سخنى در باره اهتمام پيامبر(ص) به جوانان

سخنى در باره اهتمام پيامبر(ص) به جوانان

اعراب جاهلى به كودكان خود ، توجّهى نمى كردند و جوانان را به مسئوليت هاى اصلى نمى گماردند . پيامبر اكرم(ص) بر خلاف آداب و آيين هاى جاهلى ، به جوانان توجّه نمود و آنها را تا برترين مسئوليت هاى اجتماعى و سياسى بر كشيد ...

اعراب جاهلى[۱]به كودكان خود ، توجّهى نمى كردند و جوانان را به مسئوليت هاى اصلى نمى گماردند .پيامبر اكرم(ص)بر خلاف آداب و آيين هاى جاهلى ، به جوانان توجّه نمود و آنها را تا برترين مسئوليت هاى اجتماعى و سياسى بر كشيد .

گزارش هاى متعدّدى در دست اند كه نشان دهنده اين توجّه و اهتمام پيامبر اكرم(ص) به جوانان و به كارگيرى نيروى فراوان آنان در تحكيم و ترويج دين خدا هستند .[۲]
از جمله ، پيامبر اكرم(ص) پيش از هجرت به مدينه ، مصعب بن عمير را به مأموريتى بس خطير و اثرگذار فرستاد ، يا پس از هجرت و در پى فتح مكّه ، عتاب بن اسيد را به فرماندارى اين شهر مهم و تازه فتح شده ، گمارد و نيز در پايان عمرش ، اُسامة بن زيد را به فرماندهى لشكرى منصوب نمود كه بسيارى از بزرگان مهاجر و انصار در آن حضور داشتند و عازم نبرد با يكى از دو ابرقدرت جهانى آن روزگار يعنى روم بود .

مصعب را جوانى تازه سال توصيف كرده اند[۳]كه مأمور شده بود تا اهالى مدينه را به اسلام فرا بخواند و به آنان آموزه هاى دينى را تعليم دهد .
او در اين مأموريت ،موفّق شد كه سران مدينه همچون سعد بن مُعاذ و اسيد بن حضير را به دين اسلام در آورد كه به گفته ابن اثير ، براى افتخارات او كافى است .[۴]نكته شايان توجّه ، آن كه دعوت مصعب را نيز بيشتر جوانان پاسخ مى دادند .[۵]

عتاب بن اسيد نيز جوانى بيست و يك ساله بود كه براى نخستين بار به فرماندارى پايتخت واقعى عربستان (مكّه) و امامت جماعت شريف ترين مسجد دنيا ، مسجد الحرام ، منصوب شد . او با تدبير و حسن سياست ، اين شهر بزرگ را تا پايان عمر مبارك پيامبر اكرم(ص) اداره كرد .

استدلال پيامبر(ص) براى به كارگيرى اين جوانان ، بسيار منطقى و مقبول است . ايشان به هنگام نصب عتاب فرمود :

وَ لَو أعلَمُ لَهُم خَيرا مِنكَ استَعمَلتُهُ عَلَيهِم.[۶]

و اگر برايشان بهتر از تو را سراغ داشتم ، او را بر آنها مى گماردم .

و در پاسخ اعتراض بزرگان و سال خوردگان مكّه نوشت :

وَ لا يَحتَجَّ مُحتَجٌّ مِنكُم فى مُخالَفَتِهِ بِصِغَرِ سِنِّهِ ، فَلَيسَ الأَكبَرُ هُوَ الأَفضَلُ ، بَلِ الأَفضَلُ هُوَ الأَكبَرُ . [۷]

هيچ كس در مخالفت با او به كم سن و سال بودن وى استدلال نكند ؛ چرا كه بزرگ تر ، برتر نيست ؛ بلكه برتر ، بزرگ تر است .

گفتنى است كه مشابه همين اعتراض به هنگام انتصاب اُسامه به فرماندهى سپاه ، صورت گرفته است ؛[۸]چرا كه اُسامه در آن هنگام ، تنها هجده سال داشت ؛[۹]
امّا پاسخ پيامبر(ص) نشان از استقامت بر تصميم خود دارد .[۱۰]افزون بر اين ، بسيارى از مأموريت هاى مهم و خطرناكى كه پيامبر(ص) به عهده امام على عليه السلام نهاد ، همه در دوره جوانى وى بوده است ؛ مأموريت هايى به سان تبليغ و قضاوت در يمن ، فرماندهى برخى جنگ ها ، عزيمت به مكّه و ابلاغ پيام برائت الهى از مشركان و جانشينى در مدينه به هنگام عزيمت پيامبر(ص) به تبوك .[۱۱]

گفتنى است كه با توجّه به جوان بودن بسيارى از ياران پيامبر خدا(ص) ، جستجوى فراگير در متون تاريخ و سيره مى تواند نمونه هاى بيشترى را به ارمغان آورد .


[۱]به قلم فاضل ارجمند ، جناب آقاى عبد الهادى مسعودى .

[۲]ر . ك : حكمت نامه جوان : ص ۶۵ (نقش جوانان در حكومت خاتم پيامبران) .

[۳]«و كان فتىً حدثا» (بحار الأنوار : ج ۱۹ ص ۱۰) .

[۴]اُسد الغابة : ج ۵ ص ۱۷۶ ش ۴۹۳۶ .

[۵]«يطوف على مجالس الخزرج ، يدعوهم إلى الإسلام فيجيبه الأحداث ؛ ميان مجالس انصار مى چرخيد و آنان را به اسلام فرا مى خواند و جوانان دعوتش را اجابت مى كردند» (بحار الأنوار : ج ۱۹ ص ۱۰) .

[۶]اُسد الغابة : ج ۳ ص ۵۴۹ ش ۳۵۳۸ .

[۷]بحار الأنوار : ج ۲۱ ص ۱۲۳ ح ۲۰ .

[۸]الطبقات الكبرى : ج ۲ ص ۱۹۰ .

[۹]الطبقات الكبرى : ج ۴ ص ۶۶ .

[۱۰]الطبقات الكبرى : ج ۲ ص ۲۴۹ . نيز ، ر . ك : صحيح البخارى : ج ۳ ص ۱۳۶۵ ح ۳۵۲۴ .

[۱۱]ر . ك : دانش نامه امير المؤمنين عليه السلام : ج ۱ ص ۱۹۹ (بخش دوم : امام على عليه السلام با پيامبر(ص) ) .