سخنى درباره به كارگيرى صنايع ادبى در دعا

سخنى درباره به كارگيرى صنايع ادبى در دعا

دعاهای پيامبر خدا و اهل بيت عليهم السلام نه تنها از نظر محتوا ، سرشار از بلندترين مفاهيم معرفتى هستند ، بلكه از نظر زيبايى و جذابيت الفاظ نيز منزلتى والا دارند و بسيارى از آنها از شاهكارهاى ادبى صدر اسلام محسوب مى شوند .

بررسى دعاهايى كه از پيامبر خدا و اهل بيت عليهم السلام به ما رسيده اند ،[۱]نشان مى دهد كه اين دعاها نه تنها از نظر محتوا ، سرشار از بلندترين مفاهيم معرفتى هستند ، بلكه از نظر زيبايى و جذابيت الفاظ نيز منزلتى والا دارند و بسيارى از آنها از شاهكارهاى ادبى صدر اسلام محسوب مى شوند .

اصولاً به كارگيرى فنون و صنايع ادبى در ساختن الفاظ دعا ، بر جاذبه آن مى افزايد و موجب تقويت ارتباط بيشتر نيايشگر با خداوند متعال مى گردد . از اين رو ، مقصود از نهى از به كارگيرى سجع در دعا ـ در احاديثى كه ملاحظه شد ـ خود را به زحمت انداختن در بافتن الفاظ زيبا و تكلّف در زيباسازى الفاظ ، خصوصا هنگام خواندن دعاست ؛ چرا كه خشوع را از نيايشگر سلب مى كند و با روح دعا منافات دارد . محدّث بزرگوار ، فقيه و عالم ربّانى ، ملاّ محسن فيض كاشانى در اين باره مى گويد :

مقصود از سجع، كلام متكلّفانه است؛ چرا كه به كار بردنِ سجع ، با فروتنى و افتادگى سازگار نيست ، وگرنه در دعاهاى نقل شده از پيامبر خدا، سخنان متوازن و آهنگين هست ؛ امّا تكلف در آنها نيست ، مانند اين دعا : «از تو درخواست امنيّت مى كنم در روز وعده داده شده ، و بهشت مى خواهم در روز جاويدان، به همراه مقرّبان و گواهان و ركوع و سجده كنندگان و وفاداران به پيمان ها ، كه تو مهربان و دلسوزى و هر چه بخواهى مى كنى» و امثال اين سخنان . پس در دعا بايد بر دعاهاى مأثور ، اكتفا شود و يا با ناله و زارى و بدون سجع و تكلّف ، درخواست شود . مهم ، اين است كه : در پيشگاه خداوند، زارى و ناله دوست داشتنى است .[۲]


[۱]در بخش هاى بعدى كتاب ، به اين موضوع خواهيم پرداخت ، إن شاءَ اللّه .

[۲]المحجّة البيضاء : ج ۲ ص ۲۹۳ .