شرطيت ائتمار در وجوب امر به معروف و نهى از منكر

پرسش :

کسی که می خواهد امر به معروف و نهی از منکر کند آیا باید خودش عامل باشد؟



پاسخ :

احاديث رسيده از پيامبر صلى الله عليه و آله در باره واجب بودن امر به معروف و نهى از منكر بر فرد غير عامل، متفاوت است ؛ امّا تقريباً هيچ يك از فقيهان ، وجوب امر به معروف و نهى از منكر را مقيّد نكرده و آن را از اطلاق ، خارج نساخته اند.[۱]آنان ، به هنگام ذكر شروط آن ، هيچ اشاره اى به لزوم عامل بودن آمِر به معروف و ناهى از منكر ننموده اند.[۲]

شيخ محمّد حسن نجفى ، مؤلّف جواهر الكلام ، به اين مسئله پرداخته و يكْ يكِ احاديث مقيّد كننده را توجيه كرده است.[۳]او دليل اصلى ادّعاى خويش را كه به عموم فقيهان شيعه نسبت مى دهد، اطلاق دليل هاى امر به معروف و نهى از منكر مى داند، اعم از آنچه در قرآن و سنّت و يا اجماع آمده است. او افزوده است كه حصر اشتراط شروط وجوب امر به معروف و نهى از منكر به وسيله فقها در چهار چيز : علم داشتن به معروف و منكر، احتمال تأثير دادن، اصرارِ فاعل بر مُنكر و مفسده نداشتن آن امر و نهى نيز ، ظاهر در اين مطلب ، يعنى عدم اشتراط شرط ديگرى، مانند : «ائتمار (عمل كردن آمر به آنچه امر مى كند)» و «انتهاء (ترك كردن ناهى ، آنچه را از آن نهى مى كند)» است.[۴]

گفتنى است كه اساساً امكان ندارد هر كسى بتواند همه معروف ها را انجام دهد تا سپس به آنها ، دعوت كند . نيز نمى توان با شرط كردن «انتهاء»، بهانه به دست كسانى داد كه به دليل خطاى گذشته خود، از وظيفه نهى از منكر، دست مى شويند ، هر چند از نظر اخلاقى و نيز تأثيربخشى امر بر مخاطب، لازم است كه فرد آمر و ناهى، خود به گفته خود ، پايبند باشد، امّا اين يك شرط اخلاقى است ، نه فقهى .[۵]


[۱]شيخ محمد حسن نجفى مى گويد: شيخ بهايى ، در كتاب الأربعين از عالمى نقل نموده كه او چنين شرطى را قائل بوده است، امّا نشانى از او به دست نمى دهد (ر .ك : جواهر الكلام: ج ۲۱ ص ۳۷۳).

[۲]ر . ك : الكافى ، حلبى : ص ۲۶۵، النهاية ، طوسى : ص ۲۹۹، المهذّب ، ابن برّاج : ج ۱ ص ۳۴۱، الوسيلة ، ابن حمزه طوسى: ص ۲۰۷، السرائر: ج ۲ ص ۲۲، شرائع الإسلام: ج ۱ ص ۲۵۹، قواعد الأحكام: ج ۱ ص ۵۲۵ ، تحرير الوسيلة: ج ۱ ص ۴۶۷.

[۳]مانند اين كه عمل كردن را شرط واجب دانسته ، و نه شرط وجوب، و يا روايات مخالف را متوجّه به نكوهش آمر غيرِ عامل دانسته است، نه آن كه در پىِ اعتبار شرط باشد كه در اين صورت ، با احاديث «ذمّ من يأمر بما لا يأتى» يا «ذمّ غير العامل بما يأمر به» ، هم جهت مى شود (ر.ك: جواهر الكلام: ج ۲۱ ص ۳۷۴ ، جامع المدارك، خوانسارى: ج ۵ ص ۴۰۶).

[۴]ر. ك: جواهر الكلام: ج ۲۱ ص ۳۷۲.

[۵]اين توضيح ، توسط فاضل ارجمند جناب آقاىعبدالهادى مسعودىتهيّه شده است .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت