پژوهشى درباره امكان يا عدم امكان بَدا در قضاى حتمى

پژوهشى درباره امكان يا عدم امكان بَدا در قضاى حتمى

در مورد امكان بَدا در قضاى حتمى، دو دسته حديث وجود دارد : ...

در مورد امكان بَدا در قضاى حتمى، دو دسته حديث وجود دارد :
دسته اوّل ، بر اين دلالت دارند كه قضاى حتمى نيز همانند قضاى غير حتمى ، بَداپذير است ؛ و دسته دوم ، كه مى گويند قضاى حتمى ، بَداپذير نيست . بنا بر اين چگونه مى توان ميان اين دو دسته احاديث ، جمع كرد؟
مى توان گفت كه جمع ميان احاديث يادشده ، به دو گونه ، امكان پذير است :
۱ . احاديثى كه مى گويند قضاى حتمى، همانند قضاى غير حتمى ، امكان بدا دارد ، ناظر به امكان ذاتى اند و احاديثى كه مى گويند در قضاى حتمى ، بدا رخ نمى دهد، ناظر به مقام وقوع اند .
به سخن ديگر ، احاديث دسته دوم دلالت دارند به اين كه هر چند دست خداوند متعال در تغيير قضاى حتمى ، بسته نيست و تا حادثه اى واقع نشده ، او مى تواند از وقوع آن پيشگيرى كند و يا آن را دگرگون نمايد ؛ ولى عملاً در قضاى حتمى ، چنين كارى را انجام نمى دهد .
۲ . همان جمع اوّل ، با اين تفاوت كه احاديث دسته دوم ، ناظر به سنّت خداوند متعال در اكثر مواردند ، بدين معنا كه آنچه در شب قدر ، مقدّر گرديده ، در غالب موارد ، عملاً تغيير نمى كند و تنها ممكن است در موارد خاصّى (مثلاً به وسيله دعا در عرفات) تغيير نمايد .
اگر گفته شود : «لسان احاديث گذشته ، چنين جمعى را نمى پذيرد و احاديث مربوط به اجابت دعا در تغيير قضاى حتمى نيز خلاف اين جمع بندى است» ، گفته مى شود : اگر به پذيرش تعارض، ناچار شويم و هر دو دسته از احاديث را ناظر به مقام امكان و عدم امكان ذاتىِ بدا بدانيم ، بى ترديد بايد گفت كه احاديث دسته اوّل ـ كه مى گويند قضاى حتمى نيز امكان تغيير با خواست خداوند متعال را دارد ـ مقدّم اند ؛ چرا كه علاوه بر قوّت سند و دلالت و كثرت و هماهنگى با آيات و احاديث بَدا ، مدلولشان با عقل نيز سازگارى دارند، به خلاف مدلول احاديث دسته دوم كه اگر مراد از آنها عدم امكان ذاتىِ بدا باشد ، ناسازگار با عقل است ؛ چرا كه خداوند ، همان طور كه در ايجاد و اثبات مقدّراتِ هستى، توانا و مختار است، در محو و نابود كردن آنها نيز توانا و آزاد است و انكار بَدا در تحقّق پديده ها ، به معناى انكار قدرت و اراده خداوند است .