افسردگى و حزن در آیات، روایات و روان‏شناسى (بررسى تطبیقى)

مشخصات :

مقطع و رشته تحصیلی : كارشناسى ارشد روانشناسى
مرکز آموزشی : مركز تربیت مدرس حوزه علمیه قم
سال دفاع : 1374

چکیده :

(۱)
افسردگى و حزن در آیات، روایات و روان‏شناسى (بررسى تطبیقى)

تقدیرى، محمّد

كارشناسى ارشد روان‏شناسى
مركز تربیت مدرّس حوزه علمیه قم
استاد راهنما: دكتربهشتى، احمد
استاد مشاور: دكتر شریعتمدارى، على
۱۳۷۴
۲۷۳ ص

موضوع تحقیق، عبارت است از بررسى علل افسردگى و حزن و اندوه و راه‏هاى پیشگیرى و درمان آن از نظر اسلام و علم روانشناسى. محقّق در این تحقیق به دنبال دستیابى به پاسخ این چهار سؤال است: ۱ .ماهیت افسردگى چیست و رابطه آن با حزن و اندوه، چگونه است؟ ۲ . زمینه‏هاى پیدایش و عوامل تشدید و گسترش افسردگى چیست؟ ۳ . جایگاه حزن و اندوه در آیات و روایات كجاست؟ آیا حزن، ممدوح است یا مذموم؟ ۴ . نگرش اسلام در زمینه پیشگیرى از افسردگى و درمان آن چیست؟ نگارنده، سعى نموده در حدّ توان به این آفت، به عنوان یك بیمارى شایع در جوامع انسانى بپردازد و از زبان آیات و روایات در درمان آن كمك بگیرد، و با این‏كه افسردگى یك بیمارى پزشكى و بالینى مانند تب است، لیكن صلاحیت داشتن اسلام را در مورد درمان آن اثبات كند. این پایان‏نامه در پنج بخش فراهم آمده است. در بخش نخست، تعریف افسردگى و ارتباط آن با حزن و دیدگاه‏هاى مختلف درباره ماهیت افسردگى و حزن و ارتباط میان آنها ارائه شده است. مؤلّف، افسردگى را نوعى حالت بى‏تفاوتى و عدم احساس شادى دانسته و آن را «بیمارىِ قرن» برشمرده است و آن را تشكیل یافته از دو جزء مى‏داند: اوّل نتیجه مستقیم اختلال؛ دوم، فشار ساز و كارهاى دفاعى بدن كه براى به حدّاقل راندن آثار این فشار، وارد عمل مى‏شوند. نكته دیگر، بررسى معیارهاى سلامت و بیمارى در این نوع پدیده است و این‏كه این بیمارى در غرب، چه جایگاهى دارد و در روان‏شناسى غرب نیز به همین شكل با آن برخورد مى‏شود یا نه؟ در بخش دوم، پس از برشمرده شدن عدم ارضاى نیازهاى اساسى به عنوان زمینه پیدایش افسردگى، نیازهاى اصلى انسان به نیازهاى زیستى، روحى، شناختى و سایر نیازها تقسیم شده است و این‏كه این نیازها و كمبودها، انگیزه و علّت حركت و تلاش و رفتارهاى فرد است، و تلاش و كوشش جهت رفع این نیازها، موجب پیشگیرى از مشكلات، اختلالات و نابسامانى‏هاى جسمى و روانى فرد مى‏شود. لیكن بر سر راه ارضاع این احتیاجات، همواره موانعى (مانند: اوضاع و احوال طبیعى، و آداب و رسوم اجتماعى) ایجاد مى‏شده است. خصوصیات خود فرد، این عوامل را دچار تضاد و كشمكش درونى مى‏سازند و این تضاد، او را از تأمین احتیاجات اساسى بازمى‏دارند و فرد، دچار اضطراب و نگرانى مى‏شود. در بخش سوم، عوامل پیدایش حزن و افسردگى بررسى شده است. مؤلّف، عوامل جسمانى، شناختى و روانى را عمده‏ترین عامل پیدایش افسردگى دانسته و براى عوامل روانى، مواردى همچون: حسد، كینه، یأس، سوءظن و ناكامى را برشمرده است. گاهى ناپاكى و آلودگى روحى خود انسان، بدبینى مى‏آورد؛ زیرا انسان، مطابق اصل كلّى مقایسه خویش، انسان‏ها را خوب یا بد مى‏پندارد و محور بدى و خوبى مردم و رویدادها را خودش قرار مى‏دهد، و گاه عوامل دیگر در این زمینه نقش دارند. این بدبینى، گاهى نسبت به خداوند، گاه نسبت به خود، گاه نسبت به اجتماع و گاه نسبت به خلقت است. یكى از علائم و رفتارهاى همراه با حزن و اندوه گریه است كه بعضى آن را غیر ارادى و ناشى از تأثّر قلب دانسته‏اند . گریه، اثر مثبت و مفیدى در رفع غم و كم كردن آن دارد در روایات نیز این روش درمان، تجویز شده است. بخش چهارم به بررسى آثار افسردگى (همچون: پیرى زودرس و خودكشى) اختصاص یافته است. این بیمارى‏ها به نسبت میزان گستردگى و مزمن شدنشان، آثارى از خود به‏جا مى‏گذارند كه این آثار، گاه جسمى است، گاه روحى، و گاه، هم جسم و هم روح را مى‏آزارد. البته میزان افسردگى در زنان نسبت به مردها، به مراتب بیشتر است. همچنین در میان نوجوانان بیشتر است و در میان مسن‏ترها كم‏تر شایع است و بین سنین زیر ۴۵ سال شایع‏تر است. در بخش پنجم، روش‏هاى درمان افسردگى مورد بررسى قرار گرفته‏اند. مؤلّف، درمان‏هاى جسمى از طریق غذا و دارو درمانى، درمان از راه اصلاح بینش نظرى و عملى، درمان از راه تأمین نیازهاى اساسى انسان، دین‏درمانى، درمان‏هاى اجتماعى، درمان از راه امید و معنا دادن به زندگى و. . . را از جمله راه‏هاى درمان افسردگى و حزن دانسته است.

کلیدواژگان :