخواند و پوشيدن برخى لباس هاى ديگر را نفى كند. به زبان منطقى، نفى يك گزاره عمومى، مفيد اثبات طرف مقابل آن به شكل عمومى و مطلق نيست.

حديث دوم نيز به گونه اى مؤيّد اين نكته است كه پوشيدن لباس پشمى به قصد تواضع و زدودن كبر، نيكوست. اين، بِدان معناست كه اگر روزگارى پشمينه پوشى، زيان هايى در پى داشته باشد و به جاى تواضع، موجب تظاهر و خودنمايى گردد، آن گاه حُسن آن از ميان مى رود ؛ زيرا اين حُسن، مقيّد به حصول هدف آن، يعنى فروتنى است و نه انگشت نما شدن و برترى طلبى ؛ امرى كه پيامبر(ص) آن را پيش بينى نمود و با ظهور پشمينه پوشان (صوفيان) در روزگار امام صادق عليه السلام و شهرت يافتن و انگشت نما شدن آنان به اين لباس، جامه تحقّق پوشيد.[۱۵]

نكته شايان توجّه در اين پيش بينىِ درست، اشاره به كاربرد نابه جاى لباس پشمى در تابستان است (فى صَيفهم وَ شِتائهم ؛ در تابستان و زمستان شان) ؛ امرى كه به روشنى نشان مى دهد قصد پشمينه پوشان، برترى جويى بر ديگران است ؛ همان چيزى كه در عبارت بعدى حديث ارائه شده است (يَرَونَ أنَّ لَهُمُ الفَضلَ بِذلِكَ عَلى غَيرِهِم ؛ با اين كار، خود را برتر از ديگران مى بينند). بى گمان، پشمينه پوشى اگر به قصد خودنمايى و برترى جويى باشد، كارى ناپسند است.

افزون بر اين، وجوه ديگرى نيز براى نهى از پوشيدن جامه پشمين و نكوهش آن ارائه شده است. علاّمه مجلسى مى گويد:

وما ورد بالنهي والذمّ فمحمول على المداومة عليه أو على ما إذا لم يكن للقناعة، بل لإظهار الزهد والفضل.[۱۶]

احاديثِ باز دارنده و نكوهنده پشمينه پوشى، به معناى مداومت بر آن يا پوشيدن به قصد زهد و فضل فروشى، و نه قناعت و ساده زيستى است.

شهيد اوّل مى گويد:

والنهى عن لبس الصوف و الشَّعر للتنزيه، أو بحسب الأزمان، لأنّ الصادق عليه السلام فَعَلَه، وروى عن أبيه و جدّهِ فِعله.[۱۷]

نهى از پوشيدن لباس پشمى و مويين، به خاطر تنزيه (پاكيزگى) و يا متناسب با زمانه است ؛ زيرا امام صادق عليه السلام اين كار را انجام داده و روايت شده كه پدر و جدّش نيز لباس پشمى پوشيده اند.

به احتمال فراوان، مقصود شهيد اوّل از تنزيه، بوى ناخوشايند پشم به هنگام خيس و نمناك شدن است. مقصود از زمانه هم مى تواند اقتضائات روزگار باشد كه در زمان سختى و فقر و نادارى، مانند آنچه در صدر اسلام وجود داشت، پوشيدن جامه پشمى، شيوه اى براى همدلى با بينوايان و كارى پسنديده است ؛ امّا در روزگار فراخى و گشايش، گونه اى رياكارى و شهرت طلبى قلمداد مى شود.

چكيده سخن، اين كه: بر پايه اصل سادگى و رعايت هنجارهاى معمول زندگى، لباس پيامبر(ص) به گونه معمول و مطابق با هواى گرم عربستان از پنبه و كتان بوده ؛ امّا ايشان گاه لباس هاى پشمى مانند عبا و پوستين پشمى نيز به تن مى كرده است. بر اين پايه، پيامبر(ص) هر دو گونه لباس را در موقعيت هاى مناسب و به طور متعارف مى پوشيده است و در اين باره محدوديت خاصّى به چشم نمى آيد، همان گونه كه در باره بسيارى از كارهاى شخصى نيز تا آن گاه كه با چيزى ديگر همراه نشده و عنوان ديگرى بر آن منطبق نشده، چنين است.

در روزگار گذشته، هدف از پوشيدن لباس پشمى، معمولاً جلوگيرى از سرما بوده كه پيامبر اكرم نيز آن را به شكل عبا و يا همراه لباس رزم به تن مى نموده است. همچنين بسى محتمل است كه پيامبر(ص) به دليل قرار داشتن در جايگاه رهبرى جامعه، براى همسانى با بينوايان و فقيرانى كه در جامعه مى زيستند، گاه به جاى جامه پنبه اى، از جامه پشمى ـ كه ارزان تر بوده ـ، استفاده مى نموده است. اين مى تواند نمونه يك همدلى كامل و نيز ارائه يك راه عملى فروتنى و جلوگيرى از كبر ورزيدن به ديگران باشد.

گفتنى است كه جامه پشمى به دليل زبر بودنش، در عبادت و رياضت شرعى نيز به كار مى رفته است. امامان عليهم السلام در اين حالت، آن را زيرِ لباس خود به تن مى كردند تا از هر گونه تظاهر و خودنمايى به دور باشند.[۱۸]


[۱]. ر . ك : ص ۲۴۸ ح ۹۰۴ و المقنع : ص ۵۴۲ .

[۲]. ر . ك : ص ۲۴۸ ح ۹۰۶ . نيز امام صادق عليه السلام فرمود : «الكَتّانُ مِن لِباسِ الأَنبياءِ وَ هُوَ يُنبِتُ اللَّحمَ ؛ كتان ، از لباس هاى پيامبران است و گوشت را مى روياند» الكافى : ج ۶ ص ۴۴۹ ح ۱ .

[۳]. الكافى : ج ۶ ص ۴۴۵ ح ۴ .

[۴]. ر . ك : ص ۲۴۸ ح ۹۰۵ و ۹۰۷ و ص ۲۵۰ ح ۹۰۹ و ۹۱۱ و سنن ابن ماجة : ج ۱ ص ۱۵۸ .

[۵]. طبرسى رحمه الله احاديث توصيه كننده را در مكارم الأخلاق از كتاب فردوس الأخبار ـ كه از منابع كم اعتبار اهلسنّت به شمار مى آيد ـ نقل كرده است ، مانند اين روايت نبوى : «عَلَيكُم بِلِباسِ الصُّوفِ تَجِدوا حَلاوَةَ الإِيمانِ وَ قِلَّةِ الأَكلِ تُعرَفوا فِى الآخِرَةِ وَ إنَّ النَّظَرَ إلَى الصُّوفِ يُورِثُ التَّفَكُّرَ وَ التَّفَكُّرُ يُورِثُ الحِكمَةَ وَ الحِكمَةُ تَجرى فى أجوافِكُم مِثلَ الدَّمِ ؛ لباس پشمى بپوشيد تا شيرينى ايمان را بچشيد و كم بخوريد تا در آخرت ، شناخته شويد و بى گمان ، نگريستن به پشم ، تفكّر مى آورد و تفكّر ، حكمت مى آورد و حكمت مانند خون در درونتان جريان مى يابد» مكارم الأخلاق : ص ۱۱۵ .

[۶]. ر . ك : ص ۲۵۰ ح ۹۱۲ .

[۷]. الجامع لأحكام القرآن : ج ۴ ص ۱۹۷ .

[۸]. «لا تَلبَسِ الصّوفَ وَ الشَّعرَ إلاّ مِن عِلَةٍ ؛ لباس پشمى و مويين مپوش ، مگر به خاطر مشكلى» الكافى : ج ۶ ص ۴۴۹ ح ۱ .

[۹]. ر . ك : ص ۲۵۰ ح ۹۰۸ .

[۱۰]. از جمله در باره موسى عليه السلام و هارون گفته شده : هنگامى كه براى دعوت فرعون ، نزد وى رفتند ، جبّه پشمين بر تن و عصايى در دست داشتند . فرعون با شنيدن سخنان آنان ، با اشاره به لباسشان ، به تحقير آنها پرداخت . نيز در باره ابراهيم خليل عليه السلام و عيسى مسيح عليه السلام هم وارد شده كه پشم مى پوشيدند . در كتاب الكافى هم به نقل از حسين بن كثير خزّاز آمده كه وى امام صادق عليه السلام را ديده كه چندين لباس و از جمله لباسى پشمين بر تن داشته است . آن گاه حسين به ايشان يادآورى كرده كه مردم لباس پشمين را خوش نمى دارند و ايشان در پاسخ فرموده است : «كَانَ أَبِي مُحَمَّدُ بنُ عَلِيٍّ عليهماالسلام يَلبَسُهَا ، وَكَانَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليهماالسلاميَلبَسُهَا ، وَكَانُوا ـ عَلَيهِمُ السَّلاَمُ ـ يَلبَسُونَ أَغلَظَ ثِيَابِهِم إِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلاَةِ ، وَنَحنُ نَفعَلُ ذلِكَ ؛ پدرم باقر عليه السلامو پدربزرگم زين العابدين عليه السلام ، لباس پشمين مى پوشيدند و سيره شان اين بود كه زبرترين لباسشان را هنگام نماز بر تن كنند . ما هم چنين مى كنيم» . در باره ابو ذر نيز نقل است كه از دو تكّه لباس خود ياد كرده كه هر دو از پشم بودند (الكافى : ج ۱۳ ص ۳۸ ح ۱۲۴۸۶) .

[۱۱]. ر . ك : ج ۱ ص ۱۲۴ ح ۱۸ .

[۱۲]. ر . ك : ج ۱ ص ۴۶۲ ح ۵۲۵ .

[۱۳]. ر . ك : ص ۲۴۸ ح ۹۰۴ .

[۱۴]. الأمالى ، طوسى : ص ۵۳۹ ح ۱ .

[۱۵]. ر . ك : الكافى : ج ۵ ص ۶۵ ح ۱ و ج ۶ ص ۴۴۲ ح ۸ .

[۱۶]. بحار الأنوار : ج ۷۳ ص ۶۵ .

[۱۷]. ذكرى الشيعة : ج ۳ ص ۷۲ .

[۱۸]. ر . ك : ميزان الحكمة : ج ۱۰ ص ۲۴۱ جامه زينت و جامه عبادت . براى نمونه ، «در حديثى ، محمّد بنحسين بن كثير خزّاز از پدرش نقل مى كند كه : «رَأَيتُ أبَا عَبدِ اللَّهِ عليه السلاموَ عَلَيهِ قَميصٌ غَليظٌ خَشِنٌ تَحتَ ثِيابِهِ وَ فَوقَها جُبَّةُ صُوفٍ وَ فَوقَها قَميصٌ غَليظٌ فَمَسِستُها فَقُلتُ : جُعِلتُ فِداكَ إنَّ النّاسَ يَكرَهونَ لِباسَ الصُّوفِ فَقالَ : كَلاّ كانَ أبى مُحَمَّدُ بنُ عَلِىٍّ يَلبَسُها وَ كانَ عَلِىُّ بنُ الحُسَينِ يَلبَسُها وَ كانوا عليهم السلام يَلبَسونَ أغلَظَ ثِيابِهِم إذا قاموا إلَى الصَّلاةِ وَ نَحنُ نَفعَلُ ذلِكَ ؛ امام صادق عليه السلام را ديدم كه پيراهن زبر كلفتى زير لباس هايش پوشيده بود و روى آن ، رداى پشمى و بر روى آن نيز پيراهن كلفت ديگرى بود . به آن دست كشيدم و گفتم : فدايت شوم ! مردم ، لباس پشمى را دوست ندارند . فرمود : هرگز چنين نيست ! پدرم ، محمّد بن على (باقر عليه السلام) آن را مى پوشيد و على بن الحسين (زين العابدين عليه السلام) نيز آن را مى پوشيد و پدرانم (امامان عليهم السلام) هنگامى كه به نماز بر مى خاستند، خشن ترين لباس هايشان را مى پوشيدند و ما نيز چنين مى كنيم [تا در برابر خداوند ، خاكسارى و فروتنى نماييم]» (الكافى : ج ۶ ص ۴۵۰ ح ۴) .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت