برادرى در اسلام

پرسش :

دیدگاه اسلام در باره برادری چیست؟



پاسخ :

يك . تشريع قانون برادرى در اسلام

تشريع (وضعِ) قانون برادرى، يكى از برجسته ترين اقداماتِ فرهنگى، سياسى، اجتماعى، اقتصادى و نظامى پيامبر اسلام است و به روشنى، حاكى از ارتباط وى با مبدأ وحى، و نهايتِ درايت، حكمت و مديريتِ ايشان در هدايت و رهبرىِ امّت اسلامى است.

قرآن كريم، با جمله  «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ ؛[۱]در حقيقت، مؤمنان، برادران [يكديگر] اند» ، قانونى را تشريع كرده كه بر اساس آن، نسبت و پيوندى ميان يكايك مسلمانان، ايجاد مى شود كه پيش از آن، وجود نداشت. اين پيوند، «برادرىِ دينى» ناميده مى شود .

نكته قابل تأمّل، اين كه : از نظر اسلام، تنها اين نوع پيوندِ برادرى است كه آثار شرعى و حقوقى دارد، بدين معنا كه پيوند برادرىِ دينى، اگر با پيوند نسبى همراه شود، در ازدواج و ارث، آثار شرعى و حقوقى دارد، و اگر با پيوند رضاعى توأم گردد، در ازدواج، آثارى بر آن مترتّب مى گردد، و اگر با هيچ يك از پيوندهاى نسبى و رضاعى همراه نباشد، آثار شرعى و حقوقى خاصّى دارد كه در فصل سوم و چهارم اين بخش، بدانها اشاره مى شود .

امّا پيوند نسبى و رضاعى بدون پيوند دينى، از نظر اسلام، اثرى بر آنها مترتّب نيست، مانند دو نفر كه به طور نامشروع، در پدر يا مادر و يا هر دو، شريك اند . اسلام، همان طور كه ميان فرزند متولّد از زنا با پدرش، نسبتى قائل نيست، تولّد دو نفر از يك پدر و مادر، يا شير خوردن آنان را از يك مادر، بدون پيوند دينى، معتبر و منشأ آثار شرعى و حقوقى نمى داند.

دو . ايجاد قوى ترين پيوندهاى اجتماعى

اسلام، با تشريع قانون برادرىِ دينى، از يك سو با تعصّب هاى نارواى نژادى، قبيله اى و حزبى به مبارزه برخاست و از سوى ديگر، قوى ترين و كارآمدترين پيوندهاى اجتماعى و سياسى را در امّت اسلامى به وجود آورد.

ادبياتى كه احاديث اسلامى براى تبيين پيوند دينى به كار گرفته اند، فوق العاده تأمّل برانگيز و جالب توجّه است . احاديث اسلامى، نه تنها همه مسلمانان را برادر يكديگر مى دانند، بلكه تأكيد مى كنند كه آنان، برادر يكديگر از يك پدر و مادر هستند[۲]و اين برادرى، ريشه در طينت و فطرت و نورانيت جان آنان دارد .[۳]

سه . اسلام، دينِ دوستى و برادرى

اسلام، دينِ دوستى و برادرى است .[۴]از اين رو، براى هر چه نزديك تر شدنِ مسلمانان به يكديگر، اين آيين، تنها به تشريع قانون برادرىِ دينى و تأكيد بر آثار و بركات فردى و اجتماعى[۵]و دنيوى و اخروى آن[۶]، بسنده نكرده، بلكه محبّت مسلمانان را نسبت به يكديگر، به عنوان يك فريضه دينى، واجب كرده است، چنان كه از پيامبر اسلام، روايت شده است:

الحُبُّ فِى اللّهِ فَريضَةٌ .[۷]

دوستى در راه خدا، يك فريضه است.

و از اين بالاتر، مى فرمايد:

أوثَقُ عُرَى الإِيمانِ الحُبُّ فى اللّهِ وَ البُغضُ فى اللّهِ .[۸]

محكم ترين رشته ايمان، دوستى و دشمنى در راه خداست .

و از اين بالاتر، مى فرمايد:

هَلِ الدّينُ إلَا الحُبُّ وَ البُغضُ؟![۹]

آيا دين، جز دوستى ورزيدن و دشمنى كردن است؟!  دوستى و برادرى مسلمانان با يكديگر، تا آن جا مورد تأكيد اسلام است كه از پيامبر خدا روايت شده است:

مَن أحَبَّ رَجُلاً فى اللّهِ لِعَدلٍ ظَهَرَ مِنهُ ـ وَ هُوَ فى عِلمِ اللّهِ مِن أهلِ النّارِ ـ آجَرَهُ اللّهُ عَلى حُبِّهِ إيّاهُ كَما لَو أحَبَّ رَجُلاً مِن أهل الجَنَّةِ![۱۰]

هر كس مردى را به خاطر عدالتى كه از او سر زده، در راه خدا دوست بدارد، در حالى كه آن مرد در حقيقت، اهل جهنّم است، خداوند به وى، به خاطر دوست داشتن آن مرد، پاداش مى دهد، به همان سان كه مردى از اهل بهشت را دوست مى دارد .

چهار . حكمت قانونِ برادرىِ دينى

حكمتِ تشريع قانون برادرى دينى در اسلام و تأكيد بر وجوب محبّت مسلمانان نسبت به يكديگر، در واقع، ساختنِ جامعه اى است كه پيوند دوستى و برادرى در آن، به حدّى قوى و استوار باشد كه مردم، احساس كنند همگى اعضاى يك پيكرند تا اگر عضوى احساس رنج و درد كرد، ساير اعضا احساس مسئوليت و همدردى نمايند و در خدمت درمان آن باشند، چنان كه از پيامبر خدا روايت شده است :

يَنبَغى لِلمُؤمِنينَ أن يَكونوا فيما بَينَهُم كَمَنزِلَةِ رَجُلٍ واحِدٍ، إذَا اشتَكى عُضوٌ مِن جَسَدِهِ تَداعى سائِرُ جَسَدِهِ .[۱۱]

شايسته است كه مؤمنان، در ميان خود، همانند يك تن باشند، به گونه اى كه هر گاه عضوى از آن تن به درد آمد، ساير اعضا، همدردى كنند .

ساختن جامعه اى با اين ويژگى، در گفتار، آسان است ؛ امّا تحقّق عملى آن، فوق العاده دشوار است . رسيدن به اين فلسفه و هدف، تنها يك راه دارد و آن، اخلاص در دوستى، و برادرى براى خداست .

رازِ تأكيد احاديث اسلامى بر «اُخوّت فى اللّه (برادرى در راه خدا)» و «محبّت فى اللّه (دوستى در راه خدا)» اين است كه هدف از تشريع قانون برادرى ـ كه همان وحدت كلمه و يك پارچگى امّت اسلامى است ـ جز از اين راه، قابل تحقّق نيست .

پنج . نقش برادرىِ دينى در تأسيس حكومت اسلامى

بر پايه متون دينى اى كه در اين بخش خواهد آمد، پيامبر صلى الله عليه و آله براى منسجم نمودن هواداران خود، دو بار از طرح پيوند برادرى بهره گرفت : يك بار قبل از هجرت در مكّه و بار دوم، پس از هجرت در مدينه .

اين اقدام سياسى ـ الهى، بخصوص پس از هجرتِ مسلمانان به مدينه، در تأسيس نخستين حكومت اسلامى، نقشى بنيادين داشت ؛ زيرا جامعه اسلامى، از يك سو با خطر مشركان قريش و عموم بت پرستان و همچنين خطر يهود مدينه ـ كه در داخل و خارج شهر، زندگى مى كردند و ثروت و امكانات فراوانى داشتند ـ مواجه بود و از سوى ديگر، نيروهاى تازه مسلمان، دچار از هم گسيختگى بودند؛ چرا كه دو طايفه اوس و خزرج، با هم دشمنى و كينه ديرينه داشتند و ميان مهاجران و انصار نيز از نظر فكرى و فرهنگى، اختلاف وجود داشت .

در اين جا بود كه آيه اخوّت:  «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ ؛[۱۲]در حقيقت، مؤمنان، برادران [يكديگر] اند»  نازل شد و پيامبر اسلام، با الهام الهى، همچون سياستمدارى پخته و كار آزموده، با به كارگيرى مجدّد طرح برادرىِ دينى، ميان مسلمانان و بويژه مهاجران و انصار، وحدت سياسى و معنوى ايجاد كرد و بدين سان بر معضل اختلافات داخلى فائق آمد و با انسجام پيروان خود در برابر دشمنان اسلام، حكومت اسلامى را بنيان نهاد.

اجراى اين طرح، بدين گونه بود كه روزى در يك انجمن عمومى، ايشان رو به هواداران خود كرد و فرمود: «دو تا دو تا با يكديگر برادر شويد» .[۱۳]در تواريخ اسلامى، مشخّصات كسانى كه با هم برادر شده اند، ضبط شده كه زيباترين انتخاب، انتخاب شخص پيامبر صلى الله عليه و آله بود كه امام على عليه السلام را به برادرى خود، انتخاب كرد و در اين باره فرمود :

أنتَ أخى فِى الدُّنيا وَ الآخِرَةِ ؛[۱۴]

تو، برادر من در دنيا و آخرتى .

بر اساس متون تاريخى و حديثى، يكى از آثار برادرىِ دينى، در آغاز، ارث بردن از يكديگر بود كه پس از قوّت يافتن اسلام، اين حكم، نسخ گرديد .[۱۵]

شش . تجديد حيات برادرىِ دينى در آخِرْ زمان

در باب ششم از فصل پنجم اين بخش، احاديثى آمده كه در آنها پيامبر اسلام، از مردمى ياد مى كند كه در آخر زمان به يارى اسلام خواهند شتافت، و پيامبر خدا، آنان را به دليل قوّت ايمان و سرسختى در مسئوليت پذيرى، برادر خود مى نامد.

تأمّل در اين احاديث و ملاحظه آنها در كنار احاديثى كه در ذيل آياتى آمده كه از ياوران اسلام در آينده تاريخ پيشگويى كرده اند، مانند:  «فَسَوْفَ يَأْتِى اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ ؛[۱۶]به زودى، خدا گروهى [ديگر] را مى آورد كه آنان را دوست دارد و آنان نيز او را دوست دارند»  و  «وَ إِن تَتَوَلَّوْاْ يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ؛[۱۷]و اگر روى برتابيد، [خدا] جاى شما را به مردمى غير از شما خواهد داد» ، پژوهشگر را به اين نتيجه و جمع بندى مى رساند كه طرح برادرىِ دينى كه در سپيده دم اسلام، يكى از مقدّمات اصلى پيروزى مسلمانان و تأسيس حكومت اسلامى به رهبرى پيامبر صلى الله عليه و آله بود، در آخر زمان با قوّت بيشترى تجديد خواهد شد و به خواست خداوند متعال، زمينه را براى تشكيل حكومت جهانى اسلام به رهبرى مهدى آل محمّد ـ عجّل اللّه تعالى فرجه ـ و تحقّق وعده الهىِ  «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ ؛[۱۸]تا آن را بر هر چه دين است، پيروز كند» ، فراهم خواهد ساخت.[۱۹]

هفت . مبناى «عقد اخوّت» چيست؟

در پايان، يكى از مسائلى كه شايسته است در اين جا مورد بررسى قرار گيرد، اين است كه عقد اخوّت كه در جامعه ما اخيرا بين پاره اى از متديّنان رواج يافته، آيا ريشه اى در احاديث اسلامى دارد يا خير؟

محدّث نورى رحمه الله در كتاب مستدرك الوسائل، در بيان اعمال عيد غدير، از صاحب كتاب رياض العلماء، در ذكر صورت اجازه يكى از علما چنين نقل كرده است :

و عقد بينى و بينه الإخاء فى ذلك اليوم المبارك، الّذى وقع فيه النصّ من سيّد الأنام صلى الله عليه و آله على الخصوص بالإخاء فى ذلك المقام .  ميان من و او در اين روز فرخنده، پيمان برادرى بسته شد، آن گونه كه از آقاى مردمان صلى الله عليه و آله نصّ ويژه اى داير بر پيمان برادرى در اين مقام، رسيده است.

