حجتالاسلام والمسلمین حامد شیواپور، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید قم و برگزیده جشنواره فارابی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، با اشاره به ضرورت بازنگری در سرفصلهای رشته علوم قرآن و حدیث اظهار کرد: بعضی از عناوین در سرفصلهای رشته علوم قرآن و حدیث، عناوین مهمی است مثل روشهای تفسیری، تفسیر ۱، ۲، ۳ و ۴ که نمونه تفسیرهای روایی، فقهی، کلامی و ... است، هیچ وقت بی نیاز نیستیم که این تفسیرها را نخوانیم و رجوع نکنیم، دانشجو باید بخواند و با متون قدیم ارتباط برقرار کند. به نظر میرسد که اینها سرفصلهایی نیست که با گذشت زمان کهنه شود.
جای خالی بحثهای معناشناسی در سرفصلهای رشته قرآن و حدیث
وی افزود: جای یکسری بحثها در رشته علوم قرآن و حدیث خالی است و در عوض به نظر میرسد که بتوان بعضی از سرفصلها را یک مقداری جابهجا کرد، مثلاً یکی از بحثهایی که خیلی ارزش دارد در سرفصلهای این رشته گنجانده شود، بحثهای معناشناسی و زبانشناسی است که جای آن خیلی خالی است.
شیواپور ادامه داد: بحثهای مستشرقان هم به شدت جایشان در این رشته خالی است و حداقل یکی دو واحد به معرفی دیدگاههای مستشرقان درباره قرآن و حدیث و بحثهای مختلفی که مستشرقان در مورد قرآن و حدیث دارند، اختصاص مییافت؛ حتی دو واحد هم در این رشته نداریم در حالی که شاید چهار واحد و شش واحد لازم داشته باشیم. بینیاز نیستیم از اینکه بدانیم مستشرقان در این حوزهها چه میگویند، البته ممکن است عذر این باشد که اساتیدی که در این حوزهها کار کرده باشند، نداریم؛ این حرف قابل توجهی است ولی باید در درسهای دکتری قرآن و حدیث گنجانده شود تا وقتی دانشجویان فارغالتحصیل میشوند توانمند شوند و بتوانند این بحثها را هم پوشش دهند. فکر میکنم رویکرد میان رشتهای به قرآن یعنی بحثهای زبانشناسی، معناشناسی، هرمنوتیک و اینطور بحثها خیلی جایشان خالی است.
وی با اشاره به تاریخ آخرین بازنگریها، بیان کرد: برنامهای که داریم و طبق آن برنامهریزی میکنیم مربوط به سال ۱۳۷۹ یعنی ۱۵ سال پیش است، بعضی از عناوین این سرفصلها خوب است، ولی از بعضی عناوین هم واقعاً متعجب میشویم، مثلاً سرفصل خوب است ولی عناوینی که ذیل آن نوشته شده و پیشنهاد میدهند به اساتید که برای این درس چه کتابها و بحثهایی را داشته باشید واقعاً از بعضی از آنها تعجب میکنیم که چطور این منابع را گنجاندهاند و در عوض خیلی از منابع مهم و ارزشمندی که میتوانسته در ذیل یک سرفصلی پیشنهاد شود از چشمشان دور مانده است. با این اوصاف ضرورتی جدی است که حتماً این موارد بازنگری شود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه مفید اظهار کرد: فکر میکنم حداقل باید به دانشگاههای تأثیرگذاری که احساس میشود هیئت علمی قوی و خوبی دارند، اجازه بازنگری در سرفصلها داده شود که بتوانند بر اساس نیازهای روز دخل و تصرفی در سرفصلها داشته باشند تا سالها منتظر بازنگری وزارت علوم نشوند.
شیواپور در پاسخ به این سؤال که آیا سرفصلها آشنایی خوبی با مفاهیم و متن قرآن به دانشجو میدهند؟ گفت: اصولاً رشته قرآن و حدیث، رشتهای است که دانشجو را به پیرامون قرآن و حدیث میبرد، مثل اینکه آدم تشنهای را کنار دریا ببرید و به او نشان دهید که این دریاست ولی یک لیوان از این آب گوارای دریا را به او ندهید که نمونه آن آب گوارا را بچشد؛ بیشتر سرفصلها «درباره» قرآن و حدیث است. اینکه دانشجو به دریای معارف قرآن و حدیث برود و به گوهرهای ارزشمند آن فکر کند، تفسیرها، بحثها و اساتید را ببیند اینگونه نیست؛ این هم یکی از اشکالات سرفصلهاست. در مورد قرآن بهتر است، چون ۱۵، ۱۶ واحد متن تفسیر داریم ولی در حدیث مطلقاً چنین چیزی نیست، تاریخ حدیث و منابع حدیثی داریم، بحثهای مصطلحالحدیث داریم ولی اینکه دانشجویان را با متن کافی، کتب شیخ صدوق و روایات و ... آشنا کنیم اینطور نیست و متأسفانه خیلی سرفصلها این جهت را پوشش نمیدهند.
وی بیان کرد: سرفصلها باید تغییر کند و متناسب با پرسشها و مسائل روز شود، اگر هم کل آن تغییر نمیکند حداقل چند واحد به آن اضافه شود تا دانشجویان چنان تربیت شوند که با بحثها، مسائل روز، دیدگاههای مستشرقان، شبههها درباره قرآن و حدیث و ... آشنا شوند، روی مسئله تغییر سرفصلهای رشته الهیات قرآن و حدیث باید تأکید شود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه مفید در مورد مسئلهمحور و چالشیبودن سرفصلها، گفت: به نظر نمیرسد اینطور باشد، البته نه اینکه خالی از این شاخصه باشند. به طور مثال ما سرفصلی به نام شیوههای تفسیری داریم، در آنجا در مورد تفسیر علمی، تفسیر ادبی، تفسیر فقهی و انواع روشهای تفسیری بحث میکنیم و همین تنوع روشها و مسائل مختلفی که هر روشی در تفسیر قرآن مطرح میکنند خیلی اوقات ممکن است ذهن دانشجو را درگیر مسئله کند و علاقهمند شود که در این رابطه تحقیق کند، یا مثلاً چند تفسیر داریم: تفسیر ۱، ۲، ۳ و ۴ که هر کدام چهار واحد هستند و در این درسها دانشجویان با شیوههای مختلف تفسیری آشنا میشوند و متنها را میخوانند. ذهن دانشجویان یک مقداری با مسئله آشنا میشود ولی آن طور که توقع هست نیست، البته بخش زیادی هم به توانمندی خود اساتید بر میگردد که بتوانند از سرفصلها و متون موجود طوری تدریس کنند که ذهن دانشجویان بارور و مسئلهمند شود.
وی با اشاره به انطباق سرفصلها با نیازهای جامعه، گفت: مطلقاً اینطور نیست. گمانم آن است که یک فارغالتحصیل علوم قرآن و حدیث هیچ آمادگی برای اینکه برود و معلوماتی که دارد را متناسب با نیازهای زمان عرضه کند ندارد؛ از آموزش قرآن به نوجوانان و جوانان و برگزاری جلسات قرآن و اداره یک مجموعه قرآنی و جلسه قرآنی گرفته تا پاسخ به شبهههای قرآنی و پاسخ به پرسشهایی که وجود دارد.
شیواپور افزود: اینکه دانشجو توانمند شود و حداقل سررشتهها را به دستش بدهند که اگر شبههای مطرح شد به چه کتابی رجوع کند، چه سایتی را مراجعه کند و به کجا برود و چه کسی را ببیند، فکر میکنم که این سرفصلها هیچ نسبتی با پرسشهای جامعه و نیازهای روز ندارند، البته بحثهای ارزشمندی است، خیلی از آنها مربوط به تاریخ تفکر اسلامی، تاریخ تفسیر و بحثهایی که گذشتگان داشتند است؛ اما دانشجو تربیت نمیشود که از این میراث ارزشمند در راستای پرسشها و دغدغههای روز استفاده کند.
بینیاز از آشنایی با سنت نیستیم
شیواپور بیان کرد: عدهای دانشجو تربیت میکنیم که با میراث قرآنی و حدیثی ما آشنا شوند و تفاسیر قدیم را بشناسند، اگر بخواهیم پنجه در پنجه چالشها و نیازهای روز بیفکنیم بینیاز از آشنایی با سنت نیستیم حتی آنهایی که سکولار هستند و حتی آنهایی که به این میراث اعتقاد ندارند بینیاز از اینکه سنتها را بشناسند نیستند؛ بنا بر این شناخت سنت گذشته قرآنی، تفسیری و حدیثی کار ارزشمندی است و نمیشود گفت که بیهوده و بیثمر است. منتهی لازم است کارشناسان قرآن و حدیث را چنان تربیت کنیم که بتوانند با جامعه ارتباط برقرار کنند، مشکلات را بشناسند و پرسشها را جواب بدهند ضرورتی است که باید در سرفصلها حتماً به آن توجه شود.
معضل رد موضوعات غیرمرتبط با سرفصلها برای پایاننامه
وی با ذکر مثالی، گفت: ما در دوره ارشد تقاضاهای زیادی از طرف دانشجویان ارشد داریم که دوست دارند روی موضوعات کاربردی کار کنند؛ مثلاً آموزش قرآن، جلسات قرآن، فرهنگسراهای قرآنی و کتابهای قرآنی که در آموزشگاهها تدریس میشود، دانشجویان دوست دارند تأثیر و کاربرد چنین موضوعاتی را بهصورت میدانی بررسی کنند، ولی چون در سرفصلهای ما رویکردهای آموزشی ترویجی قرآن گنجانده نشده در عین حال که تأکید میکنیم موضوع، موضوع خوبی است میگوییم چون دانشجو در این زمینه آموزشی ندیده است و سرفصلها ارتباط ندارند این موضوعها را تصویب نمیکنیم، واقعاً یک معضلی است و باید یک فکری برای آن شود.