پیام های آیه تطهیر

پرسش :

آیۀ نورانى تطهیر چه پیامى براى مسلمانان دارد و چه هدفى را در جامعۀ اسلامى دنبال مى کند؟



پاسخ :

با اندکى تأمّل در معناى بلند این آیه مى توان پیام هاى گوناگونى را از آن برداشت نمود که به شمارى از آنها اشاره مى کنیم:

۱. پیام اعتقادى

اوّلین و مهم ترین پیام این آیه، پیام اعتقادى است. همان گونه که پیش تر اشاره کردیم، این آیه بر پاک بودن و طهارت مطلق اهل بیت علیهم السلام تأکید دارد و این به معناى معصوم بودن آن بزرگواران است. عصمت، اهل بیت علیهم السلام را در رتبه اى همسان قرآن قرار مى دهد؛ یعنى همان گونه که قرآن، حجّت و واجب الإطاعه است، گفتار و رفتار و دستورهای خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله نیز دقیقاً منطبق با فرامین الهى و حجّت است.

این، همان نکته اى است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در موارد مختلفى چون خطبۀ غدیر و حدیث ثقلین، بارها آن را مورد تأکید قرار داده است.[۱]ایشان در حدیث ثقلین ـ که فریقین آن را نقل کرده اند ـ، مى فرماید:

إنّی تارکٌ فیِکُمُ الثَّقَلَینِ: کِتابَ اللّهِ وَ عِترَتی أهلَ بَیتی، ما إنْ تَمَسَّکتُم بِهِما لَن تَضِلّوا أبَداً.[۲]

من دو چیز گران بها در میان شما به جا مى گذارم که تا وقتی به آن دو چنگ می زنید، هرگز گم راه نمى شوید.

اعتقاد به عصمت و حجّیت رفتار و گفتار و تقریر اهل بیت، به معناى اعتقاد به استمرار رهبرى الهى، پس از ختم نبوّت و محروم نشدن انسان از هدایت و لطف خداوند، و عقیده به حکمت آفریدگار و هدفمندى دستگاه آفرینش است.

۲. پیام سیاسى

پیام سیاسى آیۀ تطهیر، رهبرى سیاسى خاندان رسالت است. این پیام در واقع، ریشه در پیام اعتقادى آیۀ تطهیر دارد؛ زیرا مقتضاى عصمت و وجوب اطاعت از اهل بیت علیهم السلام در همۀ مسائل فردى و اجتماعى، علاوه بر رهبرى دینى، رهبرى سیاسى نیز هست.

اصولاً در جهان بینى توحیدى، حکومت، حقّ آفریدگار انسان است؛ چرا که او بهترین قانون گذار و بهترین مجرى قانون است که هرگز خطا نمى کند. این حق از طرف خداوند متعال به انسان هایى که از خطا مصونیت دارند، واگذار شده است و کسانى که مصونیت آنان از خطا تضمین شده است، تنها انبیاى الهى و اوصیاى آنها از جمله پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و اهل بیت او علیهم السلام هستند.

بنا بر این، پیام سیاسى آیۀ تطهیر، پشتوانۀ قرآنى محکمی براى همۀ روایاتى است که اهل بیت علیهم السلام را رهبران سیاسى جامعۀ اسلامى معرّفى کرده اند.

گفتنى است که اهل بیت علیهم السلام، خود در مقام اثبات رهبرى سیاسى خویش مکرّر به پیام سیاسى آیۀ تطهیر استدلال کرده اند. امام على علیه السلام در جریان سقیفه[۳]و خوددارى از بیعت با ابو بکر، ضمن برشمردن فضائل خود، از وی در بارۀ واقعۀ کسا اقرار گرفت:

قالَ: فأَنشُدُکَ بِاللّهِ أنا صاحِبُ دَعوةِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وأهلی ووُلدِی یَومَ الکِساءِ: ”اللّهمَّ هؤلٰاءِ أهلی إلیکَ لا إلیَ النارِ" أم أنتَ؟ قال: بَل أنتَ و أهلُکَ و وُلدُکَ.[۴]

فرمود: «تو را به خدا سوگند مى دهم، آیا در روز کسا، من و خانواده و فرزندانم مشمول دعاى پیامبر خدا گشتیم یا تو، آن جا که فرمود: ”اینان خاندان من هستند. به سوى تو روان باشند، نه آتش"»؟ او (ابو بکر) در پاسخ گفت: تو و خانواده و فرزندانت.

همچنین در ماجراى شورایى که به فرمان عمر براى تعیین خلیفۀ بعد از او تشکیل شد، على علیه السلام براى اثبات شایستگى خود، به آیۀ تطهیر و شمول آن بر خود استدلال نموده است:

قالَ: فأَنشُدُکُم بِاللّهِ هَل فیکُم أحَدٌ أَنزَلَ اللّهُ فیهِ آیَةَ التَّطهیرِ غَیری؟ قالوا: اللّٰهُمَّ لا.[۵]

فرمود: «شما را به خدا، آیا غیر از من، کسى در میان شما هست که آیۀ تطهیر در حقّ او نازل شده باشد؟!». گفتند: خیر.

نیز در زمان خلافت عثمان در جمع مهاجران و انصار، هنگامى که آنها در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله فضائل خود را بر مى شمردند و از على علیه السلام مى خواستند او هم چیزى بگوید، ایشان ضمن تأیید خدمات آنان به اسلام، در بیان فضیلت خود، به واقعۀ کسا و آیۀ تطهیر اشاره نمود.[۶]

همچنین در جریان فتنۀ ناکثین و جنگ افروزان جمل، هنگامى که آنان را به بیعت مجدّد دعوت فرمود، براى اثبات حقّانیت خود، ضمن برشمردن فضائل خویش، به ویژگى «طهارت» اشاره کرد و فرمود:

ونَحنُ أهلُ البَیتِ الذَّینَ أذْهَبَ اللّهُٰ عَنهُمُ الرِّجسَ و طَهَرَّهُم تَطهِیراً.[۷]

هان! ما اهل بیتى هستیم که خداوند، هر گونه پلیدى را از آنها دور کرده و کاملاً پاکشان گردانیده است.

نیز در نامه به معاویة بن ابى سفیان به همین ویژگى تأکید مى فرماید و مى نویسد:

و نَحنُ أهلُ البَیتِ الَّذینَ أذهَبَ اللّهُ عَنهُمُ الرِّجسَ وَ طَهَّرَهُم تَطهِیراً.[۸]

ما خاندانى هستیم که خداوند، هر گونه پلیدى و پلشتى را از آنها دور کرده و کاملاً پاکشان گردانیده است.

همچنین در واقعۀ صفّین، هنگامى که دو لشکر در برابر هم صف آرایى کردند، امام علیه السلام ضمن خطابه اى به رویداد کسا اشاره نمود.[۹]

نیز فرزندان آن بزرگوار، چه آنهایى که در واقعۀ کسا حضور داشتند، مانند: امام حسن علیه السلام[۱۰]و امام حسین علیه السلام[۱۱]و چه آنهایى که حضور نداشتند، مانند: امام زین العابدین علیه السلام،[۱۲]امام باقر علیه السلام[۱۳]و امام رضا علیه السلام،[۱۴]در مقام اثبات حقّانیت اهل بیت، به رویداد کسا و آیۀ تطهیر استناد کرده اند. نیز همسر بزرگوار پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله[۱۵]و جمعى از اصحاب پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مانند: ابن عبّاس،[۱۶]سعد بن ابى وقّاص[۱۷]و واثلة بن اسقع[۱۸]در موارد گوناگون، به طهارت اهل بیت علیهم السلام استدلال نموده اند.

۳. پیام اخلاقى

پیام اخلاقى آیۀ تطهیر، ضرورت پاک سازى جان براى دستیابى به عنایات ویژۀ الهى است، چنان که اهل بیت علیهم السلام ـ که محبوب ترین خلق خدا بر روى زمین اند ـ، از بالاترین درجۀ پاکى روح و عصمت کامل از گناه برخوردار بودند. در حدیثی از امام على علیه السلام به این پیام تصریح شده است:

قُلوبُ العِبادِ الطّاهِرةُ مَواضِعُ نَظَرِ اللّهِ سُبحانَهُ، فَمَن طَهَّرَ قَلبَهُ نَظَرَ اللّهُ  إلَیهِ.[۱۹]

دل هاى پاک بندگان، نظرگاه هاى خداى سبحان است. پس هر که دلش را پاک سازد، خداوند به آن می نگرد.

۴. پیام عرفانى

پیام عرفانى آیۀ تطهیر، این است که شناخت حقیقى و باطنى اهل بیت علیهم السلام جز از راه پاک سازى جان، میسّر نیست؛ زیرا کسى مى تواند پاکان را بشناسد که حقیقت پاکى را دریافته باشد و تا خود پاک نگردیده و به جهان پاکان، وارد نشده و با آنان سنخیت روانى نیافته باشد، حقیقت پاکى را در نخواهد یافت، چنان که شناخت حقیقت قرآن نیز جز براى اهل طهارت و پاکى، امکان پذیر نیست:

(لاَ یمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ.[۲۰]

[حقیقت] قرآن را تنها پاک شدگان لمس می کنند).

بر اساس این آیۀ شریف، شرط شناخت حقیقى اهل بیت علیهم السلام ـ که به تصریح حدیث ثقلین، همتاى قرآن هستند ـ نیز تهذیب نفس و پاکى جان است و هر چه دل، پاک تر و جان، نورانى تر باشد، معرفت بیشترى در بارۀ مقامات معنوى و کمالات روحى آنان براى انسان حاصل مى گردد. پاکى جان انسان ها، آنان را آمادۀ استجابت این دعا در حقّشان مى کند؛ دعایی که امام على علیه السلام در تعلیم به نوف بکالى فرمود:

وَ الْحَظْنِی بِلَحظَةٍ مِن لَحَظاتِک تُنَوِّرُ بِها قَلبِی بِمَعرِفَتِکَ خاصَّةً وَ مَعرِفَةِ أولِیائکَ، إنَّکَ عَلىٰ کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.[۲۱]

با گوشۀ نگاهى از نگاه هایت به من بنگر تا با آن، قلبم را به شناخت ویژۀ خود و شناخت اولیاى خود روشن گردانى، که تو بر هر کارى توانایى.


[۱]. براى آگاهی بیشتر در این زمینه، ر.ک: کتاب اهل بیت علیهم السلام در قرآن و حدیث: ص۲۸۷، دانش‌نامۀ امیر المؤمنین علیه السلام: ج۲ ص۲۳۷ ـ ۳۷۸.

[۲]. ر. ک: اهل بیت علیهم السلام در قرآن و حدیث: ص۲۸۷ ـ ۳۱۷.

[۳]. ر.ک: شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحدید: ج۲ ص۲۱.

[۴]. الخصال: ص۵۵۰، الاحتجاج: ج۱ ص۱۶۳.

[۵]. المناقب، ابن مغازلی: ص۱۷۳. نیز، ر.ک: الاحتجاج: ج۱ ص۱۹۵.

[۶]. کتاب سلیم بن قیس: ص۲۰۰، الاحتجاج: ج۱ ص۲۱۵.

[۷]. بحار الأنوار: ج۳۳ ص۱۳۷.

[۸]. الغارات: ج۱ ص۱۹۹.

[۹]. کتاب سلیم بن قیس: ج۲ ص۷۶۱.

[۱۰]. ر. ک: اهل بیت علیهم السلام در قرآن و حدیث: ص۸۸ ـ ۹۰ ح ۵۹ و ۶۱.

[۱۱]. ر. ک: همان: ص۹۰ ح ۶۳.

[۱۲]. ر. ک: همان: ص۹۰ـ ۹۲ ح ۶۴ ـ ۶۵.

[۱۳]. ر. ک: همان: ص۹۲ ح ۶۶ و ص۷۷۸ ح ۸۹۵.

[۱۴]. ر. ک: همان: ص۹۶ ح ۷۰.

[۱۵]. ر. ک: همان: ص۲۸ ح ۷.

[۱۶]. ر. ک: همان: ص۷۲ ح ۴۰.

[۱۷]. ر. ک: همان: ص۶۸ ح ۳۶.

[۱۸]. ر. ک: همان: ص۸۰ ح ۴۹.

[۱۹]. غرر الحکم: ج۴ ص۵۰۷ ح ۶۷۷۷.

[۲۰]. واقعه: آیۀ ۷۹.

[۲۱]. بحار الأنوار: ج۹۱ ص۹۶.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت