بیعت ها با پیامبر(ص)

بیعت ها با پیامبر(ص)

بیعت های متعدد با پیامبر اسلام(ص) صورت گرفته است که در اینجا برشمرده می شوند.

هم زمان با بعثت پيامبر خاتم(ص) و نزول قرآن، سنّت هاى نادرست جاهليت، به وسيله آموزه هاى وحى ، منسوخ گرديدند؛ امّا سنّت هاى نيكو[۱]مورد تأييد قرار گرفتند . يكى از سنّت هاى نيكوى جاهليت كه با اصلاحات مى توانست در جهت تأمين حقوق مردم مورد بهره بردارى جامعه واقع شود ، سنّت بيعت بوده به همين جهت مورد تأييد پيامبر اكرم(ص) قرار گرفت و در قرآن و سيره نبوى بازتاب يافت ، بيعت هاى دوران حيات پيامبر(ص) عبارت اند از :

۱ . بيعت اسلام

نخستين بيعتى كه با پيامبر خدا(ص) صورت گرفت و گسترش آيين اسلام با آن آغاز شد ، بيعت على عليه السلام و خديجه عليهاالسلام بود . در حديثى آمده كه پيامبر(ص) به آنها فرمود : «جبرئيل، نزد من است و شما را به بيعت با اسلام فرا مى خواند . پس اسلام آوريد تا سالم بمانيد ، و فرمان بريد تا هدايت شويد» .

و آن دو، در پاسخ گفتند: چنين كنيم و فرمان برداريم، اى پيامبر خدا ![۲]

در ادامه اين حديث آمده كه اين نخستين بيعتى كه در سيره نبوى تحقّق يافت، توسّط جبرئيل، «بيعت اسلام» نام گذارى شد . گفتنى است پس از آن، اين اصطلاح براى هر تازه مسلمانى كه با پيامبر(ص) بيعت مى كرد، استفاده مى شده است .[۳]

۲ . بيعت عشيره

نخستين بيعت آشكار و رسمى در تاريخ اسلام، «بيعت عشيره» است كه در سال سوم بعثت پس از نزول آيه  « وَ أَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ؛[۴]و خويشان نزديكت را اندرز ده »  در روزى كه «يوم الدار»[۵]ناميده شد ، صورت گرفت . در اين روز ، پيامبر خدا(ص) به فرمان الهى، خواستار پذيرش اسلام و بيعت با او از سوى بنى هاشم شد و بر اساس احاديث شيعه و اهل سنّت ، تنها امام على عليه السلام كه كم سن ترين افراد آن خاندان بود ، با پيامبر(ص) بيعت كرد .[۶]

۳ . بيعت نخست در عقبه

پيامبر خدا(ص) پس از اعلام رسمى رسالت ، فعّاليت هاى جدّى تبليغى خويش را آغاز كرد . اوج اين فعّاليت، در ايّام حج بود كه مردم از شهرهاى مختلف در مكّه حضور پيدا مى كردند . از جمله در سال يازدهم بعثت ، پيامبر(ص) با شش تن از قبيله خزرج ـ كه در شهر مدينه ساكن بودند ـ ديدار و آنها را به اسلام دعوت نمود . آنها پس از پذيرفتن اسلام و بازگشت به مدينه، به تبليغ دين اسلام پرداختند . تبليغات پيگير آنها سبب شد كه گروهى از مردم مدينه اسلام را پذيرفتند و در سال دوازدهم بعثت، دوازده نفر از اهل مدينه به مكّه آمدند و در عَقَبه[۷]با پيامبر(ص) ملاقات كردند و با ايشان بيعت نمودند و اين چنين، نخستين حركت سياسى براى تشكيل حكومت اسلامى آغاز شد .

اسعد بن زراره و عبادة بن صامت، برجسته ترين چهره ها در اين بيعت بودند . عبادة بن صامت، ماجراى اين بيعت را چنين گزارش مى كند :

كُنتُ فيمَن حَضَرَ العَقَبَةَ الاُولى ، وَ كُنَّا اثنَى عَشَرَ رَجُلاً ، فَبايَعنا رَسولَ اللّهِ(ص) عَلى بَيعَةِ النِّساءِ ، وَ ذلِكَ قَبلَ أن يُفتَرَضَ الحَربُ ، عَلى أن لا نُشرِكَ بِاللّهِ شَيئا ، وَ لا نَسرِقَ ، وَ لا نَزنِىَ ، وَ لا نَقتُلَ أولادَنا ، وَ لا نَأتِىَ بِبُهتانٍ نَفتَريهِ بَينَ أيدينا وَ أَرجُلِنا ، وَ لا نَعصِيَهُ فى مَعروفٍ ؛ فَإِن وَفَيتُم فَلَكُمُ الجَنَّةُ ، وَ إن غَشيتُم مِن ذلِكَ شَيئا فَأَمرُكُم إلَى اللّهِ إن شاءَ عَذَّبَكُم وَ إن شاءَ غَفَرَ لَكُم .[۸]

من هم با كسانى كه در بيعت اوّل عقبه حضور داشتند ، بودم . ما دوازده مرد بوديم و با پيامبر خدا(ص) به بيعت زنان، بيعت كرديم[۹]ـ و اين در آن زمانى بود كه هنوز جنگ [و جهاد]، واجب نگشته بود ـ ، با اين شروط كه: چيزى را شريك خدا قرار ندهيم ، دزدى نكنيم ، زنا نكنيم ، فرزندانمان را نكشيم ، بچّه هاى نامشروعى را كه پس انداخته ايم، به ديگرى نسبت ندهيم ، و در كار نيك از او (پيامبر(ص) ) نافرمانى نكنيم . [و پيامبر(ص) فرمود :] اگر به اين شرط ها عمل كرديد، بهشت براى شما

خواهد بود ، و اگر چيزى از اين كارها را مرتكب شديد، سر و كارتان با خداست . اگر خواست، عذابتان مى كند و اگر خواست، شما را مى بخشد .

اين بيعت ، در اصطلاح سيره نويسان، «بيعة النساء» نيز ناميده مى شود ؛ زيرا پيامبر(ص) در فتح مكّه از زنان نيز با همين شروط، بيعت گرفت .

۴ . بيعت دوم در عقبه

نخستين بيعت كنندگان با پيامبر در عَقَبه، پس از بازگشت به مدينه، نامه اى به پيامبر(ص) نوشتند و از ايشان مُبلّغى درخواست كردند كه به آنها قرآن بياموزد. پيامبر(ص) ، مصعب بن عمير را فرستاد و وى در مدّتى كوتاه توانست شمار قابل توجّهى از مردم مدينه را مسلمان كند . آنان در سال بعد، يعنى سال سيزدهم بعثت، ۷۳ مرد و دو زن[۱۰]را در ايّام حج به مكّه فرستادند و در عقبه ـ همان مكانى كه سال قبل با پيامبر(ص) در آن جا بيعت كرده بودند ـ ، مجدّدا با ايشان بيعت كردند؛ امّا اين بار، محتواى پيمان آنان ، آغاز يك حركت سياسى و نظامى بود . به گزارش جابر ، پيامبر(ص) از آنها خواست كه با شرايطى با وى بيعت كنند و فرمود :

تُبايِعونى عَلَى السَّمعِ وَ الطّاعَةِ فِى النَّشاطِ وَ الكَسَلِ ، وَ النَّفَقَةِ فِى العُسرِ وَ اليُسرِ ، وَ عَلَى الأَمرِ بِالمَعروفِ وَ النَّهىِ عَنِ المُنكَرِ ، وَ أن تَقولوا فِى اللّهِ لا تَخافونَ فِى اللّهِ لَومَةَ لائِمٍ ، وَ عَلى أن تَنصُرونى فَتَمنَعونى إذا قَدِمتُ عَلَيكُم ، مِمّا تَمنَعونَ مِنهُ أنفُسَكُم وَ أَزواجَكُم وَ أَبناءَكُم ؛ وَ لَكُمُ الجَنَّةُ .[۱۱]

با من بيعت مى كنيد بر اين كه در نيرومندى و سستى، از من حرف شنوى و فرمان بردارى كنيد ، و در تنگ دستى و گشايش، انفاق نماييد ، و امر به معروف و نهى از منكر كنيد ، و از بهر خدا بگوييد و از سرزنش هيچ سرزنشگرى بيم مداريد ، و چون به ميان شما آمدم، مرا حمايت كنيد، آن چنان كه از خودتان و زنان و فرزندانتان حمايت مى كنيد . در اين صورت، بهشت براى شما خواهد بود .

جابر مى گويد : پس از سخنان پيامبر(ص) ، ما از جا بر خاستيم و با ايشان بيعت كرديم .

اين بيعت ، زمينه ساز هجرت پيامبر(ص) به مدينه گرديد . بر اساس گفته شمارى از مفسّران، آيه هفتم از سوره مائده و آيه پانزدهم از سوره احزاب، به اين بيعت، اشاره دارد .[۱۲]

۵ . بيعت رضا

پس از هجرت پيامبر(ص) به مدينه ، در سال دوم هجرى و پيش از جنگ بدر ـ كه نخستين درگيرى مسلمانان با كفّار قريش بود ـ ، پيامبر(ص) هنگام حركت به سوى دشمن، از مسلمانان بيعت گرفت . اين بيعت ، در حديثى از امام صادق عليه السلام ، «بيعة الرضا» ناميده شده است . متن حديث، چنين است :

لَمّا هاجَرَ النَّبِىُّ(ص) إلَى المَدينَةِ ... وَ حَضَرَ خُروجُهُ إلى بَدرٍ دَعَا النّاسَ إلَى البَيعَةِ فَبايَعَ كُلَّهُم عَلَى السَّمعِ وَ الطّاعَةِ .[۱۳]

پيامبر(ص) چون به مدينه هجرت كرد ... و هنگام خارج شدنش به سوى بدر رسيد ، مردم را به بيعت فرا خواند . آنان همگى به حرف شنوى و فرمان بردارى، بيعت كردند .

۶ . بيعت رضوان

اين بيعت در سال ششم هجرى در حديبيّه ،[۱۴]در سفرى كه پيامبر(ص) همراه جمعى از مسلمانان براى انجام مناسك عمره رفته بود، انجام گرفت . در پى جلوگيرى مشركان از ورود مسلمانان به مكّه، پيامبر(ص) ياران همراه خود را به اين بيعت فرا خواند . تعداد مسلمانان همراه پيامبر(ص) در اين سفر، از ۱۲۰۰ نفر تا ۱۵۲۵ نفر، گزارش شده است .[۱۵]

بر پايه برخى از گزارش ها ، موضوع اين بيعت ، مقاومت تا سر حدّ مرگ و در برخى ، فرار نكردن در نبرد، ذكر شده است كه به نظر مى رسد تعارضى ميان آنها نيست و مقصود، به كارگيرى همه توان در مبارزه با دشمن است .

گفتنى است كه اين بيعت ، دو نام دارد : يكى «بيعت رضوان»؛ زيرا خداوند متعال، از كسانى كه در اين پيمان شركت كرده اند، اظهار رضايت كرده ، و ديگرى ، «بيعت شجره»؛ زيرا اين بيعت در زير درخت، صورت گرفته است .

بر اساس منابع شيعه، نخستين كسى كه در اين پيمان با پيامبر(ص) بيعت كرد، امام على عليه السلام بود؛[۱۶]امّا برخى از منابع اهل سنّت، نخستين بيعت كننده را ابو سنان اسدى دانسته اند .[۱۷]

۷ . بيعت پيروزى

پيامبر(ص) پس از فتح مكّه در سال هشتم هجرى ، افزون بر مردان با زنان نيز بيعت نمود؛ امّا مُفاد و چگونگى بيعت مردان با زنان، متفاوت بود . در برخى از احاديث آمده كه مُفاد بيعت مردان ، «فرمانبرى از خدا و پيامبر در حدّ توان» بوده و در برخى، مُفاد آن، «اسلام ، ايمان و جهاد» و در برخى ديگر، «اسلام و شهادت» ذكر شده است . بنا بر اين ، مى توان گفت : موادّ پيمانى كه پيامبر(ص) با مردان داشته، متفاوت بوده است ؛ امّا موادّ بيعت زنان، همان است كه در آيه ۱۲ از سوره ممتحنه آمده است ، يعنى : «دورى از شرك» ، «پرهيز از دزدى و فحشا» و «مخالفت نكردن با پيامبر در كارهاى نيك» .

۸ . بيعت جن

در شمارى از منابع حديثى،[۱۸]بيعت جن با پيامبر(ص) در مسجد احزاب[۱۹]نيز گزارش شده است ؛ امّا از خصوصيات آن، اطّلاعى در دست نيست .

۹ . بيعت غدير

آخرين بيعت در سيره پيامبر(ص) ، بيعت مسلمانان با امام على عليه السلام در روز هجدهم ذى حجّه سال دهم هجرى در محلّى به نام غدير خُم بود.[۲۰]در اين روز، پيامبر(ص) امام على عليه السلام را به عنوان جانشين پس از خود به مسلمانان معرّفى كرد و از آنان خواست كه با او بيعت كنند.[۲۱]افزون بر اين ، به آنان دستور داد كه به عنوان رهبر آينده خود بر او سلام نمايند .


[۱]ر.ك: دانش نامه عقايد اسلامى: ج۲ ص۱۳۵ (معرفت شناسى/بخش سوم/فصل پنجم: جاهليت نخست).

[۲]ر.ك: ص ۳۶۳ ح ۱ .

[۳]ر . ك : ص ۳۶۵ ح ۲ .

[۴]شعرا : آيه ۲۱۴ .

[۵]از آن جا كه اين بيعت در خانه ابو طالب اتّفاق افتاد، به آن روز ، «يوم الدار (واقعه خانه)» گفته شده است .

[۶]ر.ك: ص ۳۶۷ (بيعت / فصل يكم / بيعت عشيره) .

[۷]گردنه اى نزديك مِنا در مكّه در كنار جمره عقبه كه اكنون به صورت مسجدى متروك، مورد بازديد قرار مى گيرد .

[۸]ص ۳۷۲ ح ۶ .

[۹]يعنى بيعت بدون شرط جنگ و با همان شرايطى كه زنان با پيامبر صلى الله عليه و آله بيعت كردند (ر.ك: ممتحنه: آيه ۱۲).

[۱۰]ر.ك: ص ۳۹۲ ح ۱۴ .

[۱۱]ر.ك: ص ۳۶۸ ح ۱۱ .

[۱۲]ر.ك: ص ۳۸۵ پانوشت ۱ و ۲ .

[۱۳]ر . ك : ص ۴۰۸ ح ۲۴ .

[۱۴]نام مكانى در دو فرسنگى مكّه ، و برخى در نُه ميلى مكّه گفته اند . و آن نام چاهى يا درختى خميده است كه در آن جا بوده و غزوه حديبيّه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در آن جا روى داد (لغت نامه دهخدا: واژه «حديبيّه») .

[۱۵]ر . ك : ص۴۲۷ (بيعت / فصل چهارم / شمار مسلمانان در بيعت رضوان) .

[۱۶]ر.ك: ص۴۲۱ (بيعت / فصل چهارم / نخستين كسى كه در زير درخت با پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بيعت كرد) .

[۱۷]الطبقات الكبرى : ج ۲ ص ۱۰۰ ، المصنّف، ابن ابى شيبه : ج ۸ ص ۵۸۹ .

[۱۸]ر . ك : ص ۴۲۱ ح ۳۲ .

[۱۹]مسجد احزاب، مسجدى است كه در زمان پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بنا شده و اسم ديگرش، مسجد فتح است و در بالاى كوه سلع قرار دارد و آن، جايى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله در جنگ خندق در آن جا دعا خوانده است (ر . ك : معجم البلدان : ج ۱ ص ۱۱۱ ، البداية و النهاية : ج ۴ ص ۱۲۷ ، مجمع الزوائد : ج ۴ ص ۱۲ ، المصنّف، ابن ابى شيبه : ج ۷ ص ۱۴۶ ، الطبقات الكبرى : ج ۲ ص ۷۳ ، إمتاع الأسماع : ج ۹ ص ۲۷۵ و ...) .

[۲۰]ر . ك : دانش نامه امير المؤمنين عليه السلام : ج ۲ ص ۲۱۷ (بخش سوم/ فصل دهم : حديث غدير) .

[۲۱]ر . ك : دانش نامه امير المؤمنين عليه السلام : ج ۲ ص ۲۷۱ (بخش سوم/ فصل دهم : حديث غدير / سلام رهبرى) .