بررسى كیفیت و چگونگى معاد جسمانى از دیدگاه عقل و نقل

مشخصات :

مقطع و رشته تحصیلی : كارشناسى ارشد فلسفه و حكمت اسلامى
مرکز آموزشی : دانشگاه آزاد اسلامى تهران
سال دفاع : 1374

چکیده :

(۵)
بررسى كیفیت و چگونگى معاد جسمانى از دیدگاه عقل و نقل

حسینى مجرّد حسین‏آبادى، منیرالسادات

كارشناسى ارشد فلسفه و حكمت اسلامى
دانشگاه آزاد اسلامى تهران
استاد راهنما: دكتر بهشتى، احمد
استاد مشاور: دكتر حجّتى، سید محمّدباقر
۱۳۷۴
۱۸۳

اثبات دو بُعدى بودن معاد از دایره عقل و روایات، بیان آثار و نتایج این نظریه و ردّ مدّعاى منكران جسمانیت معاد، موضوع مورد بحث و بررسى نگارنده در این پایان ‏نامه است.
این سؤال كه به راستى جسمانیت معاد به چه صورت است، و روزى كه انسان‏ها سر از خاك برخواهند آورد، چگونه روزى خواهد بود و سؤالاتى بى‏شمار از این قبیل، از استفهامات ضرورى براى بشر در طول ادوار تاریخ بوده است. درباره واژه معاد، نظریات مختلفى وجود دارد. عدّه‏اى آن را مصدر عودت و به معناى بازگشت مى‏دانند، و برخى هم آن را اسم زمان یا مكان گرفته‏اند. به هر صورت، معاد، مكان یا حالتى است كه مردم پس از مرگ در آن جاى داده مى‏شوند یا به آن حالت در مى‏آیند. به عبارت دیگر، زندگى در عالم آخرت و حیات پس از مرگ است؛ حیاتى كه در آن به حساب اعمال رسیدگى مى‏شود و نیكوكاران به پاداش، و بدكاران به كیفر اعمال زشت خود خواهند رسید.
این پایان‏نامه، به پنج بخش تقسیم شده است:
بخش اوّل، مربوط به بررسى تاریخى معاد و جایگاه آن در بین اقوام مختلف و نحوه برداشت این اقوام از معاد است.
بخش دوم، درباره بررسى نقلى معاد است و شواهد قرآنى و روایى آن بیان شده است و ضمن ارائه آیاتى از قرآن مجید به شیوه جدولى، و ترجمه آیات، نكات تفسیرى آیه نیز در ذیل آن آمده است.
بخش سوم، بررسى عقل معاد است، یعنى دیدگاه فلاسفه و متكلّمان درباره معاد، مورد بررسى قرار گرفته است.
در بخش چهارم، بررسى تطبیقى و به عبارتى شناخت وجوه افتراق و اشتراك این دو شعبه مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.
نگارنده، بررسى تاریخى را سرلوحه كار خود قرار داده و در توجیه آن، بر این عقیده است كه اگر قبل از شروع هر بحث و تحقیق، مخصوصاً موضوع یاد شده، ابتدائاً یك شناخت اجمالى و كلّى بر آن مورد خاص پیدا شود، جهت تبیین و اشراف به موضوع، كمك خوبى خواهد بود و در این بررسى، انسان متوجّه قضاوت تاریخى اقوام و ملل گوناگون شده، بدون اغراق و در نهایت انصاف، اقرار مى‏كند كه تمام ادیان، یك‏صدا با زبان‏هاى مختلف فریاد برمى‏آورند كه انسان روزى به دنیا مى‏آید، روزى مى‏میرد و دگر روز، برانگیخته خواهد شد.
وى در توجیه این‏كه علّت محور بودن ادلّه نقلى در بحث چه بوده، مى‏نویسد: وقتى خداوند آن قدر به بنده‏اش مهربان است كه او را بر سرِ خوانِ پُر جود و بخشش خویش، یعنى كلام اللَّه مجید مى‏نشاند و به او عروة الوثقى مرحمت مى‏كند كه از هر مستمسكى، مطمئن و قوى‏تر است. چرا انسان، ندانسته یا نخواسته به آن چنگ نزند، تا از وساوس و اغواهاى شیطان و خلطهاى اجنبى رهایى یابد و در امان باشد؟ پس قرآن، تكیه‏گاه بسیار محكمى است و همچون خانه عنكبوت، سست و بى‏بنیاد نیست.
بر هر صاحب خردى مبرهن است كه خداوند مهربان، رحمتش را با نعمتش بر بندگانْ تمام نموده و روزى از آنان بازخواست خواهد نمود . از رحمت الهى، یعنى قرآن كریم و نعمت الهى، یعنى عقل، و چه زیباست عقلى كه بر پایه نقل بنا نهاده شود. درست است كه اصل هدایت در قرآن بیان شده، لیكن راه‏ها و طُرق وصول به آن حقیقت را در نزد عقل باید جستجو كرد.

کلیدواژگان :