267
شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۱

۲۳۳.شرح نهج البلاغة ، ابن ابى الحديد : بر اين، اتّفاق نظر دارند كه امام على عليه السلام در همان زمان پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله قرآن را از حفظ داشت و كسى جز او ، حافظ قرآن نبود . سپس ايشان ، نخستين كسى بود كه آن را جمع‏آورى كرد .
همه نقل كرده‏اند كه ايشان ، در بيعت كردن با ابو بكر ، تأخير كرد ؛ امّا اهل حديث با شيعه هم‏نظر نيستند كه [شيعه ]مى‏گويند : "تأخير ايشان ، از سرِ مخالفت با بيعت بود" ؛ بلكه مى‏گويند : "به جمع‏آورى قرآن ، مشغول شد" ، و اين ، نشان مى‏دهد كه او ، نخستين كسى بود كه قرآن را گرد آورد ؛ زيرا اگر قرآن در زمان حيات پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله گرد آورده شده بود ، ديگر نيازى نبود كه بعد از وفات ايشان ، على عليه السلام به جمع‏آورى آن بپردازد .

3 / 4

آنچه امام على عليه السلام از قرآن و تفسير آن نوشت‏

۲۳۴.امام على عليه السلام : هيچ آيه‏اى از قرآن بر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله نازل نشد ، مگر اين كه قرائت آن را به من آموخت و به من املا كرد و من ، آن را با خطّ خودم نوشتم و تأويل و تفسير آن ، و ناسخ و منسوخ آن ، و محكم و متشابه آن ، و خاص و عامّ آن را به من تعليم داد ، و دعا كرد كه خداوند ، فهم و حفظ آن را به من عطا فرمايد ، و از زمانى كه اين دعا را برايم كرد ، هيچ آيه‏اى از كتاب خدا را و هيچ علمى را كه به من املا فرمود و آن را نوشتم ، از ياد نبردم و هر آنچه از حلال و حرام و امر و نهى را كه مربوط به گذشته يا آينده مى‏شد و خدا به او آموخته بود هر كتابى را كه بر پيامبر پيش از او نازل شده بود ، از طاعت و معصيت ، همه را به من آموخت و من ، آنها را حفظ كردم ، به طورى كه حتّى يك حرف آن را فراموش نكردم . سپس دستش را بر سينه‏ام نهاد و از خدا خواست تا دلم را از دانش و فهم و فرزانگى و نور ، آكنده سازد .
گفتم : پدر و مادرم به فدايت ، اى پيامبر خدا ! از زمانى كه آن دعا را برايم كردى ، چيزى را فراموش نكردم و آنچه را هم ننوشتم ، از يادم نرفت . آيا از اين پس ، بيم فراموشى بر من دارى ؟
فرمود : «نه . بر تو بيم فراموشى و نادانى ندارم» .


شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۱
266

۲۳۳.شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد : اِتَّفَقَ الكُلُّ عَلى‏ أنَّهُ [الإِمامَ عَلِيّاً عليه السلام ]كانَ يَحفَظُ القُرآنَ عَلى‏ عَهدِ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله ، ولَم يَكُن غَيرُهُ يَحفَظُهُ ، ثُمَّ هُوَ أوَّلُ مَن جَمَعَهُ.
نَقَلوا كُلُّهُم أنَّهُ تَأَخَّرَ عَن بَيعَةِ أبي بَكرٍ ، فَأَهلُ الحَديثِ لايَقولونَ ما تَقولُهُ الشّيعَةُ مِن أنَّهُ تَأَخَّرَ مُخالَفَةً لِلبَيعَةِ؛ بَل يَقولونَ : تَشاغَلَ بِجَمعِ القُرآنِ؛ فَهذا يَدُلُّ عَلى‏ أنَّهُ أوّلُ مَن جَمَعَ القُرآنَ؛ لِأَ نَّهُ لَو كانَ مَجموعاً في حَياةِ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله لَمَا احتاجَ إلى‏ أن يَتَشاغَلَ بِجَمعِهِ بَعدَ وَفاتِهِ صلى اللَّه عليه و آله. ۱

3 / 4

ما كَتَبَ الإِمامُ عَلِيٌّ مِنَ القُرآنِ وتَفسيرِهِ‏

۲۳۴.الإمام عليّ عليه السلام : ما نَزَلَت عَلى‏ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله آيَةٌ مِنَ القُرآنِ إلّا أقرَأَنيها وأملاها عَلَيَّ ، فَكَتَبتُها بِخَطّي وعَلَّمَني تَأويلَها وتَفسيرَها ، وناسِخَها ومَنسوخَها ، ومُحكَمَها ومُتَشابِهَها ، وخاصَّها وعامَّها ، ودَعَا اللَّهَ أن يُعطِيَني فَهمَها ، وحِفظَها ، فَما نَسيتُ آيَةً مِن كِتابِ اللَّهِ ولا عِلماً أملاهُ عَلَيَّ وكَتَبتُهُ ، مُنذُ دَعَا اللَّهَ لي بِما دَعا.
وما تَرَكَ شَيئاً عَلَّمَهُ اللَّهُ مِن حَلالٍ ولا حَرامٍ ، ولا أمرٍ و لا نَهيٍ - كانَ أو يَكونُ - ولا كِتابٍ مُنزَلٍ عَلى‏ أحَدٍ قَبلَهُ مِن طاعَةٍ أو مَعصِيَةٍ ، إلّا عَلَّمَنيهِ وحَفِظتُهُ ، فَلَم أنسَ حَرفاً واحِداً ، ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلى‏ صَدري ودَعَا اللَّهَ لي أن يَملَأَ قَلبي عِلماً وفَهماً وحُكماً ونوراً.
فَقُلتُ : يا نَبِيَّ اللَّهِ ، بِأَبي أنتَ واُمّي مُنذُ دَعَوتَ اللَّهَ لي بِما دَعَوتَ لَم أنسَ شَيئاً ، ولَم يَفُتني شَي‏ءٌ لَم أكتُبهُ ، أفَتَتَخَوَّفُ عَلَيَّ النِّسيانَ فيما بَعدُ؟
فَقالَ : لا لَستُ أتَخَوَّفُ عَلَيكَ النِّسيانَ وَالجَهلَ. ۲

1.شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد : ج ۱ ص ۲۷؛ بحار الأنوار : ج ۴۱ ص ۱۴۹ .

2.الكافي : ج ۱ ص ۶۴ ح ۱ ، الخصال : ص ۲۵۷ ح ۱۳۱ ، تفسير العيّاشي : ج ۱ ص ۱۴ ح ۲ وص ۲۵۳ ح ۱۷۷ كلاهما نحوه وكلّها عن سليم بن قيس الهلالي ، بحار الأنوار : ج ۲ ص ۲۳۰ ح ۱۳ وراجع: شواهد التنزيل : ج ۱ ص ۴۸ ح ۴۱ و الطبقات الكبرى : ج ۲ ص ۳۳۸ ، تاريخ دمشق : ج ۴۲ ص ۳۹۹ .

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۱
تعداد بازدید : 12187
صفحه از 500
پرینت  ارسال به