سپس صاحب مستدرك مى گويد:

قلت: لم نعثر على النصّ الذى أشار إليه، و لا على كيفيّة هذا العقد فى مؤلّف إلّا فى كتاب زاد الفردوس لبعض المتأخّرين، قال فى ضمن أعمال هذا اليوم المبارك: وينبغى عقد الأُخوّة فى هذا اليوم مع الإخوان، بأن يضع يده اليمنى على يمنى أخيه المؤمن، و يقول: «واخيتك فى اللّه، و صافيتك فى اللّه، و صافحتك فى اللّه، و عاهدت اللّه و ملائكته و كتبه و رسله و أنبياءه والأئمّة المعصومين عليهم السلام، على أنّى إن كنت من أهل الجنّة و الشفاعة، و اُذن لى بأن أدخل الجنّة، لا أدخلها إلّا و أنت معى»، فيقول الأخ المؤمن: «قبلت»، فيقول: أسقطت عنك جميع حقوق الأُخوّة، ما خلا الشفاعة و الدعاء و الزيارة .[۲۰]

من، حديثى را كه او به آن اشاره كرده و نيز چگونگى پيمان برادرى را، جز در زاد الفردوس كه از مؤلّفات يكى از متأخّران است، نيافتم . وى در ضمن اعمال اين روز فرخنده، گفته است : شايسته است كه در اين روز، با برادران، عقد اخوّت بسته شود، بدين گونه كه دست راست را بر دستِ راست برادر مؤمنش بگذارد و بگويد : «با تو در راه خدا، پيمان برادرى مى بندم و با تو در راه خدا، يك رو (خالص) شدم و در راه خدا، با تو مصافحه كردم و با خداوند و فرشتگانش و كتاب هايش و پيامبرانش و فرستادگانش و امامان معصوم عليهم السلام، عهد بستم بر اين كه اگر از اهل بهشت و شفاعت شدم و اجازه يافتم كه وارد بهشت شوم، داخل آن نشوم، مگر اين كه تو همراهم باشى» و آن يكى پاسخ دهد : «پذيرفتم» . سپس ادامه دهد : «همه حقوق برادرى را از تو ساقط كردم، جز شفاعت، زيارت و دعا را» .

محدّث قمى رحمه الله ضمن نقل صيغه اخوّت از منبع ياد شده، مى افزايد :

و محدّث فيض نيز در خلاصة الأذكار، صيغه اخوّت را قريب به همين نحو، ذكر نموده است .

و آن گاه آورده :

پس قبول نمايد طرف مقابل از براى خود يا موكّل خود به لفظى كه دلالت بر قبول نمايد . پس ساقط كنند از همديگر، جميع حقوق اخوّت را، ماسِواى دعا و زيارت .[۲۱]

در اين باره، چند نكته، قابل تأمّل و بررسى است:

الف ـ برادرىِ اسلامى، نيازى به اجراى صيغه عقد ندارد

پيوند برادرى (اخوّت) در امّت اسلامى، مورد تأكيد قرآن و احاديث اسلامى است و همان طور كه اشاره كرديم، آثار شرعى و حقوق اجتماعى ويژه اى دارد كه ترتّب آن، نيازى به اجراى صيغه عقد اخوّت ندارد، در عين حال كه قابل اسقاط هم نيست.

ب ـ صيغه عقد اخوّت، از اهل بيت عليهم السلام نرسيده است

در هيچ حديثى به اجراى صيغه عقد اخوّت، توصيه نشده و آنچه محدّث نورى نقل كرده، به تصريح خود وى، روايت شده از اهل بيت عليهم السلام نيست. در جريان ايجاد برادرى ميان مسلمانان در سال اوّل هجرت نيز چيزى به عنوان صيغه عقد اخوّت وجود نداشته است . ظاهرا اين صيغه، ساخته كسى است كه از باب خيرخواهى، براى تقويت دوستى و برادرى ميان مسلمانان، آن را انشا كرده است.

همچنين متنى كه صاحب رياض العلماء، بدان اشاره كرده، چنان كه محدّث نورى آورده، يافته نشده، و اگر چنين متنى وجود داشت، بى ترديد، لااقل در شرايط كنونى از طريق جستجوى رايانه اى دستيابى به آن، ممكن بود . شايد مقصود وى از متن مورد اشاره، همان حديثى است كه دلالت دارد پيامبر خدا در روز عيد غدير، امام على عليه السلام را به برادرى برگزيد .

ج ـ صيغه عقد اخوّت، ايراد محتوايى دارد

آنچه به عنوان صيغه عقد اخوّت مطرح شده، از نظر محتوا نيز بى اشكال نيست ؛ زيرا :

اوّلاً همان طور كه اشاره كرديم، حقوق برادرىِ دينى كه در احاديث اسلامى مورد تأكيد قرار گرفته، قابل اسقاط نيست .

ثانيا با عنايت به اين كه آينده انسان، قابل پيش بينى نيست، تعهّد شرعى به اين كه شخص متعهّد، بدون همراهى او به بهشت نرود، در صورتى كه همراه، مستحقّ شفاعت نباشد، صحيح نيست.

د ـ مكروه بودن اجبار خود بر چيزى

آخرين نكته، اين است كه از منظر احاديث اهل بيت عليهم السلام، ايجاد تعهّدات وجوبى براى خود، نه تنها ممدوح نيست، بلكه مذموم است.[۲۲]بنا بر اين، حاصل بررسى هاى انجام شده نشان مى دهد كه ايجاد تعهّد شرعى با صيغه عقد اخوّت مورد اشاره، اگر مذموم نباشد، بى ترديد، اقدامى در خور ستايش نخواهد بود.


[۱]حجرات : آيه ۱۰ .

[۲]ر . ك : ص ۲۷ (برادرى / فصل يكم / مؤمن ، برادر پدر و مادرىِ مؤمن است) .

[۳]ر . ك : ص ۲۷ ح ۸ ـ ۱۰ .

[۴]توضيح بيشتر اين مطلب ، در عنوان «المحبّة (دوستى)» خواهد آمد . گفتنى است كه بخشى از مسائل مشترك ميان عنوان دوستى و برادرى ، در آن عنوان ، مطرح خواهد شد .

[۵]ر . ك : ص ۲۳ (برادرى / فصل يكم : تشريع برادرىِ دينى) .

[۶]ر . ك : ص ۳۱ (برادرى / فصل يكم / جامعه دينى ، همانند پيكرى واحد است) .

[۷]ر . ك : ص ۴۱ ح ۴۲ .

[۸]ر . ك : ص ۴۷ ح ۵۵ .

[۹]ر . ك : ص ۴۳ ح ۴۷ .

[۱۰]ر . ك : ص ۵۵ ح ۷۰ .

[۱۱]ر . ك : ص ۳۱ ح ۱۴ .

[۱۲]حجرات : آيه ۱۰ .

[۱۳]ر . ك : ص ۱۳۷ ح ۲۰۸ .

[۱۴]ر . ك : ص ۱۳۱ ح ۲۰۳ و ص ۱۳۳ ح ۲۰۵ و ص ۱۳۹ ح ۲۱۳ و ص ۱۴۵ ح ۲۱۷ و ص ۱۴۷ ح ۲۱۸ و ص ۱۴۹ ح ۲۲۱ .

[۱۵]ر . ك : ص ۱۳۵ ح ۲۰۶ .

[۱۶]مائده : آيه ۵۴ .

[۱۷]محمّد: آيه ۳۸ .

[۱۸]توبه : آيه ۳۳ . نيز ، ر . ك : فتح : آيه ۲۸ ، صف : آيه ۹ .

[۱۹]در دانش نامه امام مهدى عليه السلام به تفصيل به اين موضوع خواهيم پرداخت ، إن شاء اللّه .

[۲۰]مستدرك الوسائل: ج ۶ ص ۲۷۸ و ۲۷۹ ح ۶۸۴۳ .

[۲۱]مفاتيح الجنان : ص ۲۹۱ .

[۲۲]ر . ك : وسائل الشيعة: ج ۲۳ ص ۳۰۳ (باب ششم : كراهة إيجاب الشى ء على النفس دائما) .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت